
اخبار
نتایج تحقیقات اخیر روانپزشکان آلمانی که قرار است در شماره جدید مجله «علوم اعصاب» منتشر شود، نشان میدهد که هفت تا هشت ساعت خواب مناسب در طول شبانه روز کارکرد بخش مرور حافظه در مغز را به شکل چشمگیری بهتر میکند. به گزارش خبرگزاری سینا به نقل از سی ان ان، این بهبود شامل هر دو دسته از محفوظات مغزی انسان میشود، هم خاطرات مربوط به حوادث و وقایعی که در طول روز اتفاق میافتند و هم آن بخش از اطلاعاتی که فراگیری تجربه و دانش را شامل میشوند. در مرحله بعدی این تحقیقات قرار است آزمایشهایی در مورد مدت زمان حفظ این خاطرات و محفوظات در ذهن انسان انجام شود. معمولا با گذشت زمان میزان دقت در جزییات خاطرات کاهش مییابد اما اگر احساسات و یا علاقه ویژهای به هر بخش از این اطلاعات ضمیمه شود عمر مفید آنها در گنجینه خاطرات ما طولانیتر خواهد شد. در ادامه این گزارش قید میشود که معمولا مغز انسان مرحله اول دستچین کردن و یا تصفیه خاطرات را در طول روز و هنگام بیداری انجام میدهد. ولی در طول ساعات خواب آنچه که از حوادث روز به شکل حافظه به جای مانده توسط مغز دسته بندی شده و در بخش خاطرات کوتاه مدت یا خاطرات طولانی مدت چیده میشود.
تیم محققانی در دانشگاه آکسفورد، موشهایی را مورد مطالعه قرار دادند که شبکیه آنها کاملاً فاقد سلولهای گیرنده نور بوده است. این موشها روشنایی را از تاریکی تشخیص نمیدادند.
Medical News Today: امروزه از دست دادن تواناییهای شناختی و انحطاط مغز میلیونها بزرگسال را متاثر کرده و تعداد آنها نیز روز به روز رو به افزایش است. در حال حاضر نزدیک به 20 درصد افراد با سنین 65 سال و بالاتر از اختلالات شناختی خفیف و 10 درصد نیز از دمانس رنج میبرند. محققان دانشگاه UCLA به تازگی گزارش میکنند که تکنیک اسکن مغز بهطور موثری زوال شناختی را در طول 2 سال آینده ردیابی و پیشبینی میکند. این تیم تحقیقاتی یک مارکر شیمیایی به نام FDDNP ابداع کردهاند که به پلاک و tangle deposits ها (مشخصههای بیماری آلزایمر) متصل شده و در اسکن PET مشاهده شوند، به این ترتیب پنجرهای رو به مغز گشوده میشود. با استفاده از این روش پژوهشگران میتوانند محلهایی را در مغز که این پروتئینهای غیرطبیعی تجمع کردهاند شناسایی کنند و تغییرات را زودتر از زمانی که بخواهند علایم ایجاد کنند، تشخیص دهند.
رئیس سازمان سنجش آموزش پزشکی در گفتوگو با خبرنگار سینانیوز گفت: «داوطلبان آزمون دکترای حرفهای فیزیوتراپی تا ۲ بعد ظهر فردا بدون حق ویرایش مجدد فرصت دارند که نسبت به تکمیل مدارک خود اقدام نمایند.»
دستگاه عصبی مرکزی از دو قسمت مغز و نخاع (medulla spinalis) تشکیل شدهاست. مغز در داخل حفره جمجمهای جای دارد و توسط کپسولی استخوانی محافظت میشود.نخاع نیز در داخل حفره نخاعی جای دارد و توسط ستون مهرهها حمایت میشود. هم مغز و هم نخاع در داخل پوششی بنام مننژ قرار دارند و مایع مغزی نخاعی نیز فضای بین این اعضا و مننژ را پر کرده است.
دستگاه عصبی مرکزی از دو بخش ماده سفید و خاکستری (Gray and White Matter) تشکیل یافتهاست. ماده خاکستری حاوی سلولهای عصبی و قسمت ابتدایی زواید آنها است و ماده سفید حاوی الیاف عصبی است
تعداد کمى نیز در نازوفارنکس، سینوسهاى پارانازال، حنجره، نای، برونشها، و غدد اشکى یافت مىشوند. بیشتر تومورهاى بزاقى از غدد پاروتید منشاء مىگیرند.
میزان بروز بدخیمى در تومورهاى غدد بزاقى با اندازهٔ غده نسبت معکوس دارد، حدود ۲۵% از تومورهاى پاروتید، ۴۰% از تومورهاى غدد تحت فکی، و ۷۰% از تومورهاى غدد زیرزبانى و غدد بزاقى مینور (فرعی) بدخیم هستند.
از آنجا که ۷۰% از تومورهاى غدد بزاقى در غدد پاروتید بروز مىکنند که سه چهارم از آنها هم خوشخیم هستند، اکثرا نئوپلاسمهاى غدد بزاقى خوشخیم هستند.
بهنظر مىرسد که تومورهاى غدهٔ بزاقى از دو نوع سلولى منشاء مىگیرند: سلولهاى بینابینى (Intercalated) و سلولهاى ذخیرهاى مجراى ترشحی.
● تومورهاى خوشخیم غدد بزاقى
شایعترین تومور خوشخیم، تومور مختلط غدهٔ بزاقی، یا آدنوم پلئومورفیک است که ۷۰% از تومورهاى پاروتید و ۵۰% از کل تومورهاى بزاقى را تشکیل مىدهد.
آدنوم پلئومورفیک در زنان شایعتر از مردان است و بیشترین بروز آن در دههٔ پنجم است. این تومورها به کندى رشد مىکنند، لوبولار هستند و کپسول واضح و مشخص ندارند.
این تومورها ممکن است بسیار بزرگ شوند بدون آنکه اختلالى در عصب فاسیال صورت ایجاد کنند. با اینکه تومورهاى مختلط خوشخیم هستند، اگر بهطور کامل برداشته نشوند عود مىکنند. برداشتن قسمت مرکزى تومور کافى نیست.
در صورتىکه تومور در ناحیه پاروتید عود کند، خطر آسیبدیدگى عصب فاسیال در عمل دوم بیشتر از عمل اول خواهد بود. تبدیل یک تومور خوشخیم به بدخیم چنان شایع نیست.
تومور وارتن (پاپیلارى سیستآدنوما لنفوماتوزوم) دومین تومور خوشخیم شایع است که حدود ۵% از نوئپلاسمهاى پاروتید را تشکیل مىدهد. بهنظر مىرسد که تومور وارتن از بافت بزاقى اپىتلیال نابجاى باقىمانده در غدد لنفاوى خارج یا داخل غدهٔ پاروتید منشاء مىگیرد.
تومورهاى وارتن معملاً سیستیک هستند و در مردانى که در دهههاى ششم و هفتم زندگى هستند، شیوع بیشترى دارند و در ۱۰% از موارد دوطرفه هستند.
این تومورها تقریباً منحصراً در پاروتید بروز مىکنند و نماى بافتشناسى مشخصى دارند که متشکل است از یک الگوى پاپیلارى کیستى همراه با یک جزء قابل توجه لنفوئیدی. جزء لنفوئیدى در روند نئوپلاستیک نقشى ندارند.
اونکوسیتوما، تومور خوشخیمى است که از سلولهاى اکسىفیل بزرگى به نام اونکوسیت تشیکل شده است. در میکروسکوپ الکترونی، سیتوپلاسم سلولهاى اکسىفیل مملو از میتوکندرى است.
تومورهاى مونومورفیک، تومورهاى خوشخیم نادرى در غدد بزاقى هستند که غالباً منشاء اپىتلیال (ولى گاه میواپى تلیال) دارند. این تومورها ممکن است مربوط به تومور مختلط خوشخیم باشند و بهطور شایع در غدد بزاقى مینور لب بروز مىکنند.
درمان
تومورهاى بزاقى خوشخیم باید برداشته شوند. در پاروتید، کمترین عمل جراحى در حدّ کفایت، پاروتیدکتومى سطحى است که عبارت است از برداشتن بافت بزاقى سطحى تا عصب فاسیال.
برداشتن هستهٔ مرکزى تومور به تنهائى نباید انجام شود چون احتمال عود و آسیب عصب را به شدت افزایش مىدهد.
در صورتى که تومور از بخشى از غدهٔ پاروتید که در عمق عصب فاسیال قرار دارد برخاسته باشد، ابتدا یک پاروتیدکتومى سطحى انجام مىشود، سپس عصب فاسیال حفظ شده، و بعد تومور عمقى برداشته مىشود.
در تومورهاى خوشخیم غدهٔ تحتفکى باید غده را تشخیص و درمان بهطور کامل برداشته شود.
از آنجا که احتمال بدخیمى در تومورهاى بافت بزاقى مینور (فرعی) بیشتر است، این تومورها باید در ابتداى امر بیوپسى شوند (بیوپسى آسپیراسیون) تا برنامهٔ درمانى مشخص شود.
● تومورهاى بدخیم غدد بزاقى
کارسینوم موکواپیدروموئید، شایعترین سرطان پاروتید است. کارسینومهاى سلول آسینى از سلولهاى آسینى سروزى برمىخیزند و در نتیجه تقریباً منحصر به غدهٔ پاروتید هستند.
کارسینوم کیستى آدنوئید که در پاروتید ناشایع است، تمایل زیادى به عود موضعى و تهاجم به اعصاب مجاور دارد. در بیماران مبتلا به این تومور، بیمارى معمولاً سیرى طولانىمدت دارد و حتى تا ۱۵ سال یا بیشتر بعد از درمان احتمال عود وجود دارد.
بیماران مبتلا به متاستازهاى دوردست ناشى از این نوع سرطان، ۵ سال یا کمى بیشتر عمر مىکنند. وجود درد در ناحیهٔ پاروتید، رشد سریع و اخیر ندولى که از قبل وجود داشته، درگیرى پوست یا فلج عصب فاسیال، ممکن است حاکى از وجود سرطان باشد.
غدد لنفاوى بزرگ همراه با یک تودهٔ در غدهٔ بزاقى باید همیشه تظاهرى از سرطان تلقى شوند مگر آنکه خلاف آن ثابت شود.
در میان سرطانهاى غدد بزاقى مینور (فرعی) کارسینوم کیستى آدنوئید از همه شایعتر است و آدنوکارسینوم و کارسینوم موکواپیدرموئید به ترتیب در رتبههاى بعدى قرار مىگیرند.
حدود ۷۰% از کل تومورهاى بزاقى مینور (فرعی) در حفرهٔ دهان و عمدتاً در کام سخت بروز مىکنند. پیشآگهى به محل تومور اولیه بستگى دارد که تومورهاى حفرهٔ بینى و سینوسها بدترین پیشآگهى را دارند. این تومورها غالباً در مراحل پیشرفته و همراه با تخریب موضعى تظاهر پیدا مىکنند.
در میان سرطانهاى غدد بزاقى مینور (فرعی) کارسینوم کیستى آدنوئید از همه شایعتر است و آدنوکارسینوم و کارسینوم موکواپیدرموئید به ترتیب در رتبههاى بعدى قرار مىگیرند.
حدود ۷۰% از کل تومورهاى بزاقى مینور (فرعی) در حفرهٔ دهان و عمدتاً در کام سخت بروز مىکنند. پیشآگهى به محل تومور اولیه بستگى دارد که تومورهاى حفرهٔ بینى و سینوسها بدترین پیشآگهى را دارند.
این تومورها غالباً در مراحل پیشرفته و همراه با تخریب موضعى تظاهر پیدا مىکنند.
پیشآگهى
پیشآگهى در بیماران داراى مراحل I و II بیمارى بعد از درمان کافى خوب است. پیشآگهى در صورت گسترش موضعى تومور با وجود متاستازهاى دوردست یا متاستاز به غدد لنفاوی، صرفنظر از نوع درمان بَد است.
پیشگیرى شیمیائى
شیمىدرمانى به هدف پیشگیرى عبارت است از مهار فارماکولوژیک سرطانزائى یا به عقب برگرداندن روند تغییرات پیشبدخیمی.
نتایج حاصل از مطالعات انجام شده بر روى حیوانات آزمایشگاهى و مطالعات اپیدمیولوژیک حاکى از آن است که اسید رتینوئیک (ویتامین A) مىتواند از بروز سرطان در اپىتلیوم نای، ریه و حفرهٔ دهان پیشگیرى کند.
این مطالعه و مطالعات دیگر حاکى از آن است که ایزوترتینوئین داروى مؤثرى در درمان حمایتى پیشبدخیمىهاى دهانى محسوب مىشود.
تشخیص سرطان ممکن است در صورت فلج عصب فاسیال یا سایر شواهد تهاجم به غدد لنفاوى موضعى واضح باشد: در این شرایط باید درمان فشرده و شدید باشد و بهطور کلی، برداشتن کامل و موضعى تومور همراه با حاشیهاى از بافت طبیعى براى بیوپسى مناسب است.
این عمل در ناحیهٔ پاروتید به معنى انجام پاروتیدکتومى سطحى است. در تومورهاى تحتفکی، کل مثلث تحتفکى باید تخلیه شود،
برخلاف تومورهاى بزاقى مینور (فرعی) که بهتر است بهصورت برشى یا منگنهاى بیوپسى شوند تا جراحى که مسئولیت انجام درمان قطعى را برعهده دارد بتواند محل و وسعت ضایعه را ارزیابى کند. تهیهٔ مقاطع یخزده براى تائید تشخیص کافى است.
درمان جراحى به وسعت بیمارى بستگى دارد. عصب فاسیال باید حفظ شود، مگر آنکه فلج شده باشد یا بهطور مستقیم مورد تهاجم تومور قرار گرفته باشد. معمولاً در صورت وجود متاستازهغى دوردست، جراحى رادیکال انجام نمىشود مگر در مورد کارسینوم کیستى آدنوئید.
پرتودرمانى
پرتودرمان ممکن است بهعنوان درمان قطعى و با هدف بهبود کامل، بهعنوان درمان کمکى پس از عمل جراحى و یا صرفاً براى تسکین بیمار انجام شود.
پرتودرمانى بهعنوان درمان قطعى
کارسینومهاى سنگفرشى مخاطى نسبت به اشعه حساس هستند، بهخصوص اگر کوچک باشند یا تهاجم سطحى داشته باشند. در تومورهاى حفرهٔ دهان و اوروفارنکس در مرحلهٔ T1 و T2 (یعنى با قطر حدود ۴ سانتىمتر) ممکن است نتایج درمان جراحى به خوبى نتایج پرتودرمانى باشد.
در بعضى از موارد، پرتودرمانى در حالى که به اندازۀ جراحى مؤثر است، داراى این مزیت است که عوارض جانبى جراحى مثل بدشکل شدن را نیز دارد. با این حال، التهاب مخاط، گزروستومى (خشکى دهان) و احتمال نکروز استخوان و مشکلات تکلم بعد از پرتودرمانى باید در نظر گرفته شوند.
تومورهاى بزرگ حفرهٔ دهان، پاسخ خوبى به پرتودرمانى نمىدهند و براى این ضایعات در اغلب موارد، جراحى و انجام پرتودرمانى موضعى بعد از آن روش درمانى بهترى محسوب مىشود.
در اوروفارنکس، بهخصوص براى لوزه، پرتودرمانى براى تومورهاى کوچک بهتر است چون میزان پاسخ به آن خوب است و امکان پرتودرمانى همزمان گردن نیز براى درمان بیمارى متاستاتیک پنهان وجود دارد.
تومورهاى نازوفارنکس معمولاً نسبت به پرتودرمانى حساس هستند و معمولاً امکان برداشتن آنها از طریق جراحى وجود ندارد.
یکى از عوارض جانبى این تومورها انسداد مجراى شنوائى و بروز اوتیت مدیا متعاقب آن است. ممکن است پرتودرمانى در درمان سرطان سینوس نازال و پارانازال نیز مفید باشد ولى شواهد فعلى دال بر این است که پرتودرمانى بعد از جراحى در این موارد نتایج بهترى به همراه خواهد داشت.
در مراحل ابتدائى سرطانهاى حنجره (T1 یا T2) بهترین روش درمان پرتودرمانى است. مزیت پرتودرمانى در این موارد این است که توانائى تکلم باقى مىماند.
گاهى از اوقات متاستازهاى قابل لمس گردن نیز در صورتى که کوچک باشند (یعنى قطر کمتر از ۳ سانتىمتر) فقط با پرتودرمانى درمان مىشوند.
اگر غدد لنفاوى پس از درمان نیز قابل لمس باقى بمانند، انجام تشریح گردن ضرورت پیدا خواهد کرد. با این حال، در بیمارى متاستاتیک گردن، بهترین درمان اولیه، تشریح گردن است.
پرتودرمانى کمکى
معمولاً براى کنترل و درمان بهتر تومور، پرتودرمانى به همراه جراحى انجام مىشود.
پرتودرمانى قبل از عمل تا کنون موارد استفادهٔ زیادى داشته است ولى دو عیب عمده دارد: اول آنکه باعث ادم و افزایش واسکولاریته در ناحیهاى که باید تحت عمل جراحى قرار گیرد مىشود و دوم آنکه تغییراتى در ضایعه ایجاد مىکند به گونهاى که ارزیابى بافتشناسى دقیق را غیرممکن مىسازد. بنابراین، پرتودرمانى بعد از جراحى از مقبولیت بیشترى برخوردار است.
درمان معمولاً پس از ترمیم زخم آغاز مىشود. پس از تشریح گردن :
- که در آن غدد لنفاوى مثبت یافت مىشوند .
- در صورتى که چندین غدهٔ لنفاوى مثبت باشد یا بیمارى به خارج از کپسول غده گسترش یافته باشد، پرتودرمانى کمکى به کنترل بیمارى کمک خواهد کرد.
پرتودرمانى تسکینى
در بعضى از موارد، زمانى که تومور اولیه خیلى بزرگ است و با عمل جراحى قابل برداشتن نیست یا متاستازهاى گردنى آن فیکس شدهاند، ممکن است پرتودرمانى با دوز بالا انجام شود. اما هدف واقعى در این موارد تسکین دادن علایم است.
اثرات پرتودرمانی، تجمعى هستند؛ پس از کامل شدن یک دورهٔ درمان، بافت در معرض تابش اشعه، توانائى حمل اشعهٔ بیشتر را نخواهد داشت خطر بروز عوارض جدى در آن افزایش خواهد یافت.
مهمترین عوارض حادّ پرتودرمانى عبارتند از:د
رماتیت (التهاب پوست) و موکوزیت (التهاب مخاط)، که در صورتى که شدید باشند، ممکن است قطع موقت یا دائمى درمان ضرورت پیدا کند.
عوارض درازمدت عبارتند از:
فیبروز و اکسلروز عروق، خشکى شدید دهان، و نکروز استخوان. دندانهاى نامناسب باید قبل از شروع پرتودرمانى کشیده شوند، در غیر اینصورت، رعایت دقیق بهداشت دهان و دندانها ضرورى خواهد بود.
تومورهاى غدهٔ بزاقى
بافت بزاقى از غددى تشکیل شده است که برحسب اندازه به غدد ماژور و مینور تقسیمبندى مىشوند. غدد بزاقى ماژور (اصلی) زوج و دوطرفه هستند و عبارتند از: غدد پاروتید (بناگوشی) و سابمندیبولار (تحت فکی)، غدد بزاقى مینور (فرعی) در مخاط لبها، گونهها، کام نرم و سخت، زبان کوچک، کف دهان، زبان و ناحیهٔ اطراف لوزهها گسترش وسیعى دارند.
تعداد کمى نیز در نازوفارنکس، سینوسهاى پارانازال، حنجره، نای، برونشها، و غدد اشکى یافت مىشوند. بیشتر تومورهاى بزاقى از غدد پاروتید منشاء مىگیرند.
میزان بروز بدخیمى در تومورهاى غدد بزاقى با اندازهٔ غده نسبت معکوس دارد، حدود ۲۵% از تومورهاى پاروتید، ۴۰% از تومورهاى غدد تحت فکی، و ۷۰% از تومورهاى غدد زیرزبانى و غدد بزاقى مینور (فرعی) بدخیم هستند.
از آنجا که ۷۰% از تومورهاى غدد بزاقى در غدد پاروتید بروز مىکنند که سه چهارم از آنها هم خوشخیم هستند، اکثرا نئوپلاسمهاى غدد بزاقى خوشخیم هستند.
بهنظر مىرسد که تومورهاى غدهٔ بزاقى از دو نوع سلولى منشاء مىگیرند: سلولهاى بینابینى (Intercalated) و سلولهاى ذخیرهاى مجراى ترشحی.
تومورهاى خوشخیم غدهٔ بزاقى
شایعترین تومور خوشخیم، تومور مختلط غدهٔ بزاقی، یا آدنوم پلئومورفیک است که ۷۰% از تومورهاى پاروتید و ۵۰% از کل تومورهاى بزاقى را تشکیل مىدهد.
آدنوم پلئومورفیک در زنان شایعتر از مردان است و بیشترین بروز آن در دههٔ پنجم است. این تومورها به کندى رشد مىکنند، لوبولار هستند و کپسول واضح و مشخص ندارند.
این تومورها ممکن است بسیار بزرگ شوند بدون آنکه اختلالى در عصب فاسیال صورت ایجاد کنند. با اینکه تومورهاى مختلط خوشخیم هستند، اگر بهطور کامل برداشته نشوند عود مىکنند. برداشتن قسمت مرکزى تومور کافى نیست.
در صورتىکه تومور در ناحیه پاروتید عود کند، خطر آسیبدیدگى عصب فاسیال در عمل دوم بیشتر از عمل اول خواهد بود. تبدیل یک تومور خوشخیم به بدخیم چنان شایع نیست.
تومور وارتن (پاپیلارى سیستآدنوما لنفوماتوزوم) دومین تومور خوشخیم شایع است که حدود ۵% از نوئپلاسمهاى پاروتید را تشکیل مىدهد. بهنظر مىرسد که تومور وارتن از بافت بزاقى اپىتلیال نابجاى باقىمانده در غدد لنفاوى خارج یا داخل غدهٔ پاروتید منشاء مىگیرد.
تومورهاى وارتن معملاً سیستیک هستند و در مردانى که در دهههاى ششم و هفتم زندگى هستند، شیوع بیشترى دارند و در ۱۰% از موارد دوطرفه هستند.
این تومورها تقریباً منحصراً در پاروتید بروز مىکنند و نماى بافتشناسى مشخصى دارند که متشکل است از یک الگوى پاپیلارى کیستى همراه با یک جزء قابل توجه لنفوئیدی. جزء لنفوئیدى در روند نئوپلاستیک نقشى ندارند.
اونکوسیتوما، تومور خوشخیمى است که از سلولهاى اکسىفیل بزرگى به نام اونکوسیت تشیکل شده است. در میکروسکوپ الکترونی، سیتوپلاسم سلولهاى اکسىفیل مملو از میتوکندرى است.
تومورهاى مونومورفیک، تومورهاى خوشخیم نادرى در غدد بزاقى هستند که غالباً منشاء اپىتلیال (ولى گاه میواپى تلیال) دارند. این تومورها ممکن است مربوط به تومور مختلط خوشخیم باشند و بهطور شایع در غدد بزاقى مینور لب بروز مىکنند.
درمان
تومورهاى بزاقى خوشخیم باید برداشته شوند. در پاروتید، کمترین عمل جراحى در حدّ کفایت، پاروتیدکتومى سطحى است که عبارت است از برداشتن بافت بزاقى سطحى تا عصب فاسیال.
برداشتن هستهٔ مرکزى تومور به تنهائى نباید انجام شود چون احتمال عود و آسیب عصب را به شدت افزایش مىدهد.
در صورتى که تومور از بخشى از غدهٔ پاروتید که در عمق عصب فاسیال قرار دارد برخاسته باشد، ابتدا یک پاروتیدکتومى سطحى انجام مىشود، سپس عصب فاسیال حفظ شده، و بعد تومور عمقى برداشته مىشود.
در تومورهاى خوشخیم غدهٔ تحتفکى باید غده را تشخیص و درمان بهطور کامل برداشته شود.
از آنجا که احتمال بدخیمى در تومورهاى بافت بزاقى مینور (فرعی) بیشتر است، این تومورها باید در ابتداى امر بیوپسى شوند (بیوپسى آسپیراسیون) تا برنامهٔ درمانى مشخص شود.
تومورهاى بزاقى بدخیم
کارسینوم موکواپیدروموئید، شایعترین سرطان پاروتید است. کارسینومهاى سلول آسینى از سلولهاى آسینى سروزى برمىخیزند و در نتیجه تقریباً منحصر به غدهٔ پاروتید هستند.
کارسینوم کیستى آدنوئید که در پاروتید ناشایع است، تمایل زیادى به عود موضعى و تهاجم به اعصاب مجاور دارد. در بیماران مبتلا به این تومور، بیمارى معمولاً سیرى طولانىمدت دارد و حتى تا ۱۵ سال یا بیشتر بعد از درمان احتمال عود وجود دارد.
بیماران مبتلا به متاستازهاى دوردست ناشى از این نوع سرطان، ۵ سال یا کمى بیشتر عمر مىکنند. وجود درد در ناحیهٔ پاروتید، رشد سریع و اخیر ندولى که از قبل وجود داشته، درگیرى پوست یا فلج عصب فاسیال، ممکن است حاکى از وجود سرطان باشد.
غدد لنفاوى بزرگ همراه با یک تودهٔ در غدهٔ بزاقى باید همیشه تظاهرى از سرطان تلقى شوند مگر آنکه خلاف آن ثابت شود.
در میان سرطانهاى غدد بزاقى مینور (فرعی) کارسینوم کیستى آدنوئید از همه شایعتر است و آدنوکارسینوم و کارسینوم موکواپیدرموئید به ترتیب در رتبههاى بعدى قرار مىگیرند.
حدود ۷۰% از کل تومورهاى بزاقى مینور (فرعی) در حفرهٔ دهان و عمدتاً در کام سخت بروز مىکنند. پیشآگهى به محل تومور اولیه بستگى دارد که تومورهاى حفرهٔ بینى و سینوسها بدترین پیشآگهى را دارند. این تومورها غالباً در مراحل پیشرفته و همراه با تخریب موضعى تظاهر پیدا مىکنند.
در میان سرطانهاى غدد بزاقى مینور (فرعی) کارسینوم کیستى آدنوئید از همه شایعتر است و آدنوکارسینوم و کارسینوم موکواپیدرموئید به ترتیب در رتبههاى بعدى قرار مىگیرند.
حدود ۷۰% از کل تومورهاى بزاقى مینور (فرعی) در حفرهٔ دهان و عمدتاً در کام سخت بروز مىکنند. پیشآگهى به محل تومور اولیه بستگى دارد که تومورهاى حفرهٔ بینى و سینوسها بدترین پیشآگهى را دارند.
این تومورها غالباً در مراحل پیشرفته و همراه با تخریب موضعى تظاهر پیدا مىکنند.
پیشآگهى
پیشآگهى در بیماران داراى مراحل I و II بیمارى بعد از درمان کافى خوب است. پیشآگهى در صورت گسترش موضعى تومور با وجود متاستازهاى دوردست یا متاستاز به غدد لنفاوی، صرفنظر از نوع درمان بَد است.
پیشگیرى شیمیائى
شیمىدرمانى به هدف پیشگیرى عبارت است از مهار فارماکولوژیک سرطانزائى یا به عقب برگرداندن روند تغییرات پیشبدخیمی.
نتایج حاصل از مطالعات انجام شده بر روى حیوانات آزمایشگاهى و مطالعات اپیدمیولوژیک حاکى از آن است که اسید رتینوئیک (ویتامین A) مىتواند از بروز سرطان در اپىتلیوم نای، ریه و حفرهٔ دهان پیشگیرى کند.
این مطالعه و مطالعات دیگر حاکى از آن است که ایزوترتینوئین داروى مؤثرى در درمان حمایتى پیشبدخیمىهاى دهانى محسوب مىشود.
تومورهاى بزاقى بدخیم
تشخیص سرطان ممکن است در صورت فلج عصب فاسیال یا سایر شواهد تهاجم به غدد لنفاوى موضعى واضح باشد: در این شرایط باید درمان فشرده و شدید باشد و بهطور کلی، برداشتن کامل و موضعى تومور همراه با حاشیهاى از بافت طبیعى براى بیوپسى مناسب است.
این عمل در ناحیهٔ پاروتید به معنى انجام پاروتیدکتومى سطحى است. در تومورهاى تحتفکی، کل مثلث تحتفکى باید تخلیه شود،
برخلاف تومورهاى بزاقى مینور (فرعی) که بهتر است بهصورت برشى یا منگنهاى بیوپسى شوند تا جراحى که مسئولیت انجام درمان قطعى را برعهده دارد بتواند محل و وسعت ضایعه را ارزیابى کند. تهیهٔ مقاطع یخزده براى تائید تشخیص کافى است.
درمان جراحى به وسعت بیمارى بستگى دارد. عصب فاسیال باید حفظ شود، مگر آنکه فلج شده باشد یا بهطور مستقیم مورد تهاجم تومور قرار گرفته باشد. معمولاً در صورت وجود متاستازهغى دوردست، جراحى رادیکال انجام نمىشود مگر در مورد کارسینوم کیستى آدنوئید.
پرتودرمانى
پرتودرمان ممکن است بهعنوان درمان قطعى و با هدف بهبود کامل، بهعنوان درمان کمکى پس از عمل جراحى و یا صرفاً براى تسکین بیمار انجام شود.
پرتودرمانى بهعنوان درمان قطعى
کارسینومهاى سنگفرشى مخاطى نسبت به اشعه حساس هستند، بهخصوص اگر کوچک باشند یا تهاجم سطحى داشته باشند. در تومورهاى حفرهٔ دهان و اوروفارنکس در مرحلهٔ T1 و T2 (یعنى با قطر حدود ۴ سانتىمتر) ممکن است نتایج درمان جراحى به خوبى نتایج پرتودرمانى باشد.
در بعضى از موارد، پرتودرمانى در حالى که به اندازۀ جراحى مؤثر است، داراى این مزیت است که عوارض جانبى جراحى مثل بدشکل شدن را نیز دارد. با این حال، التهاب مخاط، گزروستومى (خشکى دهان) و احتمال نکروز استخوان و مشکلات تکلم بعد از پرتودرمانى باید در نظر گرفته شوند.
تومورهاى بزرگ حفرهٔ دهان، پاسخ خوبى به پرتودرمانى نمىدهند و براى این ضایعات در اغلب موارد، جراحى و انجام پرتودرمانى موضعى بعد از آن روش درمانى بهترى محسوب مىشود.
در اوروفارنکس، بهخصوص براى لوزه، پرتودرمانى براى تومورهاى کوچک بهتر است چون میزان پاسخ به آن خوب است و امکان پرتودرمانى همزمان گردن نیز براى درمان بیمارى متاستاتیک پنهان وجود دارد.
تومورهاى نازوفارنکس معمولاً نسبت به پرتودرمانى حساس هستند و معمولاً امکان برداشتن آنها از طریق جراحى وجود ندارد.
یکى از عوارض جانبى این تومورها انسداد مجراى شنوائى و بروز اوتیت مدیا متعاقب آن است. ممکن است پرتودرمانى در درمان سرطان سینوس نازال و پارانازال نیز مفید باشد ولى شواهد فعلى دال بر این است که پرتودرمانى بعد از جراحى در این موارد نتایج بهترى به همراه خواهد داشت.
در مراحل ابتدائى سرطانهاى حنجره (T1 یا T2) بهترین روش درمان پرتودرمانى است. مزیت پرتودرمانى در این موارد این است که توانائى تکلم باقى مىماند.
گاهى از اوقات متاستازهاى قابل لمس گردن نیز در صورتى که کوچک باشند (یعنى قطر کمتر از ۳ سانتىمتر) فقط با پرتودرمانى درمان مىشوند.
اگر غدد لنفاوى پس از درمان نیز قابل لمس باقى بمانند، انجام تشریح گردن ضرورت پیدا خواهد کرد. با این حال، در بیمارى متاستاتیک گردن، بهترین درمان اولیه، تشریح گردن است.
پرتودرمانى کمکى
معمولاً براى کنترل و درمان بهتر تومور، پرتودرمانى به همراه جراحى انجام مىشود.
پرتودرمانى قبل از عمل تا کنون موارد استفادهٔ زیادى داشته است ولى دو عیب عمده دارد: اول آنکه باعث ادم و افزایش واسکولاریته در ناحیهاى که باید تحت عمل جراحى قرار گیرد مىشود و دوم آنکه تغییراتى در ضایعه ایجاد مىکند به گونهاى که ارزیابى بافتشناسى دقیق را غیرممکن مىسازد. بنابراین، پرتودرمانى بعد از جراحى از مقبولیت بیشترى برخوردار است.
درمان معمولاً پس از ترمیم زخم آغاز مىشود. پس از تشریح گردن :
- که در آن غدد لنفاوى مثبت یافت مىشوند .
- در صورتى که چندین غدهٔ لنفاوى مثبت باشد یا بیمارى به خارج از کپسول غده گسترش یافته باشد، پرتودرمانى کمکى به کنترل بیمارى کمک خواهد کرد.
پرتودرمانى تسکینى
در بعضى از موارد، زمانى که تومور اولیه خیلى بزرگ است و با عمل جراحى قابل برداشتن نیست یا متاستازهاى گردنى آن فیکس شدهاند، ممکن است پرتودرمانى با دوز بالا انجام شود. اما هدف واقعى در این موارد تسکین دادن علایم است.
اثرات پرتودرمانی، تجمعى هستند؛ پس از کامل شدن یک دورهٔ درمان، بافت در معرض تابش اشعه، توانائى حمل اشعهٔ بیشتر را نخواهد داشت خطر بروز عوارض جدى در آن افزایش خواهد یافت.
مهمترین عوارض حادّ پرتودرمانى عبارتند از:د
رماتیت (التهاب پوست) و موکوزیت (التهاب مخاط)، که در صورتى که شدید باشند، ممکن است قطع موقت یا دائمى درمان ضرورت پیدا کند.
عوارض درازمدت عبارتند از:
فیبروز و اکسلروز عروق، خشکى شدید دهان، و نکروز استخوان. دندانهاى نامناسب باید قبل از شروع پرتودرمانى کشیده شوند، در غیر اینصورت، رعایت دقیق بهداشت دهان و دندانها ضرورى خواهد بود.
بسیاری از افراد در سنین پایین و قبل از ازدواج به علت برخی از درمانها از جمله درمانهای شیمیایی دیگر قادر به تولید تخمک نیستند یا کیفیت تخمک آنها پایین میآید، در چنین شرایطی فریز کردن تخمک پیش از شروع درمان این امکان را فراهم می آورد که پس از بهبودی و در شرایطی ایمن عملیات باروری بیمار انجام شود.
فریز کردن تخمک در مورد خانمهایی که به هر دلیلی فعلا قصد بچهدار شدن ندارند یا همسرشان تحت درمانهای ناباروری قرار دارد نیز از دیگر موارد استفاده از روش انجماد تخمک است .
محققان عنوان می کنند که اطلاعات جامعی در خصوص عواقب استفاده از این روش در دسترس نیست و تاکنون تنها ۱۵۰۰ نوزاد از روش ذکر شده متولد شده است . و این تعداد تولد در مقابل تعداد نوزادانی که از روش های دیگر مانند آی، وی، اف (IVF) که کودکان بسیار بیشتری طی آن متولد شده اند بسار کم است .
مطالعات موجود با مشاهده ۱۰۰۰ کودک از کودکان متولد شده با روش تخمک منجمد، نشان می دهد که آنها در کوتاه مدت دچار عارضه و یا صدمات خاصی نشده اند. اما این مطالعات نمی تواند عواقب این روش بارداری در طولانی مدت را بررسی و عنوان نماید.
نتایج حاصل از این گزارش می افزاید اقدام به ایجاد اولین بارداری در زنان با سن بالا باعث بروز مشکلات نازایی می شود چرا که توانایی باروری زنان بعد از ۳۵ سالگی کمتر شده و پس از آن به شدت افت پیدا می کند و این دلیل می تواند استفاده از روش فریز تخمک را توجیه کند.
محققان می گویند ، صرف نظر از هزینه های اولیه استخراج و نگهداری تخمک، هزینه تلقیح دوباره با استفاده از این روش در حدود ۱۰ تا ۱۵ هزار دلار می باشد.
بهطور معمول سلولها رشد کرده و تقسیم میشوند تا با توجه به نیاز بدن سلولهای جدید تولید کنند. هنگامیکه سلولها پیر میشوند، میمیرند و سلولهای جدید جای آنها را میگیرند.
گاهی این فرایند منظم بهدرستی پیش نمیرود. سلولهای جدید هنگامی تشکیل میشوند که بدن به آنها نیاز ندارد و سلولهای پیر هم در زمانیکه باید از بین بروند، نابود نمیشوند. این سلولهای اضافی، تودهای از بافت را تشکیل میدهند که به نام غده یا تومور شناخته میشود.
سرطان دهان یکی از انواع سرطان است که در گروه سرطانهایی به نام سرطانهای سر و گردن قرار دارد. ممکن است سرطان دهان در هر یک از بخشهای حفرۀ دهانی یا اروفارینکس بهوجود آید.
بیشتر سرطانهای دهانی از زبان و کف دهان آغاز میشوند. تقریباً تمام سرطانهای دهانی از سلولهای مسطح (سلولهای سنگفرشی) (Squamous Cells) پوشانندۀ سطح دهان، زبان و لبها شروع به رشد میکنند. به این سرطانها کارسینوم سلول سنگفرشی گفته میشود.
معمولاً سرطان دهان از طریق دستگاه لنفاوی منتشر میشود (متاستاز). سلولهای سرطانی که وارد دستگاه لنفاوی میشوند توسط لنف (مایعی شفاف و رقیق) به نقاط دیگر منتقل میشوند. در بیشتر موارد، سلولهای سرطانی در ابتدا در غدد لنفاوی نزدیک به گردن ظاهر میشوند.
علاوه براین، سلولهای سرطانی میتوانند به بخشهای دیگر گردن، ریهها و دیگر نقاط بدن رسوخ کنند. وقتی که سلولهای سرطانی منتشر میشوند، تومور جدید دارای سلولهای نابهنجاری (غیرعادی) مشابه با تومور اولیه است. بهعنوان مثال در صورتیکه سرطان دهان به ریهها منتشر شود، سلولهای سرطانی درون ریه، در واقع سلولهای سرطان دهان هستند.
در این حالت به این بیماری، سرطان دهان منتشر شده (متاستاتیک) گفته میشود. نحوۀ درمان این سرطان مشابه با سرطان دهان است (نه سرطان ریه). گاهی پزشکان به تومور جدید بیماری «دوردست» یا متاستاتیک میگویند.
● مشخصات بالینى سرطان دهان :
مبتلایان به کار سینوم سلول سنگفرشى در حفرهٔ دهان معمولاً با تومورهاى زخمى که هفتهها یا ماهها طول کشیدهاند مراجعه مىکنند.
این بیماران معمولاً مردانى هستند ۵۰ تا ۷۰ ساله که سابقهٔ استعمال فراوان دخانیات و الکل دارند، بهداشت دندان اغلب نامناسب است و ممکن است در اطراف ضایعه، نواحى اریتروپلاکى و لکوپلاکى وجود داشته باشد.
در %۳۰ از بیماران غدد لنفاوى سابمندیبولار و زنجیرهٔ ژوگولار قابل لمس هستند. در یکسوم از بیماران، ارزیابى بالینى غدد لنفاوى طبیعى و بزرگ شده، به نتایج اشتباه منتهى مىشود (منفى کاذب و مثبت کاذب). در نبود تهاجم عمقی، معمولاً درد علامت شایع و عمدهاى نیست.
● پاتولوژى :
بیش از ۹۵% از سرطانهاى حفرهٔ دهان، کارسینومهاى سلول سنگفرشى هستند. اینها اغلب و یا بهطور متوسط تمایزیافته هستند و ممکن است پس از لکوپلاکى یا اریتروپلاکى بروز کنند.
لکوپلاکى (لکهٔ سفید) لزوماً یک وضعیت پیشبدخیمى نیست، هرچند که ممکن است معلول عوامل سرطانزا باشد.
اگر بیوپسى تهیه شده از یک لکهٔ لکوپلاکى نشاندهندهٔ سلولهاى شدیداً آتیپیک، دیسپلازی، و دیسکراتوز باشد، ضایعه پیشبدخیم تلقى مىشود.
اریتروپلاکى (لکههاى مخاطى گرانولار قرمزرنگ) بسیار بیشتر از لکوپلاکى احتمال دارد که پیش بدخیم و یا آشکارا بدخیم باشد. کار سینوم وروکوز (زگیلی) یک ضایعهٔ اگزوفیتیک است که غالباً بهدلیل هیپرکراتوز سطحى سفیدرنگ مىباشد.
این تومور از لحاظ بافتشناسى کاملاً تمایز یافته است و پیشآگهى بهترى از ضایعات ارتشاحى (انفیلتراتیو) دارد. سرطانهاى دهانی، بهخصوص انواعى که مخاط آلوئولار فوقانى و تحتانى را گرفتار مىکنند،
غالباً استخوانهاى مجاور را مورد هجوم قرار مىدهند. فک تحتانى شایعترین استخوانى است که به اینصورت درگیر مىشود.
تومورهاى غدد بزاقى فرعى از غدد زیرمخاطى منشاء مىگیرند که در کام سخت بهوفور یافت مىشوند. زخمى شدن از علائم دیررس این تومورها است.
سرطانهاى لب فوقانى به غدد لنفاوى پاروتید و سابمندیبولار درناژ مىشوند، در حالىکه سرطانهاى لب تحتانى به غدد لنفاوى سابمنتال و سابمندیبولار گسترش مىیابند.
میزان درگیرى غدد لنفاوى در سرطانهاى سلول سنگفرشى حفرهٔ دهان به محل و اندازهٔ ضایعه اولیه بستگى دارد.
در سرطانهاى قسمت دهانى زبان و کف دهان احتمال درگیرى غدد لنفاوى بیشتر از سرطانهاى لب، کام سخت یا مخاط دهانى است.
● افرادی زیر بیشتر معرض خطر ابتلا به سرطان دهان هستید:
پزشکان نمیتوانند توضیح دهند چرا عدهای به سرطان دهان مبتلا میشوند و در عدهای دیگر این سرطان هیچگاه بهوجود نمیآید. فقط مشخص شده که این بیماری واگیر نیست و از افراد مبتلا به افراد سالم سرایت نمیکند.
پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که بعضیها که عوامل خطر خاصی را دارند بیشتر از دیگران در معرض ابتلا به این سرطان قرار دارند. عامل خطر به هر عاملی گفته میشود که احتمال ابتلای شما به بیماری را افزایش دهد. تعدادی از این عوامل به شرح زیر است :
- فرآورده های دخانیاتی مصرف می کنند.
- میزان زیادی الکل مصرف می کنند.
- به طور مداوم در معرض نور آفتاب هستند.
- عاداتی چون گاز گرفتن لب و گونه دارند.
- دندان مصنوعی لق دارند.
● موارد زیر از جمله عوامل خطر سرطان دهان هستند:
دخانیات :
استعمال دخانیات عامل بیشتر موارد سرطان دهان است. مصرف سیگار، سیگار برگ، پیپ، تنباکوی جویدنی و انفیه در ابتلا به سرطان دهان نقش دارند.
علاوه براین، استفاده از دیگر فرآوردههای تنباکو نظیر بیدیس (Bidis) (یک نوع سیگار است که بهصورت سنتی در جنوب آسیا استفاده میشود و حاوی تنباکو است)و کِرِتِکس (Kreteks) (یک نوع سیگار است که در اندونزی استفاده میشود و حاوی تنباکو و گل میخک و بعضی افزودنیهای دیگر است) احتمال ابتلا به سرطان دهان را افزایش میدهند. کسانی که برای مدت طولانی روزانه تعداد زیادی سیگار مصرف میکنند بیشتر از دیگران در معرض خطر هستند.
این خطر برای کسانی که علاوه بر استعمال دخانیات از مشروبات الکلی نیز استفاده میکنند بیشتر خواهد بود. در واقع سه مورد از چهار مورد سرطان دهان در کسانی رخ میدهند که از الکل، دخانیات یا هر دوی آنها استفاده میکنند.
الکل:
احتمال ابتلا به سرطان دهان در آنها که از مشروب الکلی استفاده میکنند بیشتر از دیگران است. این خطر با افزایش میزان مصرف نوشیدنی الکلی بیشتر میشود. در صورتیکه فرد علاوه بر مصرف مشروبات الکلی از دخانیات نیز استفاده کند احتمال ابتلای او به سرطان بیشتر خواهد شد.
نور خورشید:
ممکن است فرد به دلیل قرار گرفتن در معرض نور خورشید به سرطان لب مبتلا شود. استفاده از لوسیونها یا مرهمهای لب که حاوی مواد محافظ در برابر نور خورشید هستند خطر را کاهش میدهد.
همچنین میتوانید با استفاده از کلاههای لبهدار مانع از رسیدن اشعههای مضر خورشید بهصورت خود شوید.
در صورت استفادۀ فرد از دخانیات، خطر ابتلا به سرطان لب نیز افزایش خواهد یافت.
سابقۀ فردی ابتلا به سرطان سر و گردن: احتمال ابتلا به سرطانهای سر و گردن در آنها که قبلاً به یک نوع از این سرطانها مبتلا شده بودند افزایش مییابد. در این حالت نیز استعمال دخانیات خطر را افزایش خواهد داد.
ترکِ دخانیات خطر ابتلا به سرطان دهان را کاهش میدهد. علاوه براین ترک کردن باعث میشود احتمال ابتلای فرد مبتلا به سرطان دهان، به سرطان ثانویهای در نواحی سر و گردن کاهش یابد.
همچین ترک کردن باعث میشود از خطر ابتلا به سرطانهای ریه، حنجره، دهان، لوزالمعده (پانکراس)، مثانه و مری نیز کاسته شود.
● برخی از علایم هشدار دهنده سرطان دهان عبارتند از:
- وجود هر زخمی روی صورت،گردن و دهان که طی دو هفته التیام پیدا نکند.
- هر گونه تورم یا بر آمدگی روی لب ها، لثه ها یا سایر نواحی داخل دهان.
- لکه های سفید، قرمز یا تیره در دهان
- خون ریزی مکرر از دهان
- کرخی، بی حسی یا درد در هر ناحیه ای از صورت،دهان یا گردن.
● تشخیص زودهنگام
انجام معاینات منظم بهترین فرصت برای بررسی کامل دهان، توسط پزشک یا دندانپزشک، از لحاظ وجود علائم سرطان است.
معاینات منظم امکان تشخیص درجات اولیه سرطان دهان یا مشکلاتی را که ممکن است در آینده منجر به ابتلا به سرطان دهان شوند فراهم میآورد.
از پزشک یا دندانپزشک خود بخواهید در طی انجام معاینات متداول، بافتهای درون دهان را نیز مورد بررسی قرار دهد.
البته خود شما نیز می توانید به خود آزمایی یا معاینه فردی سرطان دهان بپردازید .
● خود آزمایی سرطان دهان :
به خودنگاه کنید و لمس کنید:
۱-سرو گردن
به صورت و گردن خود در آینه نگاه کنید.
به طور طنیعی سمت راست و چپ صورت شابه هستند. به دنبال بر آمدگی یا هر گونه تورمی که در یک طرف صورت است، بگردید.
۲- صورت
پوست روی صورت خود را معاینه کنید.
آیا متوجه تغییراتی در رنگ یا اندازه، زخم ها، خال ها یا رشدهایی ( غیر طبیعی ) شده اید؟
۳-گردن
در طول طرفین و جلوی گردن فشار بیاورید. آیا متوجه حساسیت یا بر جستگی هایی می شوید؟
۴- لب ها
لب پایین خود را به سمت پایین بکشید و به داخل آن نگاه کنید تا هر گونه زخم یا تغییر رنگی را بیا بید. سپس با استفاده از شست و انگشت اشاره، لب را از نظر وجود بر جستگی، تورم یا تغییر در قوام لمس کنید. این کار را برای لب بالا نیز تکرار کنید.
۵- گونه ها
از انگشتان خود برای کنار کشیدن گونه ها استفاده کنید. بدین ترتیب خواهید توانست داخل را ببینید. به دنبال لکه های قرمز، سفید یا تیره بگردید. انگشت اشاره خود را داخل گونه و شست را در خارج آن قرار دهید.به آرامی گونه و شست را در خارج آن قرار دهید. به آرامی گونه خود را بین انگشتان خود فشار داده و خم کنید تا هد گونه تورم یا حساسیت در لمس را بیابید. این کار را برای هر گونه دیگر نیز تکرار کنید.
۶- سقف دهان
سر خود را به عقب خم کرده و دهان خود را به طور کامل باز کنید. بدین ترتیب خواهید توانست هر گونه تورم یا تفاوت رنگ با حالت معمولی را بیابید. انگشت خود را برای یافتن هر گونه تورم در سقف دهان حرکت دهید.
۷ – دهان و زبان
زبان خود را بیرون آورید و به رنگ و قوام سطح فوقانی آن توجه کنید. به آرامی زبان خود را به جلو کشیده و ابتدا به یک طرف و سپس به سمت دیگر نگاه کنید. به دنبال هر گونه تورم یا تعیییر رنگ بگردید. سطح زیرین زبان را با قرار دادن نوک آن در سقف دهان معاینه کنید.
به کف دهان و سطح زیر زبان نگاه کنید و به دنبال تغییر رنگی باشید که با حالت نرمال خیلی متفاوت است. به آرامی انگشت خود را در سراسر سطح زیرین زبان حرکت دهید تا در صورت وجود هر گونه بر آمدگی یا تورمی، بتوانید آن را لمس کنید.
در صورتی که هر چیزی خارج از روال متداول یافتید، به ویژه اگر آن نشانه ی غیر طبیعی طی دو هفته بهبود نیافت یا بدتر شد، به پزشک مراجعه فرمایید.
دکتر سید حمید حسینی ضمن بیان این که برنامه پزشک خانوده متوقف نخواهد شد افزود: «این برنامه به عنوان یک طرح ملی و راهبردی در حوزه بهداشت و درمان، یک تکلیف قانونی است که همواره اجرای آن مورد تاکید مسئولان وزارت بهداشت و دولت محترم بوده است.»
وی خاطرنشان کرد: «در برنامه پنجم توسعه نیزبه صراحت بر اجرای این برنامه اشاره شده است و تعطیل بردار نیست.»
دکتر حسینی یادآور شد: «دکتر طریقت، سرپرست جدید وزارت بهداشت در کارنامه اجرایی خود از سال ۷۲ پی گیر اجرای این طرح بوده، به گونهای که در سال ۷۷ ایشان در یکی از مسئولیتهایی که در کمیته امداد داشته است، اجرای این طرح را تا مرحله استقرار پزشک خانواده پیش برده است.»
مدیر روابط عمومی وزارت بهداشت با بیان اینکه برنامه پزشک خانواده به گونهای طراحی شده است که در دل خود امکان اصلاح و یا تغییر در حین اجرا را دارد و نیاز به توقف طرح نیست، یادآور شد: «همچنین مسئولان اجرایی این برنامه از نقطه نظرات، پیشنهادات و انتقادهای سازنده افراد صاحبنظر، اساتید و پزشکان محترم برای بهینه کردن برنامه، استقبال کرده و میکنند.»
دکتر حسینی در ادامه تاکید کرد: «اراده سرپرست جدید وزارت بهداشت، معاونین و روسای محترم دانشگاههای علوم پزشکی کشور برای اجرای این برنامه به صورت مرحلهای و فاز به فاز بوده است.»
وی در ادامه اظهار امیدواری کرد: «با کمک دولت محترم دهم و تخصیص اعتبارات مناسب، مردم شریف کشورمان هر چه سریعتر از آثار و برکات این برنامه بهرهمند شوند.
دکتر محمد جوادی، استاد چشم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در گفتوگو با خبرنگار سینانیوز در خصوص روش درمانی جدید ناراحتی چشم در جانبازان گفت: «گروه خاصی از بیماران هستند که تنها منحصر به کشور ما و تا حدودی کشور عراق هستند. این گروه، جانبازانی هستند که در معرض گاز خردل قرار گرفته و سالها پس از تماس اولیه دچارعوارض دیررس ناشی از گاز خردل شدهاند.»
وی با بیان اینکه مشکلات چشمی این افراد به صورت کدورت قرنیه، کاهش اشک، دید و چشم تحریک پذیر خود را نشان داده است افزود: «طی آخرین درمانی که برای این افراد انجام شد به این نتیجه رسیدیم که پیوند سلولهای بنیادی همزمان با پیوند قرنیه میتواند برای بهبود این افراد موثر باشد.»
استاد چشم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با اشاره به اینکه ۱۷۵ مورد از این اقدام بر روی ۹۰ نفر از جانبازان در طی ۴ سال گذشته انجام شده است گفت: «موفقیت کلی این عمل حدود ۸۰ درصد بوده است. به طوری که درد و به خصوص سوزش جشمان این جانبازان بهبود یافته و دیدشان بهتر شده است.»
دکتر محمد جوادی در پایان افزود: «این اقدام منحصر به کشور ما است و تاکنون هیچ کشوری چنین اقدامی انجام نداده است. این مقاله در جشنواره رازی به عنوان مقاله برتر گروه بالینی جراحی پزیرفته شده است و در مجلات معتبر دنیا نیز چاپ شده است.
دکتر امیر مسعود عرب، دکترای تخصصی فیزیوتراپی و برگزیده هجدهمین جشنواره رازی در گفتوگو با خبرنگار سینانیوز گفت: «بیاختیاری ادرار یکی از مشکلاتی است که بسیاری از آقایان و خانمها را دچار مشکل کرده است به طوری که در هنگام عطسه و فعالیتهایی از جمله بلند کردن وسیله سنگین این مشکل برایشان به وجود میآید.»
وی با اشاره به اینکه اختلال عضلات باعث بروز بیاختیاری ادرار در افراد میشود افزود: «یکی از مواردی که با این موضو ع مرتبط است انقباض و قدرت عضلات کف لگن است که اگر خوب و صحیح کار کنند باعث میشود که فرد خود را کنترل کند.»
دانشیار دانشکده علوم بهزیستی و توانبخشی گفت: «اخیرا روشی برای تسهیل کنترل ادرار با استفاده از تمرین درمانی به کار گرفته شده است. در واقع به نظر میرسد همزمانی انقباضی دو عضله شکم و تنه میتواند در بهتر عمل کردن عضلات کف لگن و در پی آن کنترل ادرار موثر واقع شود.»
دکترای تخصصی فیزیوتراپی ادامه داد: «با انجام تحقیقات با استفاده از روش سونوگرافی همزمانی انقباض عضلات شکم و کف لگن را بررسی کردیم که نشان داد افرادی که دچار عارضه هستند این همزمانی انقباض در آنان وجود دارد. بنابراین توصیه میشود در تمرین درمانی این بیماران از انقباض همزمان عضلات شکم برای تسهیل عملکرد عضلات کف لگن استفاده شود.»
به گفته وی، این روش را تا کنون کسی به صورت سونوگرافی بررسی نکرده بود. در واقع سونوگرافی فعالیت مکانیکی و عملکرد بهتر عضله را ارزیابی میکند.
دکتر امیر مسعود عرب گفت: «این طرح بر روی ۲۰ بیمار انجام و با گروههای سالم مقایسه شد و نشان داد که از لحاظ آماری نیز این ارتباط وجود دارد. در حقیقت انقباض یک گروه از عضلات باعث تسهیل انقباض گروه دیگری میشود و از این موضوع میتواند در تمرین درمانیها استفاده کرد
مقالات
سرطان پستان
سرطان پستان چیست؟
سرطان پستان یک غده بدخیم است که از سلولهای بافت پستان منشاءء میگیرد. این سرطان اغلب در زنان ایجاد میشود ولی مردان نیز میتوانند به آن دچار شوند. موضوع صحبت ما در این بخش سرطان سینه در زنان است.
بافت طبیعی پستان (تشریح بافت پستان)
برای شناخت این بیماری، آشنایی با اصول اولیه، ساختار طبیعی و قسمتهای مختلف بافت پستان بسیار کمککننده است.
بافت پستان خانمها از چندین قسمت تشکیل شده است:
غددی که شیر تولید میکنند.
لولههای کوچکی که شیر را از غدد تولیدکننده شیر به نوک پستان انتقال میدهند.
اغلب سرطانهای سینه از سلولهایی که جدار مجاری را میپوشانند منشاءء میگیرند (و به آنها سرطان داکتال یا مجرایی گفته میشود) بعضی دیگر از سلولهای غدد ترشحکننده شیر منشاء میگیرند (به آنها سرطان لوبولار گفته میشود) و تعداد کمی از سایر بافتها منشاء میگیرند.
سیستم لنفاوی
سیستم لنفاوی به دلیل اینکه یکی از راههای انتشار سلولهای سرطانی پستان میباشد، بسیار مهم است. این سیستم از قسمتهای متعددی تشکیل شده است.
1. گرههای لنفاوی: تجمعات سلولهای ایمنی کوچک و لوبیایی شکل که با عروق لنفاوی مرتبطند. این سلولها نقش مهمی در مقابله با عفونت ایفا میکنند. عروق لنفاوی مشابه وریدهای کوچکی هستند که بهجای خون مایع شفافی به نام لنف را از بافت پستان خارج میکنند.
سلولهای بافت سرطانی میتوانند وارد عروق لنفاوی شده و از راه آنها شروع به رشد در گرههای لنفاوی کنند. اغلب عروق لنفاوی بافت پستان به گرههای لنفاوی زیر بغل میریزند اگر سلولهای سرطانی به این گرههای لنفاوی زیر بغل راه یابند و رشدشان را ادامه دهند باعث بزرگی و تورم این غدد و گرهها میشوند. تشخیص این که سلولهای سرطانی به این گرهها و غدد لنفاوی انتشار یافتهاند بسیار مهم است. چون انتشار به این گرهها، احتمال انتشار آنها در سیستم گردش خون و گسترش به سایر قسمتهای بدن را بیشتر میکند. و این حالت روی برنامه درمانی مؤثر است.
تودههای خوشخیم پستان
اغلب تودههای پستان خوشخیم اند. به این معنی که آنها سرطان نیستند. این تودهها، رشد غیرطبیعی در بافت پستان هستند ولی به سایر قسمتهای خارج از پستان گسترش نمییابند و تهدیدکننده حیات نمیباشند. ولی اغلب این تودههای خوشخیم شانس و احتمال ابتلای فرد به سرطان سینه را افزایش میدهند.
اغلب تودهها در اثر تغییرات فیبروکیستیک (تغییراتی در بافت همبند و مجاری) ایجاد میشوند. کیستها، کیسههای پر از مایع هستند. فیبروز هم به معنی ایجاد بافت مشابه اسکار و زخم است. این تغییرات باعث تورم و درد بافت پستان میشوند. این تغییرات با سیکلهای قاعدگی همراهی دارند و قبل از شروع قاعدگی ایجاد میشوند. احساس وجود توده در سینهها ایجاد میشود. و گاهی اوقات ترشحات شفاف و یا کدر از نوک سینهها خارج میشود.
انواع اصطلاحات مربوط به سرطان سینه
ممکن است برایتان سخت باشد که معنی و مفهوم بعضی واژهها و اصطلاحاتی که تیم پزشکیتان برای صحبت در مورد سرطان سینه بهکار میبرند را متوجه شوید.
در اینجا برای آگاهی بیشتر بعضی کلمات کلیدی که برای توصیف سرطان سینه بهکار میروند آورده شدهاند:
کارسینوم: این واژه برای توصیف سرطانی که از لایه داخلی پوشاننده هر عضوی ایجاد میشود بهکار میرود. تقریباً تمام انواع سرطان سینه از نوع کارسینوم است مثل بافت پستان (چه کارسینوم داکتال (مربوط به مجاری) و چه کارسینوم لوبولار (مربوط به غدد ترشحی)
آدنوکارسینوم: نوعی از سرطان است که از بافت غدهای منشاء میگیرد.
(بافت غدهای شامل بافتی است که موادی تولید و ترشح میکند) لوبولها و داکت و مجاری در بافت پستان، بافت غدهای هستند که وظیفه تولید شیر را بر عهده دارند. در نتیجه سرطانهایی که از این نواحی منشاء میگیرند آدنوکارسینوم نامیده میشوند.
کارسینوم درجا: این اصطلاح برای مراحل ابتدایی سرطان که هنوز سلولهای سرطانی در لایههای سلولی منشاء گرفتة اولیه باقیماندهاند بهکار میرود. درسرطان سینه این اصطلاح به این معنی است که سلولهای سرطانی فقط در مجاری (در نوع کارسینوم داکتال یا مجرایی درجا) و یا فقط در غدد یا لوبول (در نوع کارسینوم لوبولار درجا) موجودند و به بافتهای عمیقتری در بافت پستان و یا سایر اعضای بدن انتشار نیافتهاند. گاهی اوقات به این نوع، سرطان پستان غیرمهاجم هم گفته میشود.
کارسینوم مهاجم و یا نفوذکننده و منتشرشده: سرطان مهاجم، نوعی است که از محدودة لایة سلولی اولیه که از آن منشاء گرفته، تجاوز کرده (برخلاف کارسینوم درجا). اغلب انواع سرطانهای سینه از این نوع مهاجم هستند. چه نوع کارسینوم داکتال و چه نوع کارسینوم لوبولار.
سارکوم: سارکومها سرطانهایی هستند که از بافتهای همبند بدن مثل بافت عضلانی، چربی و یا ساختارهای عروقی خونی منشاء میگیرند. سارکومهای پستان بسیار نادرند.
انواع مختلف سرطان سینه
انواع مختلف سرطان سینه شناخته شدهاند. بسیاری از آنها بسیار نادرند. گاهی اوقات غدههای پستان میتوانند ترکیبی از این انواع و یا مخلوطی از انواعسرطانهای مهاجم و درجا باشند.
1. کارسینوم داکتال (مجرایی) درجا (DCIS)
شایعترین نوع سرطان سینه غیرمهاجم است. و این نوع سرطان مجرایی درجا به این معناست که سلولهای سرطانی تنها در مجاری پستان وجود دارند و از طریق جدار مجاری به داخل بافت پستان منتشر نشده است. تقریباً تمام زنان در این مرحله از سرطان قابل درماناند. اغلب بهترین راه تشخیص این سرطان مجرایی درجا در مراحل اولیه از طریق ماموگرافی است.
2. کارسینوم درجای غدهای (لوبولار)(LCIS)
در این نوع، پروسه بدخیمی از غدد تولیدکننده شیر شروع میشود ولی محدود به این سلولهای غدهای باقی میماند و از جدار لوبولها پیشروی نمیکند. با وجودی که این نوع سرطان لوبولی درجا نیز، سرطان واقعی نیست ولی داشتن این نوع کارسینوم باعث افزایش ریسک ابتلا به سرطان در زنان در آینده میشود. به همین دلیل، انجام ماموگرافی منظم و دقیق در زنان مبتلا به این نوع کارسینوم لوبولار درجا (LCIS) بسیار بسیار مهم است.
3. کارسینوم داکتال(مجرایی) مهاجم و نفوذ کنندIDC))
این نوع کارسینوم شایعترین نوع سرطان سینه است. شروع اولیه آن از مجرایی شیری است. سپس از جدار مجاری عبور، نفوذ و گسترش مییابد و به بافتهای مختلف پستان تهاجم میکند. و از آن طریق میتواند در سایر قسمتهای بدن منتشر شود.
از هر 10 سرطان مهاجم سینه، 8 تا از نوع کارسینوم مهاجم مجرایی یا داکتال است.
4. کارسینوم لوبولار(غدهای) مهاجم و نفوذ کننده (ILC)
این نوع سرطان از غدد شیری یا لوبولها منشاء میگیرند. میتوانند به بقیه قسمتهای بدن پخش شوند. از هر 10 سرطان مهاجم سینه، یکی از این نوع است.
5. سرطان سینه التهابی (IBC)
این نوع غیرشایع سرطان سینه مهاجم 1% -3% انواع سرطانهای سینه را شامل میشود.
اغلب یک توده مجزا وجود ندارد و در مقابل، پوست پستان قرمز و گرم شده و نمای ضخیم و سوراخ سوراخ مشابه پوست پرتقال پیدا میکند. پستان درگیر ممکن است بزرگتر، سفتتر، دردناک یا همراه خارش شود.
در مراحله اولیه، این نوع سرطان، اغلب با عفونت اشتباه میشود. به دلیل اینکه هیچ توده مشخصی در پستان وجود ندارد، در ماموگرافی قابل تشخیص نیست که باعث میشود تشخیص اولیه این سرطان در مراحل اولیه را سختتر هم بکند. شانس، احتمال انتشار و پیشآگهی آن از سرطان مهاجم لوبولار و یا داکتال بالاتر است.
چه تعدادی از زنان به سرطان پستان مبتلا میشوند؟
شایع ترین نوع سرطان در زنان، سرطان پستان است. و دومین علت مرگ زنان به علت سرطان بعد از سرطان ریه است. شانس و احتمال ابتلای یک زن به سرطانسینه مهاجم در طی زندگیاش، 8/1 است. شانس مرگ ناشی از سرطان سینه 35/1 است. میزان مرگومیر ناشی از سرطان سینه در حال کاهش است که این احتمالاً در نتیجه شناسایی و تشخیص سریعتر سرطان و پیشرفت و بهبود روشهای درمانی است.
علت سرطان پستان چیست؟
تغییرات مشخصی در DNA سلولهای طبیعی پستان، باعث سرطانی شدن آنها میشود. DNA یک ساختار شیمایی در هر کدام از سلولهای بدن است که ساختار ژنهای ما و دستورالعمل عملکرد سلولها را مشخص میکنند. بعضی از تغییرات ارثی در DNA باعث افزایش ریسک سرطان شده و مسئول بعضی انواعسرطانهای فامیلی میشوند ولی اکثر سرطانهای سینه در اثر آسیب و تغییرات ناگهانی و تصادفی DNA در یک سلول منفرد و نه بهصورت تغییر ارثی طی زندگی طبیعی یک زن ایجاد میشوند. به اینها تغییرات اکتسابی گفته میشود و اکثر انواع سرطانهای سینه در اثر چندین جهش و تغییر اکتسابی در ژن سلول ایجاد میشوند. اما تا امروز علت اغلب این جهشهای اکتسابی که منجر به سرطان سینه میشوند، ناشناخته است.
با وجودی که علت قطعی سرطان سینه شناخته شده نیست، ولی ریسک فاکتور و عوامل خطر مشخصی مرتبط با بیماری شناخته شدهاند. عامل خطرساز، هر چیزی است که شانس فرد را برای ابتلا به بیماری مثل سرطان افزایش میدهد. انواع مختلف سرطان، ریسک فاکتورهای متفاوتی دارند. بعضی از این عوامل خطرساز مثل سیگار کشیدن، الکل و رژیم غذایی قابل تغییر بوده و بستگی به نحوه زندگی فرد دارد. ولی سایر عوامل مثل سن، نژاد و جنس یا سابقه خانوادگی ثابت و غیرقابل تغییرند. ولی داشتن یک عامل خطرساز و یا حتی چند مورد به این معنی نیست که فرد به بیماری دچار میشود.
بعضی زنان با یک و یا چندین عامل خطرساز، هیچگاه به سرطان سینه مبتلا نمیشوند. و نیز اغلب زنان با سرطان پستان هیچ ریسک فاکتور شناخته شدهای ندارند. در نتیجه با وجودی که تمام زنان در ریسک ابتلا به سرطان سینه هستند، عوامل زیر باعث افزایش احتمال ابتلا به بیماری میشوند.
با وجودی که بسیاری از این ریسک فاکتورها شانس ابتلا و پیشرفت سرطان سینه را افزایش میدهند، هنوز مشخص نیست که دقیقاً این عوامل چگونه باعثسرطانی شدن سلولها میشوند.
بهنظر میرسد هورمون نقش بسیار مهمی در بعضی از انواع سرطان سینه ایفا میکند ولی نحوه ایجاد و روند آن بهطور کامل شناختهشده نیست.
عوامل خطرساز ثابت و غیرقابل تغییر
1. جنس
زن بودن بهراحتی یک عامل خطرساز بسیار مهم است. با وجودی که مردان هم به این بیماری مبتلا میشوند، این بیماری در زنان نسبت به مردان 100 برابر شایعتر است .
2. سن
شانس ابتلا به سرطان سینه با افزایش سن زنان بیشتر میشود. از هر 3 زن مبتلا به سرطان مهاجم، 2 نفر سن 55 یا بالاتر در زمان تشخیص سرطانشان دارند.
3. عوامل خطرساز ژنتیکی
حدود 5 تا 10 درصد سرطانهای سینه مرتبط با تغییرات یا جهشهای ارثی در بعضی ژنهای خاص میباشد شایعترین تغییرات، در ژنهای BRCA1 و BRCA2 هستند. زنان با جهش در این ژنها تا حدود 80% شانس ابتلا به سرطان سینه در طی زندگی خود دارند. علاوه براین ژنها، سایر جهشها در ایجاد سرطان نقش دارند.
4. سابقه خانوادگی
احتمال سرطان سینه در بین زنانی که خویشاوندان درجه یک مبتلا به این بیماری دارند، بیشتر است .این خویشاوندان هم میتوانند مادری و یا پدری باشند. داشتن مادر، دختر یا خواهر مبتلا به سرطان سینه، ریسک ابتلا را دو برابر میکند. با وجود این گزارشات، بسیار مهم است که دقت شود حدود 70 تا 80 درصد زنان مبتلا بهسرطان سینه، هیچ سابقه خانوادگی برای این بیماری ندارند.
5. سابقه شخصی سرطان پستان
زنی با سرطان سینه در یک پستان خود، شانس بسیار بالاتری برای ابتلا به نوع جدیدی از سرطان در پستان سمت مقابل و یا در قسمت دیگری از همان پستان دارد. این حالت با عود و بازگشت سرطان اولیه، بسیار متفاوت است.
6. نژاد
در زنان سفیدپوست، احتمال ابتلا به سرطان پستان نسبت به زنان افریقایی- امریکایی بیشتر است.
ولی در سیاهان افریقایی- امریکایی مرگ ناشی از سرطان نسبت به سفیدپوستان خیلی بیشتر است. آسیاییها، اسپانیاییها، آمریکایی و هندیها هم احتمال کمتری برای ابتلا به سرطان سینه دارند.
7. بافت پستانی متراکم
بافت متراکم پستان به معنی وجود بافت غدهای بیشتر و چربی کمتر است. زنان با بافت پستان متراکمتر و محکمتر ریسک ابتلای بالاتری برای سرطان سینه دارند. همچنین این نوع بافت، تشخیص ضایعات پستان در ماموگرافی را سختتر و دقت آن را کمتر میکند و باعث میشود ماموگرافی کمتر تشخیصی شود.
8. عادت ماهانه
زنانی که در سن پایین و قبل 12 سالگی دچار قاعدگی میشوند و یا بعد 55 سال و دیرتر دچار یائسگی میشوند، ریسک بالاتری برای ابتلا به سرطان سینه دارند. و توجیه این است که، به دلیل سیکلهای قاعدگی بیشتر، مدت زمان تماس با هورمونهای استروژن و پروژسترون افزایش مییابد.
9. سابقه قبلی رادیودرمانی یا پرتودرمانی پستان
زنانی که در گذشته تحت پرتودرمانی در ناحیة قفسه سینه (مثلاً بهعنوان درمان یک نوع سرطان دیگر) قرار گرفته بودند، ریسک بالاتری برای ابتلا به سرطان سینه پیدا میکنند.
10. درمان با داروی DES (دی اتیل استیل بترول)
(Diethy lstilbestrol)
در گذشته به دلیل اینکه تصور میشد، DES باعث کاهش احتمال سقط جنین در زنان حامله میشود، این دارو بهطور وسیع در زنان باردار مصرف میشد. ولی مطالعات اخیر نشان دادهاند که این زنان باردار و نوزادان دخترشان که تحت تماس با این دارو در دوران جنینیشان بودهاند، در آینده در خطر بیشتری برای ابتلا به سرطانسینه قرار دارند.
ریسک فاکتورهای قابل تغییر سرطان پستان و مرتبط با شیوه زندگی
1. نداشتن فرزند و یا بهدنیا آوردن بچه در سن بالا
زنانی که بچه دار نشدهاند و یا اولین فرزندشان را بعد 30 سالگی به دنیا آوردهاند، رسیک بالاتری برای ابتلا به سرطان سینه دارند. حامله شدن بیشتر از یک بار در سن پایین، ریسک ابتلا به سرطان سینه را کاهش میدهد. بارداری تعداد کلی سیکلهای قاعدگی در کل زندگی زن را کاهش میدهد و در نتیجه باعث میشود که تماس با هورمونهای استروژن و پروژسترون در کل، کاهش یابد و اثر محافظتی داشته باشد.
2. مصرف اخیر قرص ضدبارداری
مطالعات نشان میدهند که زنانی که قرصهای ضدبارداری مصرف میکنند، نسبت به زنانی که هیچ وقت آنها را مصرف نکردهاند تا حدی ریسک بالاتری برای ابتلا بهسرطان سینه، دارند. در زنانی که مدت طولانی و قبلتری این قرصها را قطع کردهاند، این ریسک کاهش مییابد. بهتر است در مورد مزایا و معایب و بهصرفه بودن مصرف قرصهای ضدبارداری با پزشکان مشورت کنید.
3. درمانهای هورمونی بعد یائسگی و یا درمان جایگزین هورمونی HRT
این درمانها سالها برای بهبود علائم ناشی از یائسگی و جلوگیری از پوکی استخوان مصرف میشوند. دو نوع اصلی این درمان وجود دارد. در مورد زنانی که همچنان رحم خود را حفظ کردهاند، پزشک اغلب استروژن و پروژسترون همزمان تجویز میکند. استروژن بهتنهایی باعث افزایش ریسک سرطان رحم میشود و برای جلوگیری از این مشکل، پروژسترون هم به درمان اضافه میشود. ولی برای زنانی که تحت هیسترکتومی (عمل جراحی برداشت رحم) قرار گرفتهاند و رحمشان را از دست دادهاند، استروژن به تنها داده میشود.
درمان ترکیبی استروژن و پروژسترون
مشخص است که مصرف طولانیمدت این داروها، برای چندین سال پیاپی، باعث افزایش ریسک ابتلا به سرطان پستان و مرگ ناشی از آن میشود. همچنان به دلیل اینکه این نوع درمان باعث کاهش وضوح و تأثیر تشخیصی ماموگرافی میشود، باعث میشود سرطان تا مراحل انتهایی تشخیص داده نشود. نشان داده شده که 5 سال بعد قطع این رژیم درمانی، ریسک سرطان پستان کاهش یافته و به حالت قبلی و طبیعی برمیگردد.
درمان با استروژن بهتنهایی
این نوع درمان با استروژن تنها، چندان ریسک ابتلا به سرطان سینه را افزایش نمیدهد. ولی اگر طولانیمدت مثلاً برای بیش از 10 سال مصرف شوند، در بعضی مطالعات، افزایش ریسک ابتلا به سرطان تخمدان و پستان گزارش شده است.
4. عدم شیردهی توسط مادر(مصرف شیرخشک)
بعضی مطالعات نشاندهنده این است که شیردهی توسط پستان، تا حدی احتمال ابتلا به سرطان سینه را کاهش میدهد، مخصوصاً اگر 5/1 تا 2 سال طول بکشد. و این نیز به دلیل کاهش تعداد کلی سیکلهای قاعدگی در زنان شیرده مشابه حاملگی است.
5. الکل
مصرف الکل با افزایش ریسک سرطان سینه همراهی دارد. مصرف بیش از 2 نوبت روزانه حدوداً ریسک ابتلا به سرطان را نسبت به افرادی که الکل مصرف نمیکنند 5/1 تا 2 برابر افزایش میدهد.
6. اضافه وزن و چاقی
اضافه وزن و چاقی باعث افزایش احتمال ابتلا به سرطان سینه میشود مخصوصاً اگر چاقی بعد از یائسگی و یا در سنین رشد و نوجوانی باشد. ولی ارتباط چاقی وسرطان سینه پیچیده است.
مطالعاتی که روی چربی موجود در رژیم غذایی و ارتباط با سرطان سینه انجام شده، نتایج متضادی داشتهاند.
7. بیتحرکی
مطالعات نشان میدهند که ورزش باعث کاهش ریسک ابتلا به سرطان پستان میشود. تنها سؤال این است که برای رسیدن به این اثر محافظتی چه مقدار ورزش و فعالیت بدنی لازم است. یک مطالعه نشان داده است که پیادهروی به مدت 1 ساعت و 15 دقیقه تا 2 ساعت و نیم در هفته ریسک ابتلا را تا 18% کاهش میدهد. پیادهروی به مدت 10 ساعت در هفته، این ریسک را به مقدار بیشتری کاهش میدهد.
ریسک فاکتورهای احتمالی و غیرقطعی
1. رژیم پر از چربی
مطالعات روی چربی موجود در رژیم غذایی، بهطور قطعی مشخص نکردهاند که چربی زیاد در غذا، یک ریسک فاکتور برای سرطان سینه است. بیشتر مطالعات نشان دادهاند که سرطان سینه در کشورهایی که مردم چربی رژیم غذایی کمی دارند کمتر شایع است. در مقابل در یک مطالعه دیگر در آمریکا، ارتباطی بین چربی زیاد رژیم غذایی و افزایش ریسک سرطان سینه مشخص نشد. محققان هنوز مطمئن نیستند که چگونه این تفاوت را توضیح دهند. مطالعات بیشتری برای اثبات تأثیر چربی و نوع رژیم غذایی و وزن بدن روی ریسک ابتلا به سرطان سینه باید صورت گیرد.
ولی کلاً توصیه میشود که یک رژیم غذایی سالم حاوی 5 واحد یا بیشتر سبزیجات و میوه روزانه مصرف شود. تمام ردههای غلات بهکار برده شود. و گوشت قرمز بهطور محدود مصرف شود.
2. سقط
مطالعات متعدد نشاندهنده این است که سقط القایی و یا از دست دادن تصادفی جنین حین بارداری باعث افزایش ریسک ابتلا به سرطان سینه نمیشوند.
3. پروتز سینه
سیلیکون که در ساختار پروتزهای سینه بهکار میرود باعث ایجاد بافت اسکار (از جنس بافت همبند) در نسج پستان میشود. ولی مطالعات مختلف هیچ ارتباطی بین این عمل جراحی زیبایی و افزایش ریسک سرطان سینه نشان نمیدهند. در صورتیکه پروتز سینه دارید، ممکن است نیاز داشته باشید حین ماموگرافی، تصاویر اضافی و عکسهای دیگری نیز بگیرید.
4. آلودگیهای محیطی
مطالعات زیادی برای شناسایی ارتباط عوامل محیطی و افزایش ریسک ابتلا به سرطان سینه نشان داده شده است. در حال حاضر، هیچ مطالعهای به وضوح ارتباطی بین سرطان سینه و آلایندههای محیطی نشان نداده است.
5. سیگار کشیدن
بیشترین مطالعات، ارتباطی بین سیگار کشیدن و سرطان سینه نشان نمیدهند. در حال حاضر مطالعات زیادی روی افرادی که در ارتباط نزدیک با فرد سیگاری هستند، امکان ارتباط این نوع تماس با تنباکو و احتمال سرطان سینه در حال انجام است. ولی در این مورد هم ارتباطی هنوز مشخص نشده است.
به هرحال به دلیل امکان ارتباط دود سیگار هر چند بهصورت غیرمستقیم با ابتلا به سرطان سینه، باید از این حالت دوری کرد.
6. کار کردن شبانه
مطالعاتی وجود دارند که نشان میدهند، زنانی که شبها کار میکنند (پرستاران شیفت شب بهعنوان مثال)، ریسک بالاتری برای ابتلا به سرطان سینه دارند.
آیا سرطان پستان قابل پیشگیری است؟
هیچ راه قطعی برای پیشگیری از سرطان سینه وجود ندارد. ولی اقداماتی وجود دارند که تمام زنان برای کاهش ریسک ابتلا، تشخیص سریع بیماری در مراحل اولیه در صورت ایجاد شدن و درمان در فازهای اولیه میتوانند انجام دهند.
کاهش ریسک ابتلا به بیماری
با تغییر ریسک فاکتورهای قابل تغییر و مربوط به نحوه زندگی تا حدی میتوانید احتمال ابتلا را کاهش دهید.
با پرهیز از مصرف الکل، برنامه ورزشی منظم و رژیم غذایی سالم، ریسک ابتلا کاهش مییابد. همچنین در مادرانی که برای حداقل چند ماه به نوزادان خود شیر میدهند، ریسک سرطان ممکن است کاهش یابد.
در صورتیکه واقعاً نیاز زیادی به داروهای هورمونی جایگزین، طی یائسگی خود ندارید، بهتر است از این داروها استفاده نکنید.
شناسایی زودرس سرطان سینه
الف: روشهای شناسایی در زنان پرخطر
در صورتیکه ریسک فاکتورهای بیشتری برای ابتلا به سرطان سینه دارید، میتوانید اقداماتی برای کاهش این شانس ابتلا انجام دهید. قبل شروع انجام این کارها، با پزشکان مشورت کنید تا مطلع شوید که کدام روش برایتان بهترین است.
1. آزمایش ژنتیک
روشها و آزمایشهایی وجود دارند که میتوانند تغییر و یا جهشهایی در ژنهایی که مرتبط با سرطان سینه هستند را مشخص کنند. با این اطلاعات، زنان میتوانند گامهایی برای کاهش خطر ابتلا بردارند. در این روشها، توصیه شده است که تنها زنان با سابقه خانوادگی قوی سرطان سینه، باید جهت ارزیابی جهش در ژن BRCA تحت آزمایش ژنتیک قرار بگیرند.
اگر میخواهید آزمایش ژنتیک دهید، باید با پزشک و متخصص ژنتیک خود مشورت کنید تا نوع آزمایشی که برایتان مناسب است را در نظر بگیرند.
2. پیشگیری از سرطان پستان با داروی شیمیایی
این روش بهصورت استفاده از داروهایی برای کاهش ریسک سرطان است.
داروهای زیادی برای کاهش ریسک ابتلا به سرطان سینه مورد مطالعه قرار گرفتهاند. تاموکسیفن، مدتهاست که برای درمان بعضی انواع سرطان سینه مورد استفاده قرار میگیرد. مطالعات نشان دادهاند که در زنان با ریسک بالاتر برای ابتلا به سرطان سینه، با مصرف تاموکسیفن این ریسک کاهش یافته است.
3. جراحی پیشگیرانه در زنان با ریسک بسیار بالای ابتلا به سرطان پستان
در تعداد کمی از زنان با ریسک ابتلای بسیار بالا برای سرطان سینه، جراحی پیشگیرانه مثل ماستکتومی (برداشت پستان) دوطرفه، انتخاب مناسبی است. در این شیوه، هر دو پستان، قبل از هر نوع سرطان شناخته شدهای برداشته میشود. در حالیکه با این روش تقریباً تمام بافت پستان برداشته میشود، مقدار بسیار کمی باقی میماند.
در نتیجه با وجودی که این عمل جراحی به مقدار زیادی ریسک ابتلا به سرطان سینه را کاهش میدهد، بیماری ممکن است در بافت پستان باقی مانده شروع و گسترش یابد.
امروزه، این نگرانی خیلی مهم نیست. دلایل برای انتخاب این نوع روش پیشگیری باید خیلی قوی باشد.
4. جراحی پیشگیرانه برداشت تخمدان (اووفورکتومیپیشگیرانه)
زنان با جهش در ژن BRCA که تخمدانشان خارج شده، ریسک بسیار کمتری برای ابتلا به سرطان سینه نشان دادهاند. چون خارج کردن تخمدان به معنی حذف منبع اصلی تولید هورمون استروژن بدن است. همچنین باید دانست زنانی که جهش ژنی BRCA را دارند، در خطر ابتلا به سرطان تخمدان هم قرار دارند. اغلب پزشکان توصیه میکنند بعد از به دنیا آوردن فرزندانشان، تحت برداشت تخمدان قرار گیرند.
چگونه سرطان پستان تشخیص داده میشود؟
واژه غربالگری، به معنی استفاده از آزمایشهایی است که برای تشخیص بیماریهایی مثل سرطان در افرادی که هیچ علامتی ندارند، بهکار برده میشوند. هدف از این روش ها، شناسایی و تشخیص سرطان قبل از ایجاد علائم است. اندازه غده پستان و میزان انتشار و پخش آن در بدن مهمترین عواملی هستند که میتوانند نتیجة بیماری را در فرد پیشبینی کنند. بسیاری پزشکان معتقدند که آزمایشهای تشخیصی زودرس و روشهای غربالگری برای سرطان سینه، سالانه جان هزاران نفر را نجات میدهد. عمل کردن به دستورالعملهای زیر شانس تشخیص زودرس سرطان سینه در مراحل اولیه و موفقیت درمان را بسیار بهبود میبخشد.
این دستورالعملها برای تشخیص زودرس سرطان سینه در زنان بدون علامت است.
1. ماموگرافی
زنان 40 ساله و بالاتر باید سالانه تا آخر عمر، تحت ماموگرافی قرار گیرند. با وجودی که تعدادی از سرطانها توسط ماموگرافی تشخیص داده نمیشوند، ولی این اقدام، همچنان روش بسیار ارزشمندی برای تشخیص زودرس سرطان است.
2. معاینه فیزیکی پستان
زنان در محدوده سنی 20 تا 40 سال باید بهطور منظم توسط یک پزشک متخصص، حداقل هر 3 سال یکبار تحت معاینه پستان قرار گیرند. بعد از 40 سالگی، این معاینه باید هر سال صورت گیرد. انجام معاینه فیزیکی پستان مدت کوتاهی قبل ماموگرافی، ایده بسیار خوبی است.
3. معاینه پستان توسط خود فرد
این روش معاینه، در زنان از سن بالای 20 سال شروع میشود. زنان باید مزایا و محدودیتهای این روش را یاد بگیرند. باید هر نوع تغییر در ظاهر، قوام، تراکم توده پستان خود را فوراً به پزشک متخصص اطلاع دهند.
تحقیقات نشان دهنده این است که، معاینه توسط خود فرد برای تشخیص سرطان پستان، در مقایسه با شناسایی تصادفی توده پستان، نقش کمی دارد. اگر میخواهید از این روش برای معاینه خود استفاده کنید، ابتدا باید پزشکتان به شما آموزش دهد که روش درست معاینه به چه صورتی است. اگر این روش را بهصورت منظم انجام و ادامه دهید، میتوانید بفهمید، پستانهایتان در حالت عادی چه ظاهر و قوامی دارند. در نتیجه بسیار راحتتر میتوانید هر نوع تغییر ایجاد شده را تشخیص دهید. ولی اگر بر اساس برنامه منظم این معاینه را انجام ندهید هم مشکلی ایجاد نمیشود.
هدف اصلی از همه این اقدامات، تماس فوری با پزشکتان در صورت مشاهده هر کدام از تغییرات زیر است:
توده، تورم، تحریک پوستی یا سفت و کشیده شدن پوست، درد نوک پستان یا فرورفتن نوک پستان، قرمزی و پوستهریزی کردن بافت یا پوست پستان و ترشحات غیر از شیر است. ولی باید توجه داشته باشید که اکثر اوقات وجود این تغییرات پستان، نشانه سرطان نیستند.
اقدامات غربالگری در زنان پرخطر
زنان با خطر و احتمال بالاتری برای ابتلا به سرطان سینه باید با پزشکشان در مورد بهترین نحوه برخورد و اقدام، مشاوره کنند. که این اقدامات میتواند شامل شروع ماموگرافی در سنین پایینتر، انجام آزمایشهای غربالگری بیشتر و یا آزمایشهای تشخیصی بیشتر باشند.
1. ماموگرافی
ماموگرافی، گرافی با اشعه X از پستان است. این آزمایش، روش تشخیص بیماریهای پستان در زنانی است که مشکل پستان ندارند. از این روش در زمان تشخیص ضایعات پستان مثل وجود توده، تغییرات پوستی یاوجود ترشحات نوک پستان هم میتوان استفاده کرد.
در حین انجام ماموگرافی، پستان بین دو صفحه تحت فشار قرار داده میشود تا بافت آن پخشتر و گستردهتر شود. این فشار فقط چند ثانیه طول میکشد. با وجودی که این کار، مقداری درد ایجاد میکند ولی برای ایجاد یک تصویر خوب، لازم است.
برای این کار، مقدار بسیار کمی اشعه بهکار برده میشود. و این مقدار کم برخلاف نگرانی مردم، باعث افزایش ریسک ابتلا به سرطان سینه نمیشود.
مقدار اشعه براساس شرایط فرد متفاوت است. اگر زن با سرطان پستان، تحت پرتودرمانی باشد، برای تشخیص ضایعه پستان باید اشعهای حدود 5000 راد (راد واحد اندازهگیری مقدار اشعه است) دریافت کند. اگر زنی 40 تا 90 سال تحت ماموگرافی قرار گرفته، در کل باید اشعهای حدود 20 تا 40 راد دریافت کند.
برای انجام ماموگرافی، باید از کمر به بالا برهنه باشد. پستان در وضعیت مناسب برای آزمایش قرار داده میشود. فشار تنها چند ثانیه تا زمان گرفتن عکس طول میکشد. کل این مراحل حدود 20 دقیقه طول میکشد و نتیجه آن حداکثر تا 1 ماه باید حاضر باشد.
از هر 10 زن که تحت ماموگرافی قرار میگیرند، یک نفر ممکن است نیاز به تصاویر بیشتری داشته باشد. ولی اغلب آنها سرطان ندارند. در نتیجه اگر نیازی به عکسهای اضافه پیدا کردید نگران نشوید. از هر 1000 عکس ماموگرافی، تنها 2 یا 4 مورد، نشانه سرطان هستند و بقیه اغلب طبیعیاند.
زنان با ریسک بالاتر سرطان، باید در مورد بهترین نحوه برخورد با سرطان براساس وضعیت خود با پزشکشان مشورت کنند. ممکن است نیاز داشته باشند که ماموگرافی را از سن پایینتری شروع کنند، همزمان با انجام ماموگرافی، آزمایشهای تشخیصی بیشتری را از سن پایینتر انجام دهند و دفعات انجام این آزمایشها و ماموگرافی را بیشتر کنند. بهتر است همراه با انجام ماموگرافی، MRI یا سونوگرافی از پستان هم انجام شود.
2. معاینه فیزیکی پستان
این یک معاینه پستان توسط یک فرد متخصص است. برای این آزمایش، از کمر به بالا باید برهنه شوید. مرحله اول معاینه، مشاهده پستان از نظر تغییرات ابعاد، اندازه، ظاهر و تغییرات شکل است. سپس پزشک با استفاده از قسمت برجسته انگشتان، به آرامیبافت پستان شما را از نظر قوام، تغییر تراکم و وجود توده معاینه میکند. ناحیه زیر هر دو بغل هم باید حتما معاینه شوند. اکنون زمان بسیار مناسبی برای این است که یاد بگیرید چگونه خودتان پستانتان را معاینه کنید.
3. معاینه پستان توسط خود فرد و آگاهی از وضعیت آن
هر زن باید از وضعیت طبیعی، ظاهر طبیعی پستان خود مطلع باشد، تا بتواند به محض آگاهی از هر نوع تغییر، سریعاً آن را به پزشک خود اطلاع دهد. پیدا کردن تغییر، به معنی داشتن سرطان نیست علاوه براین، شما همچنین میتوانید یک برخورد و معاینه مرحله به مرحله پستان، براساس یک برنامه مشخص را انتخاب کنید. بهترین زمان معاینه پستان توسط خود شخص، زمانی است که پستان متورم و یا بافت آن متراکم نباشد. در صورت متوجه شدن هر نوع تغییر یا مشکل، به پزشکتان اطلاع دهید.
حتی در زنان با پروتز پستان هم امکان معاینه توسط خود شخص وجود دارد.
حتی اگر از این روش معاینه هم استفاده نشود، اغلب مشکلی پیش نمیآید.
5. MRI پستان
برای زنان پرخطر از نظر سرطان سینه، غربالگری با MRI همراه ماموگرافی سالانه، اکیداً توصیه میشود. ولی این روش معمولاً به تنهایی و بدون ماموگرافی توصیه نمیشود، چون ممکن است بسیاری از سرطان هایی که با ماموگرافی تشخیص داده میشود را مشخص نکند.
همچنین این روش نسبت به ماموگرافی بسیار پرهزینهتر است.
علائم فیزیکی سرطان پستان
امروزه استفاده وسیع از ماموگرافی بهعنوان یک ابزار غربالگری، باعث افزایش تشخیص زودرس بسیاری از سرطانهای سینه، پیش از علامتدار شدن میگردد. ولی بعضی از آنها هنوز هم تشخیص نداده باقی میمانند و علامتدار میشوند.
شایعترین علامت سرطان سینه، یک توده جدید است. تودهای که بدون درد، بدون حاشیه مشخص بوده، سخت و محکم در زمان لمس باشد، شانس بیشتری برایسرطانی بودن دارد.
ولی در بعضی از سرطانها هم، پستان دردناک میشود، در لمس نرم، حاشیه گرد و مشخص پیدا میکند. در نتیجه بسیار مهم است که در صورت وجود هر یافته غیرعادی به پزشکتان اطلاع دهید. سایر نشانههای سرطان زیر شامل:
در صورت شک به سرطان پستان چه باید کرد
در صورتیه هر علامتی که نشانه سرطان سینه است دارید، حتماً در اسرع وقت به پزشکتان اطلاع دهید. بعد از شرح حال و معاینه فیزیکی کامل شامل معاینه پستان، ممکن است پزشکتان از شما بخواهد آزمایشهای تشخیصی بیشری که در زیر آورده شدهاند انجام دهید:
1. روشهای تصویربرداری
ماموگرافی
با وجودی که ماموگرافی اغلب برای غربالگری استفاده میشود، در صورت وجود مشکلات پستان هم قابل استفاده است.
به این آزمایشها، ماموگرافی تشخیصی گفته میشود. این نوع ماموگرافی نشان میدهد که مورد قابل نگرانی وجود ندارد و میتوانید بهصورت سالیانه ماموگرافی را ادامه دهید. و یا میتواند نشان دهد که یک بیوپسی باید از بافت پستان انجام شود. حتی اگر در ماموگرافی شواهدی از غده وجود نداشته باشد، اگر شما و یا پزشکتان در معاینه احساس کنید در بافت سینه توده وجود دارد، باید تحت بیوپسی قرار گیرید. تنها استثنای این قسمت، زمانی است که در سونوگرافی، کیست گزارش شود.
ماموگرافی اغلب در زنان جوان بهخوبی تشخیصی نیست، چون اغلب بافت پستان آنها به دلیل غدهای بودن زیاد متراکم است و به همین دلیل در ماموگرافی نمای مناسبی ایجاد نمیکند. این حالت در زنان باردار و کسانی که با سینه خود به نوزادشان شیر میدهند هم صدق میکند. ولی به دلیل اینکه اغلب، سرطان سینه در زنان مسن ایجاد میشود، این حالت و عدم تشخیصی بودن ماموگرافی معمولاً مشکلی ایجاد نمیکند.
ولی این موضوع اغلب در زنان جوانی که ریسک فاکتورهای ژنتیکی سرطان سینه دارند، یک مشکل است، چون آنها اغلب در سنین پایینتری دچار بیماری میشوند. برای حل این مسئله، بسیاری از پزشکان امروزه، MRI همراه ماموگرافی را برای غربالگری در این زنان پیشنهاد میکنند.
ماموگرافی بهطور قطعی نمیتواند نشان دهد که سرطان وجود دارد یا خیر. اگر در ماموگرافی یک مشکل محتمل وجود داشته باشد، یک نمونه از بافت پستان برداشته شده و زیر میکروسکوپ مشاهده میشود. به این کار، تهیه بیوپسی گفته میشود.
اسکن MRI
اسکن MRI همراه ماموگرافی اغلب برای غربالگری زنان پرخطر برای سرطان سینه بهکار برده میشود.
و یا برای تهیه تصاویر با دقت بالاتر از نواحی غیرعادی که در ماموگرافی مشخص شده استفاده میشود.
استفاده دیگر MRI ، در زنان مبتلا به سرطان سینه، برای تعیین سایز و مشخصات دقیق غده است.
در این روش بهجای اشعه X از امواج رادیویی و مغناطیسی قوی استفاده میشود. ماده حاجب مورد استفاده، گادولینیوم است و برای نشان دادن جزئیات بیشتر، بهصورت داخل وریدی تزریق میشود. تهیه این اسکن اغلب طولانی و حدوداً 1 ساعت طول میکشد. بیمار باید داخل یک تونل باریک قرار بگیرد.
این کار ممکن است برای افرادی که از قرارگیری در یک محفظه بسته میترسند، ترسناک باشد. دستگاه صدای بلندی ایجاد میکند که میتواند آزاردهنده باشد.
سونوگرافی پستان
در سونوگرافی از امواج صوتی برای مشخص کردن قسمتی از بدن استفاده میشود. اکو (انعکاس) ایجاد شده توسط یک کامپیوتر دریافت شده تا یک تصویر روی صفحه کامپیوتر ایجاد کند. سونوگرافی یک روش تشخیصی مناسب همراه ماموگرافی است. چون بهراحتی در دسترس بوده و هزینه کمتری نسبت به سایر روشهای تشخیصی دارند. ولی سونوگرافی نباید جایگزین ماموگرافی شود و بهتنهایی انجام میگیرد. چون معمولاً از سونوگرافی برای مشاهده بهتر و واضحتر آن قسمت بافت پستان که توسط ماموگرافی غیر طبیعی تشخیص داده شده، استفاده میشود. همچنین این روش بدون استفاده از سوزن، میتواند مشخص کند که توده پستان جامد است و یا کیست.
داکتوگرافی (و یا گالاکتوگرافی)
این روش، یک نوع خاص عکس با اشعه X است که معمولاً برای تشخیص علت ترشحات نوک پستان استفاده میشود. در این روش، یک لوله پلاستیکی بسیار ظریف در ابتدای مجرای نوک پستان تعبیه شده و ماده حاجب برای مشخص کردن ظاهر و مشخصات ظاهری مجرا به داخل آن تزریق میشود و سپس با اشعه X عکسبرداری میشود. این روش برای تشخیص غدههای داخل مجاری غدد پستان کاربرد دارد. در صورت وجود ترشحات، میتوان ترشحات خارج شده را از نظر سلولهای سرطانی مورد آزمایش قرار داد.
آزمایشهای تشخیصی دیگری وجود دارد که میتوانند برای مشخص کردن جزئیات بیشتر استفاده شوند.
2. نمونهبرداری
در صورتیکه سایر روشهای تشخیصی نشاندهنده وجود سرطان سینه احتمالی باشد، بیوپسی انجام میشود. طی این روش، تعدادی از سلولهای ناحیه مشکوک، برداشته شده و برای مطالعات آزمایشگاهی فرستاده میشوند. روشهای مختلف تهیه بیوپسی وجود دارند که پزشکتان برحسب نیاز شما از آنها استفاده میکنند. شامل:
بیوسپی آسپراسیون با سوزن نازک (FNAB)
برای انجام این آزمایش، یک سوزن توخالی و بسیار نازک برای کشیدن مایع و یا بافت، از توده پستان استفاده میشود.
ممکن است لازم شود، هدایت سونوگرافی، جهت عبور سوزن داخل توده پستان بهکار گرفته شود. برای بیحسی پوست ناحیه تزریق از داروی بیحسی استفاده میکنند. گاهی اوقات فرآیند تجویز داروی بیحسی، از گرفتن بیوپسی، درد و ناراحتی بیشتری ایجاد میکند. سوزن بهکار برده شده برای بیوپسی، از انواعی که برای خونگیری استفاده میشوند، نازکتر است.
اگر مایعی که حین نمونهگیری با سوزن خارج میشود، شفاف باشد، بیشتر به این معنی است که توده پستان، یک کیست خوشخیم است. مایع کدر و یا خونی میتواند نشاندهنده وجود کیست و یا بهصورت نادرتر، سرطان باشد. اگر توده، جامد باشد، نمونههای کوچک بافتی گرفته میشود. این نمونهها بعد آمادهسازی با میکروسکوپ مشاهده میشوند تا مطمئن شوند که سرطانیاند یا خیر.
اگر نمونهبرداری، جواب واضحی ایجاد نکند و یا پزشکتان مطمئن نباشد، نمونهبرداری ثانویه و یا انواع متفاوت نمونهبرداری مورد نیازند.
نمونهبرداری با سوزن کلفت به روش استرئوتاکتیک
سوزن استفاده شده برای این نوع نمونهگیری، بزرگتر از آنهایی است که برای بیوپسی آسپراسیون با سوزن نازک (FNAB) بهکار میروند. این سوزن ها، برای برداشتن 3 تا 5 قسمت اصلی از بافت پستان بهکار میرود. نمونهبرداری، با انجام بیحسی موضعی بهصورت سرپایی صورت میگیرد.
بیوپسی جراحی
گاهی اوقات برای برداشتن تمام و یا قسمتی از توده، جراحی لازم است تا بتوان بهخوبی آن را زیر میکروسکوپ بررسی کرد. کل توده همراه بافت نرمال اطرافش باید برداشته شود. اغلب اوقات این روش بیوپسی در بیمارستان انجام میشود. این کار با بیحسی موضعی در ناحیه اطراف توده و نیز به وسیله دادن داروهایی برای آرام کردن و کاهش هوشیاری نسبی طی این اقدامات صورت میگیرد. بهتر است در مورد بهترین روش نمونهبرداری که نیاز دارید و آنچه بعد از نمونهبرداری باید انتظار داشته باشید از پزشکتان بپرسید.
بعد از تهیه و برداشتن نمونه، نمونه در یک آزمایشگاه از نظر خوشخیم بودن و یا سرطانی بودن تحت بررسی قرار میگیرد. اگر بررسی نشان داد که سرطان وجود ندارد، درمان اضافه مورد نیاز نیست. اگر بیوپسی نشاندهنده سرطان باشد، میتوان نوع سرطان، میزان تهاجم آن را هم مشخص کرد.
3. درجات سرطان پستان
نمونه بیوپسی در سرطان، میتواند براساس شدت سرطان، درجه 1 تا 3 را نشان دهد. انواعی از سرطان که بیشتر به بافت طبیعی پستان شبیهاند، تمایل دارند که کندتر رشد کنند و منتشر شوند. بهطور کلی، درجه پایینتر به معنی سرطان با رشد کند و درجه بالاتر بیانکننده رشد سریعتر بوده است.
درجه سرطان، میتواند پیشبینی کننده نتیجه در زنان باشد (به این پیشبینی نتیجه بیماری، پروگنوز یا پیشاگهی گفته میشود). درجه غده بسیار مهم است، مخصوصاً در زنان با غده کوچک و بدون درگیری غدد لنفاوی. این زنان بعد از برداشت غده نیاز به درمانهای دیگری ندارند. در حالی که در زنان با غده درجه بالا، اغلب باید تحت درمان هورمونی و یا شیمیدرمانی قرار گیرند.
4. وضعیت گیرندههای هورمونی
گیرندهها، پروتئینهایی روی سطح خارجی سلول هستند که میتوانند به هورمونهای خون متصل شوند. استروژن و پروژسترون، هورمونهایی هستند که اغلب به این گیرندهها متصل شده و به رشد سلولهای سرطانی پستان کمک کرده و آنها را تغذیه میکنند. میتوان نمونه بیوپسی را از نظر داشتن گیرندههای استروژن یا پروژسترون بررسی کرد. اگر نتیجه مثبت باشد بهعنوان گیرنده استروژن مثبت، یا گیرنده پروژسترونی مثبت، شناخته میشوند.
معمولاً این نوع سرطان نسبت به انواعی که گیرنده ندارند، از نظر نتیجه بهترند، چون پاسخ بهتری به درمان هورمونی میدهند. از هر 3 سرطان سینه، 2 مورد حداقل یکی از این گیرندهها را دارند.
5. وضعیت HER2/NEU
از هر 5 سرطان سینه، 1 مورد، مقدار زیادی از پروتئینی به نام HER2/NEU دارند. غدههایی با سطوح افزایش یافته از این پروتئین، بهعنوان HER2 مثبت شناخته میشود. این سرطانها سریعتر از سایر انواع، رشد کرده و سریعتر نیز گسترش و انتشار مییابند. در نتیجه آزمایشات برای HER2/NEU باید در تمام سرطانهای سینه تازه تشخیص داده شده، انجام شوند.
سرطانهای HER2 مثبت، با داروهایی که مستقیماً روی این پروتئین اثر میکنند. (هدف درمان این گیرنده) قابل درمانند. از جمله این داروها trastuzumab (تراستوزوماب) یا هرسپتین (herceptin) و لاپاتینیب (lapatinib) یا تیکرب (tykreb) هستند.
6. آزمایشهای تشخیصی روی الگوی ژنتیک
تحقیقات نشان دادهاند که بررسی همزمان الگوی بعضی از ژنها، میتواند مشخصکننده این باشد که سرطان در مراحل اولیه و بعد از اولین درمان، تمایل به بازگشت و عود دارد یا خیر. همچنین تعیین میکند که آیا درمانهای اضافه مثل شیمیدرمانی مفید است.
7. تعیین مراحل سرطان
تعیین مرحله و میزان پیشرفت سرطان، فرآیند شناسایی میزان گسترش و انتشار سرطان در زمان تشخیص بیماری است. مرحله سرطان، مهمترین عامل برای انتخاب روش درمان است.
مرحله، براساس نتایج معاینه بالینی، نمونهبرداری و سایر آزمایشهایی که پزشک انجام میدهد تعیین میشود.
روشهای شناسایی میزان انتشار سرطان سینه
یک آزمایش یا بیشتر از آزمایشهای تشخیصی زیر برای تعیین میزان انتشار سرطان کمک کنندهاند.
1. عکس ساده قفسه سینه با اشعه x
برای مشخص کردن اینکه آیا سرطان به ریهها انتشار داشته یا نه صورت میگیرد.
2. ماموگرافی
در صورتیکه تاکنون انجام نشده است، ماموگرافیهای بیشتر میتواند به تهیه تصاویر بهتر از پستان کمک کنند.
3. اسکن استخوان
این آزمایش برای تشخیص گسترش سرطان به استخوان بهکار میرود. برای انجام این آزمایش، مقدار بسیار کم ماده رادیواکتیو بهصورت داخل وریدی تزریق میشود. استخوان این ماده را جذب کرده و در اسکن بهصورت نقاط داغ مشخص میشوند. این نواحی میتوانند نشانه گسترش سرطان باشند. ولی سایر مشکلات استخوانی مثل آرتریت هم میتوانند آنها را ایجاد کنند.
در صورت وجود این نقاط داغ، سایر آزمایشها یا روشهای تشخیصی باید صورت گیرند.
4. CT اسکن
این، یک نوع عکس خاص است. تصاویر از زوایای مختلف گرفته شده و توسط کامپیوتر ترکیب شده تا تصاویر جزئی و دقیقتری از اعضای داخلی نشان دهند.
در زنان با سرطان سینه، این روش، شایعترین اسکن برای بررسی قفسه سینه و شکم از نظر گسترش سرطان به اعضای موجود در آنها میباشد. همچنین بهعنوان روش مناسبی جهت هدایت سوزن نمونهبرداری به ناحیه درگیر است. قبل انجام این اسکن، تصاویر موجود توسط کامپیوتر ترکیب شده تا تصاویر جزئی و دقیقتری از اعضای داخلی نشان دهند.
در زنان با سرطان سینه، این روش، شایعترین نوع اسکن برای بررسی قفسه سینه و شکم از نظر گسترش سرطان به اعضای موجود در آنها میباشد. همچنین بهعنوان روش مناسبی جهت هدایت سوزن بیوسپی به ناحیه درگیر است. قبل از انجام این اسکن، باید ماده حاجب آشامیدنی بنوشید تا جدار رودههایتان مشخص شود. بعد از اولین سری عکس گرفته شده، از راه ورید، ماده حاجب تزریق میشود و سری دوم عکسها گرفته میشود.
ماده حاجب علائمی مثل گرگرفتگی مخصوصاً در ناحیه صورت ایجاد میکند بعضی از افراد ممکن است به آن حساسیت داشته باشند و دچار کهیر شوند. موارد نادری از واکنشهای شدید حساسیتی مثل مشکل در نفس کشیدن و افت فشار خون هم گزارش شده است.
اگر سابقه حساسیت به هر ماده حاجبی دارید، قبل از انجام این اسکن به پزشکتان اطلاع دهید. انجام این اسکن، زمان بیشتری از عکس ساده با اشعه x میگیرد.
باید بی حرکت روی تخت دراز بکشید تا این عکس گرفته شود و در نتیجه مقداری خسته میشوید.
5.MRI
در این روش بهجای اشعه x از امواج رادیویی و مغناطیسی قوی استفاده میشود و برای بررسی نخاع و مغز بسیار کمککننده است. انجامMRI از اسکن میتواند سختتر باشد، چون مدت زمان بیشتری طول میکشد و لازم است بیمار در یک لوله باریک در تمام مدت انجام گرافی دراز بکشد. دستگاه همچنین یک صدای بلند و آزاردهنده ایجاد میکند که خوشایند نیست.
6. PET اسکن: (Position Emission Tomography) داخل وریدی
در این روش، با استفاده از تزریق یک ماده نشاندار (اغلب نوع خاصی از شکر که حاوی اتم رادیواکتیو شده است) و انتشار آن به کل بدن، میزان گسترش سرطانتعیین میشود. سلولهای سرطانی اغلب مقادیر بالایی از شکر را جذب میکنند. سپس یک دوربین مخصوص این سلولها را مشخص میکند.
این روش، در زمانیکه پزشک، شک بالایی به انتشار و گسترش سرطان داشته باشد ولی محل انتشار آن را نداند، بسیار مفید است. همچنین برای بررسی غدد لنفاوی از نظر گرفتار شدن به سلولهای سرطانی قبل از خارج کردن و برداشت آنها بهکار میرود. بعضی از دستگاههای جدید قادرند بهطور همزمان هم CT و همPET اسکن انجام دهند. این روش میتواند همراه ماموگرافی صورت گیرد، مخصوصاً وقتی هدف بررسی غدد لنفاوی زیر بغل یا آگزیلاری باشد.
سیستم مرحلهبندی TNM
شایعترین سیستم برای توصیف مراحل سرطان سینه سیستم AJCC/TNM است. در این سیستم T Ñبه معنی tumor size، نشاندهنده اندازه غده و میزان انتشار آن، N Ñ به معنی درگیری Lymph Node، نشاندهنده این است که آیا گرههای لنفاوی هم گرفتار شدهاند یا خیر و M Ñ به معنی Metastasis و متاستاز، یعنی آیاسرطان به اعضای دوردست و غیرمجاز هم انتشار داشته و در بدن پخش شده است یا خیر.
اعدادی که بعدT,N,M آورده میشوند، اطلاعات جزئی در مورد سرطان در اختیار قرار میدهند. تمام این اطلاعات در فرآیند مرحلهبندی در ترکیب با هم بهکار گرفته میشوند و سپس مرحله بهصورت عدد لاتین بیان میشود.
بعد از مرحله 0(صفر) یا سرطان درجا، بقیه مراحل بین 1 تا 4 طبقهبندی میشوند. بعضی از مراحل سپس به گروههای جزئیتری تقسیم شده و بهصورت c,b,a شناخته میشوند. در کل، هر چه عدد داده شده پایینتر باشد یعنی، سرطان کمتر انتشار یافته و هر چه نمره بالاتر باشد مثل مرحله 4، یعنی سرطان پیشرفتهتر است سرطانها در مرحله مشابه، اغلب نتیجه مشابهی دارند و معمولاً با روشهای مشابهی درمان میشوند. بعد بررسی نتایج آزمایشهای تشخیصی شما، پزشکتان نتیجه مرحله سرطانتان را به شما میگوید.
مرحلهبندی سرطان سینه پیچیده است. بهتر است از پزشکتان بخواهید در مورد مرحله سرطانتان برایتان توضیح دهد.
میزان بقای سرطان سینه بر اساس این سیستم مرحلهبندی
میزان بقای 5 ساله، به معنی درصد بیمارانی است که حداقل 5 سال بعد تشخیص سرطانشان زنده میمانند. ممکن است آنها در طی این 5 سال سرطان داشته باشند و یا بیماریشان برطرف شده باشد. مسلما بیشتر بیماران بیشتر از 5 سال عمر میکنند. این آزمایش بیمارانی را که در اثر سایر بیماری ها، مثلا بیماریهای قلبی در طی این 5 سال فوت کردهاند را شامل نمیشود و آنها را حذف میکند.
اعداد آورده شده در جدول زیر، براساس زنانی است که سالهای قبل درمان شدهاند. به دلیل شناسایی زودرس و سریعتر سرطان در مراحل اولیه و استفاده از روشهای درمانی جدیدتر و بهتر، میزان بقا همواره در حال بهبود و پیشرفت است.
میزان بقای 5 ساله | مرحله |
100% | 0 |
100% | I |
86% | II |
57% | III |
20% | IV |
با وجودی که اعداد جدول فوق، یک تصویر کلی به ما ارائه میدهد، باید توجه داشت که شرایط هر بیمار، منحصر بهفرد بوده و آمار نمیتواند پیشبینی کند که در شرایط هر فرد، دقیقاً چه چیزی رخ خواهد داد.
چگونگی درمان سرطان سینه
روشهای کلی درمان
روشهای درمانی را به میتوان به گروههای وسیعی براساس نحوه انجام و زمان استفاده تقسیم کرد.
1. درمان موضعی بهجای سیستمیک
هدف این نوع درمان موضعی، درمان غده بدون اثرگذاری برکل بدن است. جراحی و پرتودرمانی مثالهایی از درمان موضعی هستند.
درمان سیستمیک، از راه وریدی یا خوراکی داده میشود، تا در بدن انتشار یابد و به سلولهای سرطانی که از بافت پستان گسترش یافتهاند، برسند. شیمیدرمانی، هورموندرمانی و ایمونوتراپی از درمانهای سیستمیک میباشند.
2. درمان یاریکننده یا مکمل
به درمانهایی که بعد از جراحی، در بیمارانی که بهنظر میرسد، هیچ سرطانی در بدنشان باقی نمانده داده میشود، درمان مکمل و یاریکننده گفته میشود. امروزه پزشکان معتقدند که سلولهای سرطانی میتوانند از محل غده اصلی خود خارج شده و در مراحل اولیه بیماری از طریق گردش خون درکل بدن منتشر شوند. در این شرایط این سلولها میتوانند غدههای تازهای در سایر اعضای بدن یا استخوانها ایجاد کنند. هدف درمان مکمل یا یاریکننده، کشتن این سلولهای مخفی است. ولی هر بیماری به این درمان یاریکننده نیاز ندارد. به بعضی از بیماران قبل جراحی، نوعی درمان سیستمیک، مثل شیمیدرمانی برای خرد کردن و کوچک کردن سایز غده داده میشود. به این نوع درمان، درمان مکمل گفته میشود.
3. جراحی در درمان سرطان سینه
بیشتر زنان با سرطان سینه، نوعی از جراحی برای درمان غده اصلی سینه را تجربه میکنند. هدف اصلی جراحی، برداشت حداکثر و یا تا حد ممکن سرطان است. همچنین برای مشخص کردن انتشار سلولهای سرطانی به غدد لنفاوی زیر بغل، حفظ ظاهر پستان بعد ماستکتومی (برداشت پستان) و یا بهبود علائم سرطانپیشرفته استفاده میشود. در زیر خلاصهای از شایعترین انواع روشهای جراحی آورده شده است.
جراحی با حفظ پستان
در این گروه روشهای جراحی، تنها قسمتی از بافت پستان برداشته میشود.
1. لامپکتومی(برداشتن توده)
این روش جراحی شامل برداشتن تنها یک قسمتی از توده پستان همراه قسمتی از بافت طبیعی اطرافش است. بعد از این روش جراحی، اغلب رادیوتراپی هم داده میشود. اگر قرار است شیمیدرمانی هم انجام شود، رادیوتراپی بهتر است تا پایان دوره شیمیدرمانی به تأخیر بیفتد.
2. ماستکتومینسبی
در این روش نسبت به لامپکتومی، مقدار بیشتری از بافت پستان برداشته میشود. اکثراً بعد آن رادیوتراپی صورت میگیرد. در این روش هم، رادیوتراپی تا پایان شیمیدرمانی به تأخیر میافتد.
از جمله عوارض جانبی این روش جراحی، درد، تورم موقتی، تندرنس و سفتی پستان به دلیل بافت اسکار(از جنس بافت همبند) در محل جراحی میباشد.
3.ماستکتومی
به معنی برداشتن کل بافت پستان است. گاهی اوقات همزمان با این روش، سایر بافتهای مجاور هم برداشته میشود.
ماستکتومیساده و یا کل پستان
در این روش جراحی، کل پستان به غیر از غدد لنفاوی زیر بغل یا بافت عضلانی زیر بافت پستان برداشته میشود. گاهی اوقات هر دو پستان مخصوصاً زمانیکه ماستکتومی یک روش درمانی پیشگیرانه باشد، برداشته میشوند. اکثراً بعد از این روش، بیمار مرخص میشود.
ماستکتومی قسمت اصلی تعدیل شده
در این روش جراحی کل پستان همراه بعضی از غدد لنفاوی زیر بغل برداشته میشود.این روش، شایعترین روش جراحی در زنان مبتلا به سرطان سینه که تحت برداشت کل پستان قرار میگیرند، میباشد.
ماستکتومی قسمت اصلی
این یک جراحی گسترده برداشت کل پستان، غدد لنفاوی و عضلات جدار قفسه سینه زیر پستان میباشد. امروزه این روش بسیار کم استفاده میشود. چون روش قبلی که مدل تعدیل شده این روش است، از نظر مؤثر بودن مشابه این روش بوده ولی عوارض کمتری داشته و نیز دفرمیتی ناشی از آن بسیار کمتر است.
عوارض جانبی روشهای جراحی
بهجز درد همراه جراحی و تغییر در ظاهر پستانها، عوارض احتمالی ماستکتومی و لامپکتومی شامل عفونت زخم، تجمع خون در زخم یا هماتوم و تجمع مایع در زخم است. اگر تمام گرههای لنفاوی زیر بغل برداشته شوند، سایر عوارض جانبی هم قابل پیشبینی هستند.
انتخاب بین ماستکتومی و لامپکتومی
یک مزیت مهم لامپکتومی، حفظ ظاهر پستان است. علاوه بر آن، باید بهدنبال لامپکتومی، فرد هفتهها تحت رادیوتراپی قرار گیرد. ولی خیلی از زنان که تحت ماستکتومیهم قرار میگیرند باید رادیوتراپی شوند.
برای اکثر زنان در مرحله I یا II سرطان سینه، نتیجه لامپکتومی یا ماستکتومی نسبی همراه رادیوتراپی مشابه ماستکتومی کل پستان است. هیچ نوع تفاوتی در میزان بقای زنان تحت درمان با این دو روش وجود ندارد. ولی لامپکتومی، روش مناسبی در تمام بیماران نیست. پزشکتان دلایلی که چه روش جراحی برایتان مناسب است را برایتان توضیح میدهد.
عوارض جانبی احتمالی ناشی از ماستکتومی و لامپکتومی شامل عفونت، تجمع خون (هماتوم) یا مایع در محل برش جراحی است. در صورت برداشتن گرههای لنفاوی، عوارض جانبی دیگری مثل تورم دستها یا لنف ادم نیز میتواند ایجاد شود.
سایر روشهای جراحی پستان
برداشتن غدد لنفاوی زیر بغل
این عمل جراحی برای بررسی گسترش سلولهای سرطان پستان به گرههای لنفاوی زیر بغل انجام میشود. بعضی از این غدد لنفاوی برداشته شده و زیر میکروسکوپ بررسی میشود. وجود سلولهای سرطانی در غدد لنفاوی زیر بغل، عامل تعیینکننده مهمی برای انتخاب درمان یاریکننده و مکمل است. در گذشته معتقد بودند که برداشت تا حد ممکن گرههای لنفاوی، ریسک و احتمال انتشار و گسترش سرطان در سایر قسمتهای بدن را کاهش داده و شانس درمان بیماری را افزایش میدهد. ولی امروزه مشخص شده است که سلولهای سرطانی پستان که از پستان خارج شده و به گرههای لنفاوی زیر بغل و کل بدن انتشار یافتهاند، توسط درمانهای سیستمیک به بهترین شکل درمان میشوند.
برداشتن گرههای لنفاوی زیربغل، بهعنوان یک آزمایش راهنما و هدایتی برای سایر تصمیات درمانی سرطان استفاده میشوند. شایعترین عارضه جانبی برداشتن این گروههای لنفاوی، تورم بازو و دست است، که با عنوان لنفادم شناخته میشود.
از هر 4 بیماری که تحت برداشت غدد لنفاوی قرار میگیرند، 1 مورد، دچار این عارضه میشوند. زنانی که بعد جراحی برداشت گره لنفاوی دچار تورم، درد و احساس افزایش فشار در بازو و دست سمت درگیر میشوند، باید حتماً هر چه سریعتر به پزشکشان اطلاع دهند. اغلب معیارها و اندازهگیریهایی برای جلوگیری یا کاهش اثرات تورم وجود دارند.
نمونهبرداری از غده لنفاوی اصلی یا مرکزی
این یک روش بررسی غدد لنفاوی بدون نیاز به برداشتن تمام آنهاست. برای این آزمایش، یک ماده رادیواکتیو یا حاجب، داخل غده تزریق میشود. این مواد از طریق سیستم لنفاوی به غده لنفاوی مرکزی و اصلی میرسند و در نتیجه لنف تخلیه شده از غده آن را جذب میکند. این غده یا غدد لنفاوی، در صورت انتشار سرطان، اولین و شایعترین غددی هستند که به احتمال زیاد توسط سلولهای سرطانی درگیر میشوند. این غدد که اغلب دو یا سه عدد هستند، توسط پاتولوژیست بررسی میشوند و در صورت درگیر شدن با سلولهای سرطانی، غدد لنفاوی بیشتری برداشته میشوند و در صورت سالم بودن این غدد اصلی، اقدام جراحی اضافه روی سایر غدد لنفاوی لازم نیست.
جراحی ترمیمی و یا کاشت (پروتز) سینه
این نوع عمل جراحی، راه درمان سرطان نیست ولی برای حفظ ظاهر مناسب پستان انجام میشود.
اگر تحت ماستکتومی قرار گرفتهاید و در فکر جراحی ترمیمی پستان هستید، باید با یک جراح پلاستیک مشورت کنید.
چه انتظاراتی در زمان جراحی باید داشته باشیم؟
تصور جراحی برای بسیاری از زنان وحشتناک است. ولی اطلاع و درک درستتر از آنچه قبل، حین و بعد جراحی باید انتظار داشت، به کاهش ترس و وحشت بیمار بسیار کمک میکند.
قبل جراحی
چند روز بعد انجام نمونهبرداری متوجه میشوید که آیا مبتلا به سرطان هستید یا خیر. ولی شدت و وسعت بیماری و درگیری تا بعد جراحی نامشخص باقی میماند. قبل انجام جراحی از شما رضایتنامه برای انجام عمل گرفته میشود، و این بهترین زمان است که در مورد جزئیات بیماری و آنچه قرار است برای شما اتفاق بیفتد سؤال کنید. ممکن است نیاز باشد از شما خون گرفته شود تا در حین جراحی، در صورت لزوم به خودتان تزریق شود. پزشک از شما در مورد داروهای مصرفی، ویتامینها و یا مکملهای غذایی سؤال میپرسد و حتی در صورت لزوم در هفته آخر بعضی از آنها قطع میشوند.
حین جراحی
ممکن است جراحی شما بهصورت سرپایی و یا بستری بیمارستانی باشد. نوع بیهوشی که در حین جراحی استفاده میشود، به نوع عمل جراحی و شرایط بالینی شما بستگی دارد. بیهوشی عمومی برای ماستکتومی یا برداشت غدد لنفاوی زیر بغل بهکار میرود. این داروها و سایر داروهایی که در طی جراحی مورد نیازند، از طریق یک لوله مخصوص داخل وریدی که اغلب در ساعد و دست قرار داده میشود، به بیمار داده میشوند. ریتم قلبی و فشار خون بیمار در حین جراحی از طریق یک دستگاه الکترو کاردیوگرام و یک مونتیور که به بیمار متصل میشود، مرتباً کنترل میشوند.
مدت زمان عمل و بستری ماندن در بیمارستان، بستگی به نوع عمل انجام شده دارد.
بهعنوان مثال، ماستکتومیهمراه برداشت گرههای لنفاوی زیر بغل حدود 2 تا 3 ساعت طول میکشد. بعد انجام جراحی وارد اتاق بهبودی و به هوش آمدن میشوید. (recovery) تا به هوش بیایید و علائم حیاتی مثل سرعت تنفس، ضربان قلب، فشار خون پایدار شوند.
بعد جراحی
مدت زمان بستری در بیمارستان به عوامل متعددی از جمله نوع جراحی انجام شده، وضعیت سلامتی عمومی، مشکلات و بیماریهای دیگر همراه و زمینهای، میزان تحمل و وضعیت در طی جراحی و شرایط عمومی بعد انجام جراحی بستگی دارد. این تصمیم توسط پزشکتان گرفته میشود. در نتیجه قبل از جراحی و بستری شدن باید مطلع شوید که بیمه درمانیتان تا چه مقدار هزینه بستری و جراحی شما را تأمین میکند. معمولاً زنی که تحت ماستکتومی قرار میگیرد، یک تا دو شب در بیمارستان بستری است و سپس مرخص میشود ولی گاهی لازم است یک روز اضافه هم تحت نظر قرار گیرد.
لامپکتومی یا برداشت قسمتی از توده پستان و نیز برداشت غدد لنفاوی مرکزی و اصلی، معمولاً بهصورت سرپایی و بدون نیاز به بستری طولانی قابل انجام است.
بعد جراحی، شما یک پانسمان و بانداژ در محل جراحی و اطراف قفسه سینه خود خواهید داشت.
بعد جراحی، یک یا چند لوله تخلیهای به نام درن برای تخلیه مایعات تجمع یافته از ناحیه قفسه سینه، پستان و زیر بغل در بدنتان، تعبیه میشوند. این درنها اغلب باید برای یک تا دو هفته باقی بمانند.
زمانیکه مایع خروجی از درن به مقدار، 30 گرم یا 1 اونس در روز برسد، درن کشیده میشود.
بسیاری از پزشکان اغلب از بیمار میخواهند که هر چه زودتر بعد عمل جراحی، دستشان را حرکت دهند تا سفت نشود. زنانی که تحت لامپکتومی یا ماستکتومی قرار میگیرند معمولاً از درد کمی که بعد عمل در ناحیه سینه دارند، متعجب میشوند. ولی از احساس عجیب بیحسی، فشار و گزگز در ناحیه زیر بغل احساس ناراحتی بیشتری میکنند.
با پزشکتان در مورد اقدامات مراقبتی که بعد جراحی باید برای خودتان انجام دهید مشورت کنید.
آشنایی با موارد زیر بسیار کمککنندهاند و توصیه میشوند:
باید یک تا دو هفته بعد جراحی مجدداً پزشکتان را ویزیت کنید. پزشکتان باید شما را از نتیجه پاتولوژی مطلع کند و در صورت لزوم در مورد درمانهای اضافی که باید انجام دهید، با شما صحبت کند.
درد بعد ماستکتومی
درد عصبی بعد ماستکتومییا لامپکتومی، بهعنوان سندرم درد بعد ماستکتومیشناخته میشود.
نشانههای این سندرم، درد جدار قفسه سینه و بیحسی و گزگز بازو به پایین است. درد همچنین ممکن است در شانه، زخم محل جراحی، بازو و یا زیر بغل احساس شود. سایر شکایتهای شایع شامل، بیحسی، احساس داغی یا درد شدید و تیرکشنده و یا خارش غیرقابل تحمل میباشند.
بسیار مهم است که با پزشکتان در مورد هر نوع دردی که دارید مشورت کنید. این سندرم ممکن است باعث شود، نتوانید از دستتان بهصورتی که باید، استفاده کنید و نیز توانایی طبیعی و قدرت آن را در طی زمان از دست دهید. این سندرم قابل درمان است. مسکنهایی که بهطور شایع برای کنترل درد مصرف میشوند، ممکن است روی درد ناشی از عصب بیتأثیر باشند.
ولی درمانها و داروهای دیگری که روی این نوع درد مؤثرند، میتوانند مفید باشند.
4. پرتودرمانی یا رادیوتراپی
پرتودرمانی یک روش درمانی با امواج بسیار پرانرژی مثل اشعه x برای کشتن، کوچک و خرد کردن سلولهای سرطانی است. این روش درمانی برای کشتن هر نوع سلول سرطانی که در بافت پستان، جدار قفسه سینه و یا ناحیه زیربغل بعد از جراحی باقی مانده است، به کار میرود. 2 راه برای تجویز رادیوتراپی وجود دارد که شامل:
1. رادیوتراپی خارجی:
اغلب، این روش برای درمان سرطان سینه استفاده میشود. این روش مشابه گرفتن مقداری اشعه x بهصورت منظم و برای مدت طولانی است. رادیوتراپی برای تخریب سلولهای سرطانی باقیمانده در پستان، جدار قفسه سینه و یا ناحیه زیر بغل بعد انجام جراحی و یا بهصورت نادرتر برای کاهش اندازه توده غده قبل جراحی بهکار میرود. این درمان اغلب یک ماه بعد جراحی، و بهصورت 5 روز در هفته در یک کلینیک یا مرکز بهطور سرپایی، در دوره زمانی حدود 6 تا 7 هفته انجام میشود. هر دوره درمان تنها چند دقیقه طول میکشد. خود درمان بدون درد است. برای تمرکز دقیق پرتو در محل مناسب، ممکن است لازم باشد نشانههای کوچکی با جوهر روی پوست محل مورد نظر گذاشته شود.
اگر لازم باشد شیمیدرمانی هم صورت گیرد، انجام رادیوتراپی معمولاً تا پایان شیمیدرمانی به تأخیر انداخته میشود. تکنیکهای جدیدتری که بهتازگی انجام میشوند شامل دادن اشعه در مدت زمان کمتر و به ناحیه محدودتری از پستان است. در یک روش درمانی، مقادیر بالاتری از اشعه روزانه داده میشود ولی دوره دادن اشعه کوتاهتر و حدود 5 روز است. در روش درمانی دیگری، یک دوز زیاد و منفرد اشعه، درست بعد لامپکتومی و قبل بستن برش جراحی در اتاق عمل داده میشود. این روش بیشتر مورد توجه پزشکان است.
مهمترین عارضه جانبی رادیوتراپی، تورم و سنگینی پستان، تغییرات رنگ مشابه آفتاب سوختگی شدید در ناحیه تحت درمان و خستگی است. این تغییرات در بافت پستان و پوست، اغلب بعد 6 تا 12 ماه برطرف میشوند. در بعضی زنان، پستان بعد رادیوتراپی کوچکتر و سفت و متراکمتر میشود.
رادیوتراپی غدد لنفاوی زیر بغل، اغلب باعث ایجاد لنفادم میشود.
2. رادیوتراپی بازو یا براکیتراپی: (روش داخلی)
راه دیگری برای دادن اشعه، تعبیه منبع رادیواکتیو، داخل بافت پستان و مجاور توده سرطانی است. این روش وقتی مقدار اضافه رادیواکتیو در یک نوبت مورد نیاز است استفاده میشود.
نتایجی که تاکنون از این روش بهدست آمدهاند، خوب بوده ولی مطالعات بیشتری باید روی این روش صورت گیرد تا بهعنوان درمان استاندارد پذیرفته شود.
یک روش رادیوتراپی داخلی به نام Mammosite شناخته میشود. این روش شامل استفاده از یک بادکنک متصل به یک لوله باریک است. این بادکنک در فضای تحت لامپکتومی تعبیه و جاسازی شده، سپس با آبنمک پر میشود. سپس ماده رادیواکتیو از راه لوله وارد میشود. ماده رادیواکتیو دوبار در روز و به مدت 5 روز وارد و سپس تخلیه میشود.سپس بادکنک خالی شده و برداشته میشود.
5. شیمیدرمانی
این روش شامل استفاده از داروهای کشنده سلولهای سرطانی است که بهصورت سرم، تزریق داخل وریدی در یک نوبت و یا قرص و شربت داده میشود.
این داروها وارد گردش خون شده و در کل بدن انتشار مییابند و به درمان سرطانهایی که به اعضای دوردست انتشار یافتهاند کمک میکنند. در حالی که این داروها سلولهای سرطانی را میکشند، میتوانند به سلولهای طبیعی بدن هم آسیب وارد میکنند و منجر به عوارض جانبی درمان شوند.
چه زمانی نیاز به شیمیدرمانی است؟
درمان کمککننده و مکمل، شیمیدرمانی برای سرطانهای سینه پیشرفته.
درمان کمککننده و مکمل
درمانهایی که بعد جراحی به بیمارانی که بهنظر نمیرسد سرطان انتشاریافتهای در بدن داشته باشند، بهکار میرود، درمان کمککننده گفته میشود. استفاده از این نوع روش شیمیدرمانی بعد جراحی ترمیمی پستان یا ماستکتومی باعث کاهش ریسک عود مجدد سرطان پستان میشود.
حتی در مراحل اولیه بیماری، سلولهای سرطانی میتوانند از محل غده اولیه خود خارج شده و از طریق گردش خون در بدن منتشر شوند. این سلولها، علامت بالینی ایجاد نمیکنند.
در عکس با اشعه x قابل تشخیص نیستند و در طی معاینه بالینی هم به دست نخورده و باز تشخیص داده نمیشوند ولی اگر به آنها اجازه رشد داده شود، میتوانند غدههای جدیدی در سایر نقاط بدن ایجاد کنند. این درمانهای مکمل و یاریکننده برای پیدا کردن و کشتن این سلولها استفاده میشوند.
در یک روش دیگر شیمیدرمانی، داروی شیمیدرمانی از قبل انجام جراحی شروع میشود. هدف اصلی این اقدام این است که، باعث خرد و کوچک کردن غدههای بزرگ شده و در نتیجه آنها به اندازهای کوچک میشوند که میتوان توسط لامپکتومی توده را برداشت و لامپکتومی را جایگزین ماستکتومی کرد. یک مزیت دیگر این تکنیک این است که پزشکان میتوانند پاسخ این سلولها به شیمیدرمانی را ارزیابی کنند. اگر در اثر این درمان، غده کوچکتر نشود، داروهای متفاوت دیگری داده میشود. تاکنون شواهدی که نشاندهنده افزایش بقا به دنبال استفاده از این شیوه شیمیدرمانی باشد، در دسترس نیست.
شیمیدرمانی در سرطان پیشرفته پستان
شیمیدرمانی، بهعنوان درمان اصلی در زنانی که در زمان تشخیصشان، سرطان به خارج از پستان و زیر بغل انتشار یافته و یا بعد درمان اولیه، این گسترش و انتشار صورت میگیرد، استفاده میشود.
نحوه تجویز شیمیدرمانی
اغلب در صورت استفاده از بیش از یک دارو برای شیمیدرمانی، بهترین پاسخ درمانی وجود دارد. مطالعات در طی 30 سال اخیر نشان دادهاند که درمان ترکیبی بسیار خوب عمل میکند. با وجودی که هنوز بهترین درمان ترکیبی شناخته نشده است، تحقیقات همچنان ادامه دارند.
این درمانها توسط پزشک بهصورت دورهای تجویز میشوند و به دنبال هر دوره درمانی، یک دوره استراحت وجود دارد. مدت زمان دوره استراحت که بین دوره درمان وجود دارد، معمولاً 2 تا 3 هفته میباشد و براساس نوع داروهای ترکیبی متفاوت است. طول کل دوره درمان حدود 3 تا 6 ماه است. دوره درمان برای سرطان پیشرفته طولانیتر است.
عوارض جانبی احتمالی درمان
عوارض جانبی شیمیدرمانی به نوعی داروی استفاده شده، مقدار تجویز شده و مدت زمان درمان بستگی دارد.
بعضی از عوارض جانبی کوتاه اثر درمان شامل:
اکثر این عوارض جانبی، بعد پایان درمان از بین میروند. مثلاً، رشد موها طبیعی میشود. اگر با هر کدام از این عوارض جانبی مشکلی دارید، حتماً با پزشکتان مطرح کنید چون اغلب راهی برای کمک وجود دارد. عوارض دائمی مثل یائسگی زودرس نگرانکنندهاند، چون امکان بارداری از بین میرود.
ولی شیمیدرمانی همیشه منجر به مهار حاملگی نمیشود. گاهی زنانی که تحت شیمیدرمانیاند، در حین شیمیدرمانی باردار میشوند. متأسفانه شیمیدرمانی نواقص تولدی زیادی روی جنین ایجاد میکند. در نتیجه اگر با همسر خود روابط جنسی دارید، باید در مورد استفاده از روشهای جلوگیری از بارداری با پزشکتان صحبت کنید.
آسیب قلب
آدریامایسین (adriamycin) و بعضی دیگر از داروها، اگر در مقادیر بالا و به مدت طولانی مصرف شوند، میتوانند به قلب آسیب بزنند. در نتیجه پزشکان باید برای تنظیم دوز این دارو و کتنرل عوارض آن بسیار دقت کنند.
اثر روانی شیمیدرمانی روی مغز و ذهن
بسیاری از زنان که تحت شیمیدرمانی قرار میگیرند، متوجه تغییراتی در حافظه و تمرکز خود میشوند. این عوارض ممکن است مدت زیادی طول بکشد. تحقیقات هنوز این تغییرات را تأیید نکردهاند. هنوز هم زنان میتوانند بعد از شیمیدرمانی، عملکرد مناسبی داشته باشند. ولی در مطالعاتی که این اثر شیمیدرمانی روی مغز و ذهن شناخته شده است، علائم بسیار آهسته و طی چندین سال برطرف میشوند.
افزایش احتمال بروز لوسمی یا سرطان خون
در موارد نادر، سالها بعد از اتمام درمان سرطان سینه، بعضی داروهای استفاده شده برای شیمیدرمانی میتوانند نوع دیگری از سرطان به نام لوسمی میلوئید حاد (نوعی از سرطان خون) را ایجاد کنند.
ولی مزایای درمان شیمیدرمانی برای کنترل سرطان پستان، به این معایب نادر بسیار برتری دارد و نمیتوان به دلیل احتمال این عوارض از این درمان چشمپوشی کرد.
احساس خستگی و بیماری
بسیاری از زنان بعد از انجام شیمیدرمانی، مثل گذشته نمیتوانند سلامت خود را بهدست آورند و احساس خوبی داشته باشند. خستگی شدید، یک عارضه طولانیمدت در افراد تحت شیمیدرمانی است. این عارضه ممکن است سالها به طول انجامد ولی تا حدی قابل کنترل است. برای بهبود و کنترل آن از پزشکتان سؤال کنید.
6. هورموندرمانی
یک نوع درمان سیستمیک دیگر است. اغلب برای کاهش احتمال بازگشت و عود سرطان بعد از انجام جراحی و نیز برای درمان سرطانهای پیشرفته پستان بهکار میرود.
در زنانی که گیرنده استروژنی مثبت دارند، هورمون استروژن باعث تشدید رشد سلولهای سرطان پستان میشود. در این زنان، روشهای متنوعی برای حذف اثر استروژن و یا کاهش سطوح آن برای کنترل سرطان سینه وجود دارند:
الف: تاموکسیفن
این دارو برای مقابله با اثرات استروژن داده میشود. اغلب به شکل کپسول یا شربت و بهصورت روزانه و به مدت 5 سال بعد جراحی جهت کاهش ریسک عود و بازگشت سرطان سینه داده میشود.
مطالعات اخیر نشان دادهاند که این دارو به حدود 50% زنان با سرطان سینه در مراحل اولیه در صورت مثبت بودن گیرنده استروژنی آنها، کمک میکند. این دارو همچنین برای درمان سرطان سینه پیشرفته و نیز کاهش ریسک و احتمال بروز سرطان سینه در زنانی که پرخطر هستند بهکار میرود.
این دارو، عوارض جانبی شناختهشدهای دارد. شایعترین آنها شامل:
خستگی و ضعف/ گرگرفتگی/ ترشحات واژینال/ نوسانات خلقی میباشند. در بعضی مطالعات، افزایش ریسک سرطان رحم در زنانی که این دارو را مصرف میکنند نشان داده شده است ولی این نوع سرطان رحم اغلب در مراحل بسیار ابتدایی شناسایی میشود و همیشه با درمان جراحی قابل درمان است. در صورت داشتن خونریزی واژینال غیرعادی به پزشکتان اطلاع دهید. لخته شدن خون و افزایش انعقاد پذیری خون، از دیگر عوارض تاموکسیفن است. هنوز هم در بیشتر زنان مبتلا بهسرطان سینه، مزایای تاموکسیفن به معایب آن برتری دارد، و بهتر است استفاده شود.
ب: فول وسترانت (fulvestrant) یا (faslodex)
این دارو بهجای بستن و بلوک کردن گیرندههای استروژنی (مثل تاموکسیفن) آنها را تخریب میکند.
اگر سرطان سینه به درمان تاموکسیفن پاسخ ندهد، این دارو باز هم قابل استفاده است. این دارو ماهانه تزریق میشود. گرگرفتگی، تهوع خفیف، خستگی و ضعف، شایعترین عوارض جانبی این دارو هستند. این دارو تنها در زنانی که یائسه شدهاند قابل استفاده است. امروزه تنها برای زنان با سرطان سینه پیشرفته قابل تجویز است.
ج: داروهای مهارکننده آنزیم آروماتاز
اینها داروهایی هستند که مانع تولید استروژن در بدن میشوند. ولی تنها در زنانی که در سن یائسگی هستند و دارای گیرندههای استروژنی مثبت هستند، عملکرد دارد. این داروها بعد از استفاده از تاموکسیفن و یا بهعنوان جایگزین آن، برای کاهش ریسک و احتمال عود و بازگشت سرطان، استفاده میشوند. این داروها باعث ایجاد سرطان رحم نمیشوند و خیلی بهندرت باعث افزایش انعقادپذیری خون میشوند. ولی تا حدی باعث کاهش تراکم استخوان و افزایش احتمال شکستگی میشوند، چون آنها باعث برداشت و حذف استروژن از کل بدن میشوند. مهمترین عارضه جانبی این داروها، خشکی مفاصل و یا درد آنها، مشابه آرتریت در چندین مفصل و بهصورت همزمان است. داروها و درمانهای متعدد دیگری که روی هورمونهای زنان اثر میکنند وجود دارند که برای درمان سرطان سینه بهکار میروند.
پزشکتان میتواند جزئیات بیشتری در مورد درمانهای توصیه شده به شما دهد.
7. هدف درمانی
با پیشرفتهایی که در مورد تغییرات ژنی طی سرطان صورت گرفته، محققان توانستهاند داروهای جدیدی را که بهطور مستقیم روی این محل تغییرات اثر میکنند، شناسایی کنند.
این داروها به شکل متفاوتی نسبت به داروهای شیمیدرمانی عمل میکنند. اغلب عوارض جانبی بسیار خفیفتر و متفاوتی نسبت به داروهای شیمیدرمانی نرمال دارند. در حال حاضر، این داروها در همراهی با داروهای عادی شیمیدرمانی مصرف میشوند. بعضی از این داروها شامل:
1. تراستوزوماب یا هرسپتین(tras tuzumab , (herceptin)
این دارو، یک آنتیبادی مونوکلونال میباشد که به یک پروتئین تحریککننده رشد به نام HER2/neu متصل میشود. بعضی از انواع سرطانهای سینه مقدار زیادی از این پروتئین دارند. که باعث میشود، سلولهای سرطانی سریعتر رشد کرده و منتشر شوند.
Herceptin مانع میشود که این پروتئین باعث تشدید رشد و گسترش سلولهای سرطانی شود و همچنین باعث تقویت سیستم ایمنی شده تا دفاع در برابرسرطان بهتر شود. (این آنتیبادیهای مونوکلونال، نسخه دستساز از پروتئینهای سیستم ایمنی هستند که بدن برای مقابله با بیماری آنها را میسازد.)
عوارض جانبی این داروها بسیار خفیفاند. ممکن است شامل تب و لرز، ضعف، تهوع، استفراغ، سرفه، اسهال و سردرد باشند. این عوارض جانبی بعد از مصرف اولین دوز دارو بسیار کاهش مییابند. ولی در بعضی از زنان به دنبال درمان، آسیب قلبی رخ میدهد. در اغلب زنان، این عارضه موقتی بوده و با قطع دارو بهتدریج برطرف میشود. اگر تحت درمان با این دارو هستید و هر نوع علامتی از جمله تنگی نفس، تورم اندامها و محدودیت در فعالیتهای فیزیکی داشتید، حتماً به پزشکتان اطلاع دهید.
2. لاپاتینیب lapatinib یا (tykerb)
این یک داروی دیگر است که روی پروتئین her2/neu اثر میکند. این دارو اغلب به شکل کپسول و همراه شیمیدرمانی استفاده میشود. اغلب در بیمارانی که مقاوم به شیمیدرمانی و trastuzumab شدهاند کاربرد دارد. شایعترین عوارض جانبی این دارو شامل: اسهال، تهوع، استفراغ ضایعات پوستی و سندرم دست و پا که همراه بی حسی، گزگز شدن، قرمزی، تورم و ناراحتی دستها و پاها میشوند، هستند.
داروهای هدفدرمانی در غده عروق خونی
3. بواسیزو ماب یا آواستین{(bevacizumab , (avastin)}
این یک آنتیبادی مونوکلونال دیگر است که در بیماران با سرطان سینه انتشار یافته استفاده میشود.
این نوع داروها، همیشه در همراهی با سایر داروهای شیمیدرمانی بهکار میروند. و مانع میشوند که عروق خونی تازه، در غده تشکیل شوند و آن را تغذیه و خونرسانی کنند. این دارو بهصورت انفوریون و داخل وریدی داده میشود. برای این داروها بعضی عوارض نادر، بسیار جدی وجود دارد.
4. بیسفوسفونات
کاربرد این دارو در درمان سرطان سینهای است که به استخوانها انتشار یافته است.
این داروها باعث استحکام استخوانهایی که سلولهای سرطانی به آنها تهاجم کردهاند شده و باعث کاهش ریسک شکستن آنها میشوند.
بیسفوسفاتها همچنین باعث جلوگیری از کاهش تراکم استخوان یا پوکی استخوان در نتیجه درمان با مهار کنندههای آروماتاز و یا یائسگی زودرس به دنبال شیمیدرمانی میشوند. این داروها بهصورت داخل وریدی تجویز میشوند.
از عوارض جانبی آنها میتوان به سندرم شبه آنفولانزا و دردهای استخوانی اشاره کرد. یک عارضه نادر ولی جدی این داروها، آسیب به استخوان فک پایین است. پزشکان علت این عارضه را نمیدانند. بسیاری از متخصصین سرطان و انکولوژیستها توصیه میکنند که بیمار قبل از شروع درمان با این داروها، با مراجعه به دندانپزشک، دندانها و فکشان را چک آپ و معاینه کرده و هر نوع بیماری فک و دندان را قبل شروع مصرف بیسفوسفونات درمان کنند.
دوز بالای شیمیدرمانی همراه پیوند سلولهای بنیادی مغز استخوان یا خون محیطی
در گذشته، اعتقاد بر این بود که دوزهای بسیار بالای شیمیدرمانی که با پیوند سلولهای بنیادی دنبال شود، بهترین شانس و احتمال درمان بهخصوص در زنان با احتمال بالای عود را، ایجاد میکند.
ولی امروزه پزشکان معتقدند که زنانی که دوز بالای داروی شیمیدرمانی را دریافت میکنند در مقایسه با افرادی که دوز طبیعی دارو را میگیرند، از نظر بقا، هیچ تفاوتی ندارند. در مقابل، دوز بالای شیمیدرمانی به همراه پیوند مغز استخوان، عوارض بسیار شدیدی به دنبال خواهد داشت. تحقیقات در این زمینه، همچنان ادامه دارند. امروزه، متخصصین در این حیطه معتقدند که زنان این نوع درمان را باید بهعنوان قسمتی از کارآزمایی بالینی استفاده کنند.
کار آزماییهای بالینی
این روش، یکی از راهها، برای دریافت جدیدترین شیوه درمان و مراقبت است. در زیر مقداری اطلاعات در مورد کارآزمایی بالینی ذکر شده است.
کارآزمایی بالینی چیست؟
این روشها، مطالعات تحقیقاتی کنترل شده و دقیقی هستند که روی بیماران انجام میشوند. این مطالعات، بررسی میکنند که آیا یک روش درمانی مطمئن و امن است یا خیر و چطور عمل میکند.
همچنین راههای جدیدتر شناسایی و جلوگیری از بیماریها را آزمایش میکنند و منجر به شناسایی بسیاری راهها و روشها برای پیشگیری، تشخیص و درمانسرطان میشوند.
هدف کارآزمایی بالینی
کارآزمایی بالینی برای بهدست آوردن دید و اطلاعات تازه، در مورد درمانها و روشهای جراحی جدید است. این مطالعات زمانی انجام میشوند که مطمئن باشند، روش درمان، آزمایش تشخیصی و یک اقدام مداخلهای و جراحی که مورد مطالعه قرار میگیرد، بهتر از انواعی است که در حال حاضر انجام میشوند.
درمانهایی که در کار آزمایی بالینی استفاده میشوند، مزایای زیادی دارند و احتمالاً روشهای درمانی استاندارد در آینده خواهند شد.
این کارآزماییهای بالینی موارد زیر را بررسی میکنند:
محققان، روی روشهای درمانی جدید مطالعه میکنند تا پاسخ سؤالاتی مثل سؤالات زیر را بیابند:
مراحل کارآزمایی بالینی
4 مرحله برای این مطالعات وجود دارد:
1. مرحله 1: کارآزمایی بالینی
هدف این مرحله پیدا کردن این است که آیا دارو برای بیمار امن است. این داروها پیش از این در آزمایشگاه و در مطالعات حیوانی تأیید شده بودند ولی اثرات کامل آنها روی انسانها بهطور کامل شناخته شده نیستند. اگر دارو در مرحله 1 برای انسانها مطمئن و امن باشد، میتوان در فاز 2 آن را امتحان کرد.
2. مرحله 2: کارآزمایی بالینی
هدف این مرحله، بررسی کارآرایی و اثربخش بودن این داروهاست. اگر در مرحله 2 ثابت شود که این داروها مفید و اثربخشند، میتوان در مرحله 3 آنها را امتحان کرد.
3. مرحله 3: کارآزمایی بالینی
در این مرحله، بهترین روش درمانی استاندارد موجود با این روش درمانی جدید و مورد مطالعه، مقایسه میشود. هر بیمار در یک، دو یا تعداد بیشتری گروه گذاشته میشود. یک گروه بهعنوان گروه کنترل، تحت درمان روش درمانی استاندارد قبلی قرار میگیرد. سایر گروهها، با گرفتن روش درمانی جدید و مورد مطالعه مورد بررسی قرار میگیرند. این مرحله قبل تأیید سازمان بهداشت حتماً باید انجام شود.
4. مرحله 4: کارآزمایی بالینی
بعد از تأیید یک دارو توسط سازمان بهداشت و درمان، و در دسترس قرار گرفتن آن برای بیماران، مطالعه برای شناسایی عوارض کوتاهمدت یا درازمدت آن همچنان ادامه مییابد. پزشکان همچنین میخواهند مطمئن شوند که این داروها در صورتیکه به شکلهای دیگر مصرف شوند، آیا میتوانند اثرات بهتری ایجاد کنند.
اگر میخواهید در یک کارآزمایی بالینی باشید، چه کارهایی مورد نیاز است؟
وقتی در یک کارآزمایی بالینی هستید، یک تیم از متخصصین از شما مراقبت میکنند و پیشرفت شما حین درمان را به دقت تحت نظر میگیرند و مشاهده میکنند. ممکن است لازم باشد، آزمایشهای آزمایشگاهی و ملاقاتهای پزشکی بیشتری نسبت به درمان استاندارد داشته باشید. ولی این روشها، ریسکهای احتمالی دارند. هیچ کس نمیداند که آیا واقعاً این درمانها مؤثرند و یا چه عوارض جانبی ایجاد میکنند.
این چیزی است که مطالعه باید پیدا کند. در حالی که بسیاری از این عوارض، با گذشت زمان برطرف میشوند، بسیاری از آنها طولانیمدت و یا تهدیدکننده حیاتند. بدانید که حتی درمان استاندارد هم عوارض جانبی زیادی دارند.
تصمیمگیری برای ورود به یک کارآزمایی بالینی
اگر میخواهید که در این نوع مطالعات وارد شوید، حتماً باید با پزشکتان مشورت کنید. در این حالت حتماً باید خصوصیات خاصی مثل داشتن نوع خاصی از سرطان، باردار نبودن و... را در زمان ورود به این مطالعه داشته باشید. تصمیمگیری برای شرکت در این نوع مطالعات با خود شماست. شرکت در این مطالعات به معنی دوری و جدایی از هر نوع مراقبت و درمان پزشکی نیست. شما این اختیار را دارید که در هر زمان که میخواهید و به هر دلیلی، مطالعه را ترک کنید.
درمانهای جایگزین و جبرانی
وقتی مبتلا به سرطان هستید، همواره به دنبال یافتن راههای متفاوتی نسبت به درمان استاندارد برای درمان سرطان خود یا تسکین علائم خود هستید. این روشها شامل استفاده از ویتامینها، مکملهای دارویی، رژیمهای غذایی خاص، روشهایی مثل طب سوزنی یا ماساژ بین بقیه روشهای درمانی است. ممکن است سؤالات زیادی در مورد این روشهای درمانی داشته باشید. موارد زیر، چیزهایی است که ممکن است قبلاً به آنها فکر کرده باشید:
معنای این کلمات ممکن است گیجکننده باشند
واژه درمان جبرانی به درمان یا داروهایی گفته میشوند که همراه و همزمان با درمانهای عادی و معمول داده میشوند.
واژه درمان جایگزین به درمان یا داروهایی که بهجای درمان استاندارد داده میشوند.
درمان جبرانی
روشهای درمانی جبرانی، برای بیشتر قسمتها، بهعنوان درمان سرطان نیست. اغلب آنها به شما کمک میکنند که احساس بهتری داشته باشید. بعضی از این روشها شامل، تمرکز کردن برای کاهش اضطراب، طب سوزنی برای تسکین درد و یا چای نعناع برای از بین بردن تهوع. راههای بسیار دیگری هم وجود دارند. بسیاری از آنها شناسایی و آزمایش شدهاند و مشخص شده که کمککنندهاند. ولی بسیاری دیگر هم ناشناختهاند و آزمایشی روی آنها انجام نشده.
مفید بودن بسیاری از آنها ثابت نشده و حتی بسیاری هم مضرند.
درمان جایگزین
روشهای درمان جایگزین، آنهایی هستند که بهجای روش درمانی استاندارد بهکار میروند. مؤثر و امن بودن این روش در مطالعات کارآزمایی بالینی ثابت نشده است و حتی بسیاری از این روش ها، بسیار زیان آورند.
بزرگترین خطر در بیشتر موارد این است که ممکن است شانس استفاده از درمان استاندارد را ازدست دهید.
تأخیر یا قطع درمان استاندارد، ممکن است باعث شود سرطان شما زمان بیشتری برای رشد کردن و تشدید داشته باشد.
تصمیمگیری
بیماران مبتلا به سرطان میخواهند هر چه ممکن است در مورد سرطان بدانند و تا جایی که میتوانند با آن بجنگند.
در نتیجه به دنبال درمانهای جایگزین هستند. گاهی اوقات تحمل درمانهای استاندارد شیمیدرمانی بسیار سخت است و یا ممکن است بیاثر باشند.
گاهی اوقات، مردم میگویند که روش درمانی آنها میتواند سرطان را بدون ایجاد عوارض جانبی جدی درمان کند و بسیار طبیعی است که بخواهید آنها را باور کنید. ولی حقیقت این است که بیشتر این روشهای بالینی مورد آزمایش قرار نگرفتهاند و مشخص نیست که در درمان سرطان مؤثر است
2. مرحله مهم وجود دارد
1. در مورد روش درمانی که روی آن فکر میکنید و میخواهید استفاده کنید، از پزشکتان سؤال کنید.
2. موارد خط قرمز که در زیر ذکر شده را در نظر بگیرید.
خط قرمزها
این سؤالات برای تشخیص خط قرمزها کمک میکنند. پاسخ بله به هر کدام از آنها، باعث ایجاد یک خط قرمز و احتیاط میشود.
شکتان مشورت کنید.
سؤالاتی که میتوانم از پزشکتان بپرسم؟
همزمان با کنار آمدن با سرطان و درمان آن، بهتر است با خودتان و پزشکتان صادق و روراست باشید و بهراحتی صحبت کنید. در اینجا سؤالاتی وجود دارد که ممکن است بخواهید بپرسید:
1. لطفاً نوع دقیق سرطان من را برایم بنویسید.
2. نوع سرطان من چگونه روی انتخابهای درمانی و نتیجه درمانیام مؤثر است؟
3. لطفاً یک نسخه از گزارش پاتولوژی بیماریم را در اختیارم قرار دهید.
4. آیا سرطان به غدد لنفاوی و یا سایر اعضای بدنم گسترش یافته است؟
5. مرحله سرطان من چیست؟ معنی و شرایط این مرحله در مورد بیماری من چیست؟
6. آیا قبل تصمیم برای نوع درمان، آزمایشهای تشخیصی یا کار دیگری لازم است که انجام شود؟
7. انتخابهای درمانی موجود برای من چیست؟ شما چه توصیهای میکنید؟ چرا؟
8. آیا لازم است آزمایش ژنتیکی خاصی انجام دهم؟
9. آیا لازم است در مورد شرکت در کارآزمایی بالینی فکر کنم؟
10. عواض جانبی و یا خطرات درمانهای مختلف کدامند؟
11. برای آماده شدن جهت درمان چه اقداماتی لازم است؟
12. عمل جراحی ترمیمی پستان، در صورت نیاز چه مقدار مؤثر است؟
13. مزایا و مضرات انجام این عمل جراحی ترمیمی بهصورت فوری و همین الان و یا به تأخیر انداختن آن کدامند؟
14. ظاهر و خصوصیات پستان من بعد درمان چگونه خواهد شد؟
15. آیا بعد از درمان، حس پستان من طبیعی خواهد شد؟
16. آیا دچار ریزش مو خواهم شد؟ در صورت این عارضه چه کار کنم؟
17. آیا با درمانی که شما توصیه میکنید، احتمال بازگشت سرطان من وجود دارد؟ اگر این اتفاق افتد، چه باید کرد؟
18. آیا باید رژیم غذایی خاصی داشته باشم و یا سایر تغییرات در شیوه زندگی ایجاد کنم؟
19. آیا در نتیجه درمان، دچار یائسگی زودرس خواهم شد؟
20. آیا بعد درمان، میتوانم با دارو بچهدار شوم؟
21. براساس نوع سرطان من، شانس بقا چگونه است؟
22. بعد درمان، به چه صورت بیماری باید پیگیری شود؟
شما بهترین فردی هستید که میتواند در مورد درمان سرطان تصمیم بگیرد. اگر تصمیم گرفتهاید که از درمان جایگزین یا جبرانی استفاده کنید، باید حتماً در مورد این روشها مطالعه کنید و با پزسعی کنید، هر سؤالی که به ذهنتان میرسد بپرسید. مثلاً ممکن است بخواهید در مورد زمان بهبودی بدانید در نتیجه در این مورد میتوانید برنامهریزی کنید. یا میتوانید در مورد سایر نظرات و انتخابها سؤال کنید. بهتر است از نتایج پاتولوژی، آزمایشات و رادیولوژی هم یک کپی تهیه کنید.
چگونه پیگیری صورت میگیرد؟
کمیل درمان میتواند استرسزا و پر از نگرانی باشد. ممکن است دوست داشته باشید که درمان را هر چه زودتر خاتمه دهید.
ترس از عود و بازگشت سرطان بسیار سخت است و این نگرانی هنوز هم بین افرادی که مبتلا به سرطان هستند، بسیار شایع است.
نحوة پیگیری و مراقبت
بعد از اتمام درمان، انجام تمام کارهای پیگیری بسیار بسیار مهم است. در طی این ویزیتهای مداوم، پزشکتان سؤالاتی در مورد علائم شما میپرسد، شما را تحت معاینه بالینی قرار میدهد و لازم است آزمایشهای آزمایشگاهی و تصویربرداریهای خاصی انجام دهید. این پیگیریها برای بررسی عود و یا منتشر شدن سرطانو نیز بسیاری از عوارض جانبی درمانهای خاص بسیار ضروریاند. این بررسیها، فرصت مناسبی برای شماست که هر سؤال و شک و تردید در مورد بیماری و درمان خود دارید از پزشک و تیم مراقبتی خود بپرسید. تقریبا تمام درمانهای سرطان، عوارض جانبی ایجاد میکنند. بعضی از این عوارض هفتهها تا ماهها طول میکشد ولی بعضی دیگر میتوانند دائمی باشند. در مورد اطلاع دادن هر نوع علامت و یا عارضه جانبی آزاردهنده به پزشکتان درنگ نکنید.
در ابتدا، این ویزیتهایی که برای پیگیری و چک آپ صورت میگیرند، هر 4 تا 6 ماه برنامهریزی میشوند.
هر چقدر مدت زمانی که بیمار بدون علامت میماند طولانیتر باشد، نیاز به ویزیتهای مکرر کمتر میشود. بعد از گذشت 5 سال، ویزیتها سالیانه میشوند. اگر تحت عملی جراحی ترمیمی پستان قرار گرفت اید، نیاز دارید که سالانه ماموگرافی انجام دهید.
اگر تحت درمان تاموکسیفن قرار گرفتهاید، سالانه باید معاینه لگن انجام دهید چون این دارو ریسک سرطان رحم را افزایش میدهد، در صورت داشتن هر نوع خونریزی غیرطبیعی واژینال، به سرعت به پزشکتان اطلاع دهید.
اگر تحت درمان با یک داروی مهارکننده آنزیم آروماتاز قرار دارید، ممکن است نیاز داشته باشید آزمایش تراکم استخوان انجام دهید. اگر هر آزمایش یا بررسی که انجام میدهید، نشان دهد که ممکن است سرطان عود کند، پزشکتان آزمایشها و آزمایشات بیشتری توصیه میکند. اگر سرطان مجدداً باز گردد و عود کند، نوع درمان به محل سرطان و نوع درمانی که قبلاً دریافت میکردید بستگی خواهد داشت. این درمانها شامل، جراحی، پرتودرمانی و رادیوتراپی، درمان هورمونی و شیمیدرمانی هستند.
لنف ادم
لنفاوم به تورم بازو به دلیل تشکیل و تجمع مایع گفته میشود. این حالت هر زمانی بعد درمان سرطان، بلافاصله بعد جراحی، یا ماهها و سالها بعد جراحی میتواند ایجاد شود.
لنف ادم، با مراقبت و درمان میتواند قابل پیشگیری و تحت کنترل قرار گیرد.
عفونت و آسیب در ناحیه ساعد و بازو، میتواند باعث ایجاد لنف ادم و یا تشدید آن شوند.
سریعاًَ به پزشکتان در صورت تورم، سفتی و یا آسیب دست یا ساعدتان سریعاً به پزشکتان اطلاع دهید. راههایی برای پیشگیری از مشکلات وجود دارند. مثلاً بیشتر پزشکتان معتقد است که در زنان در ناحیه جراحی غده لنفاوی و یا رادیوتراپی، نبض دستشان قابل بررسی نیست.
کیفیت زندگی بیماران
زنانی که تحت درمان سرطان سینه قرار میگیرند باید بدانند که بعد از اتمام دوره درمان، کیفیت زندگی طبیعی خواهند داشت. مطالعات متعدد انجام شده هم این موضوع را تأیید میکنند.
زنانی که تحت شیمیدرمانی قرار میگیرند، ممکن است متوجه کاهش عملکرد بعضی نواحی بدن شوند. بعضی مطالعات نشاندهنده این هستند که زنان جوانتر با اضطرابهای ناشی از سرطان سینه و درمانهای آن، مشکلات بیشتری دارند. بعضی احساس تنهایی و منزوی شدن میکنند. در ضمن، شیمیدرمانی میتواند باعث یائسگی زودرس شود که باید به سرعت تحت رسیدگی و درمان قرار گیرد.
همچنین مشکلات جنسی محتملاند. این زنان به احتمال زیاد از گردهمایی و گروههای حمایتی مربوط به بیماران مبتلا به سرطان بهره میبرند.
جنبههای عاطفی سرطان پستان
ممکن است طی درمان به حدی درگیر بیماری شوید که نتوانید روی چیز دیگری تمرکز کنید. وقتی درمانتان خاتمه مییابد، میبینید بسیار احساساتی و ضعیف شدهاید. این حالت در بسیاری از زنان اتفاق میافتد.
این زمانی است که شما به حمایت و پشتیبانی نیازمندید و باید به دنبال کسانی باشید که به شما قدرت و آرامش دهند. حمایت به اشکال مختلف امکانپذیر است: از طریق خانواده، دوستان، گروههای حمایتی سرطان و یا مشاورهای شخصی... وقتی مبتلا به سرطان هستید، احساس تنهایی شدیدی میکنید ولی لازم نیست این مسیر را تنها طی کنید.
انتخاب درمانی یک زن بستگی به سن، تصویر ذهنی او از خودش و بدنش و امیدها و ترسهایش دارد.
بهعنوان مثال، بعضی از زنان ترجیح میدهند بهجای جراحی برداشت پستان، تحت عمل جراحی حفظ پستان همراه پرتودرمانی قرار بگیرند تا ظاهر بدنشان طبیعیتر بماند. در مقابل بسیاری از افراد هم بدون توجه به ظاهر بدنشان، تحت برداشت پستان قرار میگیرند. این افراد بیشتر نگران عوارض رادیودرمانی هستند تا ظاهر پستان و بدنشان. بسیاری از زنان مبتلا به سرطان سینه هم با این حقیقت که درمانهای ضد سرطان وضعیت و ظاهر کلی بدنشان را تغییر میدهند، روبرو میشوند.
بعضی از این عوارض مثل ریزش مو، کوتاهمدتند. ولی حتی این عوارض کوتاهمدت هم تأثیر بسیار عمیقی روی آنچه هر زن نسبت به خودش احساس میکند، ایجاد میکند. راههایی برای کمک به کنار آمدن با ریزش مو وجود دارند از جمله: شال، کلاه، کلاه گیس و... در مقابل بسیاری از زنان هم سعی میکنند خودشان را با موی کوتاه به بقیه نشان دهند تا بهعنوان کسی که سرطان دارد شناخته شود. هر چقدر هم با تغییر روبرو شوید باید بدانید که راههایی برای کنار آمدن با این تغییرات وجود دارند.
مطالبی در مورد ظاهر پستان
بعضی از زنان که تحت عمل جراحی برداشت پستان قرار میگیرند معمولاً ترجیح میدهند از قالبها و فرمدهندههای پستان به جای عمل جراحی ترمیمی پستان استفاده کنند. پزشکتان به شما خواهد گفت که چه زمانی آمادگی لازم برای استفاده از این قالبها را خواهید داشت. آنها از نظر قیمت تا حدی متفاوتند. سعی کنید نوعی را که مناسب و اندازه شماست، انتخاب کنید.
پستانبند و قالب مناسب پستان برای فرد، همانی است که فرد همیشه آن را استفاده میکند.
جنسیت
نگرانی در مورد جنسیت، اغلب مسئلهای است که برای فرد مبتلا به سرطان سینه بسیار نگرانکننده است.
جدا از ظاهر بدن، بسیاری از درمانهای سرطان مثل شیمیدرمانی، میتواند سطح هورمونهای فرد را تغییر دهند و تمایلات جنسی و یا پاسخهای فرد را کاهش دهند. این حالت مخصوصاً وقتی فرد در دهه 20 تا 30 متوجه سرطانش شود، شدیدتر است. برای شریک جنسی یک بیمار هم، این تشخیص میتواند ناراحتکننده و استرسزا باشد. نگرانی آنها اغلب در مورد این موضوع است که چگونه احساسات و علاقه خود را بعد درمان و بهویژه بعد جراحی، بهصورت فیزیکی و یا عاطفی، بیان کنند.
درمانهای سرطان سینه میتوانند روی میزان لذت جنسی و فیزیکی اثر بگذارند. تحریک شدن جنسی را کاهش دهند. بسیار از حواس، در اثر درمان و جراحی کاهش مییابند ولی بسیاری دیگر از حواس با گذشت زمان، باز میگردند.
بسیاری از زنان بعد جراحی برداشت قسمت عمده پستان، احساس درد مزمن در قفسه سینهشان میکنند.
حفاظت از این مناطق توسط بالش و جلوگیری از قرار گرفتن و فشار روی نواحی که وزنتان روی قفسه سینهتان و یا دستهایتان در حین فعالیت جنسی قرار میگیرد، میتواند کمککننده باشد.
عمل جراحی پستان و یا رادیوتراپی، از نظر فیزیکی، تمایل جنسی زن را کاهش نمیدهد و همچنین روی میزان رسیدن به ارگانیسم اثری ندارد. تحقیقات اخیر نشان دادهاند که، اکثر زنان در مراحل اولیه سرطان پستان، در سال اول میتوانند بسیار خوب با بیماریشان تطابق پیدا کنند.
کیفیت زندگی این افراد کاملاً مشابه افرادی است که سالمند و بیمار نیستند. باید به خاطر داشته باشید که هر زنی به شیوه خود رفتار و عمل میکند. احساساتتان درست یا غلط نیستند، بلکه منحصراً مربوط به خودتانند.
درمان هورمونی در یائسگی بعد درمان سرطان
پزشکان درگذشته این نوع درمان را که بهعنوان درمان جایگزین هورمونی شناخته میشود، برای بهبود علائم شدید یائسگی، بعد درمان سرطان سینه استفاده میکردند. ولی امروزه نشان داده شده است که زنانی که بعد درمان سرطان سینه، از این نوع درمان هورمونی جایگزین استفاده میکنند، ریسک بالاتری برای عود و بازگشت سرطان و یا ابتلا به نوع جدید سرطان سینه خواهند داشت. به همین دلیل، امروزه بیشتر پزشکان متعقدند این شیوه درمان جایگزین هورمونی، برای زنانی که در گذشته تحت درمان سرطان قرار گرفته بودند، عاقلانه نیست. بهتر است زنان در مورد راههای کنترل علائم یائسگی با پزشکشان صحبت کنند.
صحبت با یک پزشک جدید
ممکن است بعد از تشخیص و درمان سرطانتان به یک پزشک جدید مراجعه کنید. مهم است که بتوانید اطلاعات دقیق بیماریتان را با جزئیات در اختیار این پزشک جدید قرار دهید. مطمئن شوید که اطلاعات دقیق و کامل و نسخههایی از مدارک پزشکیتان شامل نسخهای از گزارش پاتولوژی از هر نوع نمونهبرداری و عمل جراحی داشته باشید تا به پزشکتان ارائه دهید. اگر در گذشته در بیمارستان بستری بودهاید، یک نسخه از خلاصه پرونده بیمارستان که در حین ترخیص به هر بیماری داده میشود، داشته باشید.
اگر قبلاً تحت پرتودرمانی قرار گرفتهاید، خلاصهای از نوع رادیوتراپی، دوز و مقدار اشعه، مدت زمان و محل درمان با اشعه، را داشته باشید. اگر تحت درمان سیستمیک برای درمان سرطان قرار گرفتهاید (هورموندرمانی، شیمیدرمانی و یا هدفدرمانی) آنها را ذکر کنید. نوع داروهای مصرفی، (دوز و مقدار و زمانهای مصرف آنها به یاد داشته باشید.)
تغییر در شیوه زندگی در حین و بعد درمان
ابتلا به سرطان و کنار آمدن با روش درمانی آن، بسیار زمانگیر است و برای فرد مشکلات روحی و عاطفی ایجاد میکند ولی این دوره، میتواند زمانی برای بازنگری زندگی خود به روشهای جدید باشد. در هر حال به خدا توکل کنید.
ممکن است شما در مورد چگونگی بهبود سلامت در دراز مدت سؤالاتی داشته باشید.
تصمیمگیری بهتر و سالمتر
قبل از اینکه متوجه شوید که سرطان دارید، باید به داشتن زندگی سالم فکر کنید. آیا در زندگیتان مواردی داشتهاید که سلامت شما را به خطر میاندازد؟ و مصرف مشروبات الکلی، پرخوری، سیگار کشیدن و یا بیتحرکی و عدم داشتن فعالیت بدنی. با اندکی تأمل درخواهید یافت با اصلاح روش زندگی، شرایط بهتری خواهید داشت.
اکنون زمان متهم کردن خودتان نیست. میتوانید تغییراتی در زندگیتان ایجاد کنید که میتوانند اثرات مثبت بر کل زندگیتان ایجاد کنند. با این کار، علاوه بر اینکه احساس بهتری پیدا میکنید، سالمتر هم خواهید شد.
تغذیه و رژیم غذایی
داشتن تغذیه صحیح، برای هر فردی میتواند دشوار باشد. این کار در حین یا بعد درمان سرطان میتواند سختتر هم باشد. یکی از بهترین کارهایی که بعد درمان میتوانید انجام دهید، جایگزین کردن رژیم غذایی عادیتان با مواد غذایی سالم است. در دراز مدت و بعد گذشت زمان، از مزایای این تغییرات ساده مثل افزایش تنوع و مقدار غذاهای سالمی که دررژیم غذایتان قرار میدهید شگفتزده خواهید شد. سعی کنید روزانه 5 واحد و یا بیشتر سبزیجات و میوه مصرف کنید. سعی کنید بهجای مصرف آرد سفید و شکر از تمام ردههای غلات استفاده کنید. مصرف گوشت پرچرب را محدود کنید. سعی کنید مصرف گوشتهای فرآوری شده مثل سوسیس، کالباس، بیکن را قطع کنید. داشتن مقداری ورزش روزانه را فراموش نکنید. ترکیب رژیم غذایی خوب و فعالیت بدنی منظم به شما کمک میکند وزن مناسب خود را حفظ کنید و پرانرژیتر بمانید.
وزن
در یک زن مبتلا به سرطان سینه، رسیدن به وزن مناسب و حفظ آن یکی از مهمترین اقداماتی است که بیمار میتواند انجام دهد. مطالعات نشان میدهند، در زنانی که در زمان تشخیص سرطان، اضافه وزن زیاد داشتهاند، احتمال عود و بازگشت بیماری بسیار بالاست و احتمال مرگ ناشی از سرطان در آنها بسیار زیاد است. مطالعات همچنین نشان میدهند که اضافه وزن زیاد بعد بیماری، عوارض بسیاری ایجاد میکند. ولی همه مطالعات این نتیجه را تأیید نمیکنند.
استراحت، خستگی، کار و فعالیت بدنی
در بیماران تحت درمان سرطان، خستگی و ضعف، علامت بسیار شایعی است. این نوع خستگی یک نوع خستگی عادی نیست بلکه نوع خستگی و ضعف عمیق است که با استراحت هم بهتر نمیشود.
در بعضی بیماران این خستگی، زمان طولانی بعد درمان ادامه مییابد و میتواند فعالیتهای فیزیکی آنها را محدود کند. فعالیت بدنی و ورزش به شما کمک میکند که خستگیتان بهبود یابد.
مطالعات اخیر نشان میدهند که زنانی که مبتلا به سرطان سینه هستند و فعالیت فیزیکی دارند نسبت به افرادی که بیتحرکند، احتمال کمتری برای عود و بازگشتسرطان و مرگومیر وجود دارد. اگر بیمار هستید و در حین درمان باید استراحت کنید، عادی است که تناسب اندام و مقاومت بدنی و قدرت عضلانیتان کاهش یابد. فیزیک درمانی به شما کمک میکند که قدرت و محدوده حرکت عضلات خود را حفظ کنید. در نتیجه مقابله با خستگی و احساس افسردگی ناشی از احساس خستگی و ضعف بسیار بهبود مییابد. هر نوع برنامه فعالیت فیزیکی باید متناسب با وضعیت شما و مخصوص شما باشد در نتیجه قبل شروع فعالیت با گروه درمانیتان مشورت کنید و نظر آنها را هم بدانید و سعی کنید با دوستتان فعالیت کنید و تنها نباشید. اگر ضعف شدید دارید، باید فعالیتتان را با استراحت متعادل کنید.
باید وقتی نیاز دارید، استراحت کنید. ورزش باعث بهبود سلامت فیزیکی و روانی شما میشود و نیز باعث بهتر شدن عملکرد سیستم گردش خون، افزایش قدرت عضلانی، کاهش خستگی، اضطراب و افسردگی، بهتر شدن خلق و روحیه و ایجاد احساس بهتر نسبت خود شخص میشود. در دراز مدت هم ورزش و فعالیت فیزیکی نقش بسیار مهمیدر پیشگیری از بعضی انواع سرطان دارد.
برای پیشگیری از سرطان سینه، توصیه میشود که خانمها 5 روز از هفته، در حداقل 1 فعالیت فیزیکی متوسط تا شدید که 45 دقیقه تا 1 ساعت طول میکشد، شرکت کنند. فعالیتهای متوسط شامل فعالیتهایی است که معادل راه رفتن تند انرژی مصرف میکند. در فعالیتهای شدید، گروههای عضلانی بزرگتر استفاده میشوند، باعث ایجاد عرق، افزایش ضربان قلب و تعداد تنفس میگردد.
یافتههای جدید حاصل از تحقیقات روی سرطان پستان
تحقیق در مورد علل، راههای پیشگیری و درمان سرطان سینه در بسیاری از مراکز پزشکی دنیا در حال انجام است.
علل
مطالعات برای یافتن عوامل محیط زندگی و عادتهایی که احتمال ابتلا به سرطان سینه را کم میکنند، ادامه دارند. بعضی مطالعات تأثیر فعالیت فیزیکی، کاهش یا افزایش وزن و رژیم غذایی روی احتمال ابتلا به سرطان سینه را بررسی میکنند. همچنین مطالعات در مورد تأثیر عوامل ژنتیک روی سرطان سینه ادامه دارند.
با پیشرفتهایی که امروزه در زمینه تعیین توالی ژنوم انسان صورت گرفته انجام این اقدامات به سرعت امکان پذیرند.
شیمیدرمانی پیشگیرانه
نتایج چندین مطالعه نشان میدهند، داروهایی مثل تاموکسیفن و رالوکسیفن، سرطان سینه را در زنان باریسک فاکتورهای مشخص کاهش میدهند. با این وجود، بسیاری از زنان، مایل به مصرف این داروها نیستند. چون نگران عوارض جانبی احتمالی این داروها هستند.
مطالعات جدید، در مورد اثر مهار کنندههای آروماتاز روی کاهش ریسک پیشرفت سرطان سینه در زنان یائسه است. این داروها قبلا برای پیشگیری از عود سرطانسینه مؤثر شناخته شدهاند.
ولی هیچ کدام برای کاهش احتمال ابتلا به سرطان سینه در این دوره، تأیید نشدهاند.
آزمایشهای آزمایشگاهی جدید
بررسی ژنتیک
یکی از مشکلات سرطان سینه در مراحل پایین، این است که پزشکان همیشه نمیتوانند بگویند که ریسک و احتمال عود و بازگشت سرطان بعد درمان در کدام زنان بیشتر است.
دلیل دریافت درمان مکمل بعد جراحی هم، همین موضوع است. برای تصمیمگیری بهتر در مورد دادن درمان مکمل، محققین جنبههای مختلف سرطان سینه را بررسی میکنند.
در سالهای اخیر، ارتباط بین ژنهای مختلف با انواع مهاجم سرطان سینه که تمایل به عود و انتشار به قسمتهای دور دست در بدن دارند، شناسایی شده است. بعضی آزمایشهای آزمایشگاهی که این یافتهها را بررسی میکنند هم وجود دارند. ولی پزشکان هنوز هم در حال بررسی بهترین راه استفاده از آنها هستند.
طبقهبندیهای جدید سرطان پستان
مطالعه روی الگوی ژنتیکی بیماری، روشهای جدید برای گروهبندی سرطانهای سینه پیشنهاد میکند. در روش فعلی، تقسیمبندی انواع مختلف سرطان سینه براساس ظاهر و شکل غده زیر میکروسکوپ است. در سیستم جدید، که براساس تظاهرات و ویژگیهای مولکولی است، نتیجه و پاسخدهی به انواع مختلف درمانهای سرطان سینه امکانپذیر است.
سلولهای غدهای در خون
محققین یافتهاند که در بسیاری از زنان مبتلا به سرطان سینه، سلولها از غده جدا شده و وارد گردش خون میشوند. این سلولهای غدهی توسط آزمایشهای آزمایشگاهی با حساسیت بالا قابل تشخیصاند. ولی در حال حاضر این آزمایشهای تشخیصی برای استفاده عمومی و روزمره قابل استفاده نیستند. با این حال، در آینده، جهت تشخیص مؤثر بودن درمانهایی مثل شیمیدرمانی و یا یافتن عود و بازگشت سرطان بعد درمان بسیار مفیدند.
روشهای تصویربرداری جدیدتر
در حال حاضر، بسیاری روش تصویربرداری جدید مورد مطالعهاند تا نشان داده شود، چگونه از آنها برای نشان دادن نواحی از بافت پستان که تغییر شکل و ماهیت داده و احتمالاً سرطانی است، استفاده میشود.
نمونهبرداری پستان
در روش نمونهبرداری جدید که امروزه انجام میگیرد به کمک MRI، نمونههای بسیاری از راه یک برش بسیار کوچک گرفته میشود. این روش بررسی در زنانی که سابقه شخصی یا خانوادگی ابتلا به سرطان سینه دارند و یا بافت پستانی بسیار متراکمی دارند استفاده میشود.
درمان
انواع جدید ماستکتومی
انواع جدیدتر ماستکتومیجهت حفظ ظاهر طبیعی پستان بعد انجام جراحی، مورد مطالعه قرار میگیرند.
1. ماستکتومی با حفظ پوست پستان
بعضی مطالعات نشان دادهاند که این روش، قابل مقایسه با ماستکتومی تعدیل شده در بسیاری زنان است. مقدار بافتی که برداشته میشود مشابه است ولی اغلب پوست اطراف پستان به استثنای نوک پستان و پوست تیره اطراف آن حفظ میشوند. این روش تنها وقتی که ترمیم و بازسازی مجدد بافت پستان باید بلافاصله و سریع انجام شود، امکانپذیر است. این روش، برای غدههای بزرگ و یا انواعی که مجاور پوست هستند، مناسب نیست. با وجودی که هنوز ثابت نشده که این روش از نظر تأثیر مشابه ماستکتومی استاندارد است، بسیاری زنان به دلیل گذاشتن اسکار و جای کمتر و نیز ظاهر طبیعیتر پستان بعد عمل جراحی، آن را به سایر روشها ترجیح میدهند.
2. ماستکتومیبا حفظ نوک پستان (نیپل)
این روش جراحی، حتی از روش قبلی هم جدیدتر است.در روش قبلی، نوک پستان و آرئول (پوست تیره اطراف آن)، در حین برداشت بافت پستان، برداشته میشود.
ولی در این روش، نوک پستان و پوست تیرهتر اطراف آن از بافت پستان جدا شده، و تحت بررسی پاتولوژی قرارگرفته میشوند. در صورتیکه سلول سرطانی نزدیک نیپل و یا آرئول یافت نشود، این بافتها مجدداً متصل میشوند.
3. ماستکتومی زیر جلدی
این یک روش جدید در ماستکتومی پیشگیرانه است. در این روش، برش پوستی زیر پستان داده میشود. بافت پستان برداشته شده ولی پوست پستان و نوک آن در جای خود حفظ میشود.
به دنبال آن بازسازی و ترمیم پستان صورت میگیرد. این روش جای عمل و اسکار کمتری برجای میگذارد ولی نسبت به سایر روشهای ماستکتومی، بافت بیشتری هم از پستان حفظ میشود و در نتیجه احتمال شروع سرطان از بافت باقیمانده بیشتر است.
مطالعات بیشتر روی این تکنیکها باید انجام شوند تا اطمینان حاصل شود که به دنبال آنها سرطان مجدداً عود نمیکند.
4. جراحی انکوپلاستیک
گاهی اوقات بعد جراحی، پستانها از نظر سایز و ظاهر با هم متفاوت میشود. بسیاری از پزشکان با ترکیب جراحی سرطان و پلاستیک آن را برطرف میکنند. به این نوع جراحی ترکیبی انکوپلاستیک (سرطان وجراحی پلاستیک) گفته میشود. این نوع عمل شامل، شکلدهی مجدد پستان همزمان با جراحی حفظ سینه است. همزمان با جراحی روی یک پستان، پستان سمت مقابل از نظر مشابهسازی، تحت جراحی قرار میگیرد. این روش جراحی، بسیار جدید است و تعداد کمیاز پزشکان آن را انجام میدهند. نگرانی اصلی این است که دراین نوع جراحی، بافت سرطانی به جا خواهد ماند یا خیر.
5. جراحی ترمیمی پستان
پیشرفت در زمینه اتصال مجدد عروق خونی (جراحی عروقی) منجر به پیشرفتهایی در جراحی ترمیمی سینه شده است.
تحقیقات نشان میدهند زنانی که از پروتزهای ترمیمی پستان استفاده میکنند، نسبت به گروه کنترل که این جراحی را انجام نمیدهند، ریسک مساوی از نظر ابتلا به بیماریهای سیستم ایمنی دارند. همچنین این پروتزها، ریسک عود و بازگشت سرطان قبلی و یا ایجاد سرطان جدید را افزایش نمیدهند.
رادیوتراپی
پزشکان در حال مقایسه رادیوتراپی با دوزهای روزانه بالاتر ولی در دفعات کمتر، با روش رادیوتراپی استاندارد هستند. مطالعات نشان میدهند که رادیوتراپی با این روش در طی 3 هفته، مشابه درمان استاندارد طی 5 هفته است. سایر مطالعات روی دوزهای بالاتر در مدت زمان کمتر مثلاً یک هفته در حال بررسی هستند.
شیمیدرمانی
شیمیدرمانی با دوز متراکم و فشرده
بعضی مطالعات نشان میدهند که افزایش دفعات تجویز داروی شیمیدرمانی، مثلاً هر دو هفته با همان دوز قبلی، در جلوگیری از عود بیماری نسبت به برنامه عادی (هر 3 هفته) اثر بهتری دارد.
همزمان با این برنامه فشردهدرمانی، از فاکتورهای رشد برای جلوگیری از کاهش سلولهای خونی و نیز عوارض شایع و جدی بیماری استفاده میشوند. بسیاری از پزشکان از این روش استفاده میکنند و مطالعات بسیار کارآزمایی بالینی جهت بررسی نقش این درمان بهعنوان درمان مکمل در حال انجام است.
داروهای جدید شیمیدرمانی
به دلیل اینکه درمان سرطانهای پیشرفته، اغلب دشوار است، محققین به دنبال داروهای بهتر و جدیدتر هستند. در مطالعات جدید، یک دارو، به نام (ixabepilone) شناسایی شده است که باعث کاهش رشد تعداد بسیاری از غدههای پستان میگردد. این درمان حتی در زنانی که قبلاً انواع مختلف داروی شیمیدرمانی مصرف کردهاند هم مؤثر است.
هدفدرمانی
هدفدرمانی، گروهی از داروهای جدید هستند که از طریق اثر روی ژنهای جهش یافته در سرطان اثر میکنند. 2 دسته داروی اصلی در این هدفدرمانی بهکار میروند:
آنتیبادیهای مونوکلونال و هدفدرمانی «ریزمولکول»
آنتیبادی مونوکلونال، نوع خاصی از پروتئین است که توسط سلولهای سیستم ایمنی ساخته میشود. این آنتیبادیها در آزمایشگاه هم قابل ساخت هستند.
2 نوع این داروها، تراستوزوماب (هرسپتین) و لاپاتینیب (تایکرب)، امروزه برای درمان بعضی از انواع سرطان سینه استفاده میشوند. سایر آنتیبادیهای مونوکلونال هم تحت بررسی قرار گرفتهاند.
جلوگیری از ساخت و تولید عروق ریز
برای رشد غده، عروق خونی باید سلولهای سرطانی را تغذیه کنند. بعضی مطالعات نشاندهنده این هستند که انواعی از سرطانهای پستان با تعداد زیاد عروق خونی کوچک و جدید به سرعت تمایل به انتشار در بدن دارند. داروهای جدیدی در حال تولیدند که از طریق جلوگیری از تشکیل عروق خونی جدید، رشد سرطان پستان را متوقف میکنند. بسیاری از این داروها در حال حاضر تحت مطالعه و بررسیاند.
بیفوسفوناتها
داروهایی هستند که برای تقویت، افزایش استحکام و کاهش ریسک شکستگی در استخوانهایی که به علت پخش و انتشار غده، ضعیف و شکننده شدهاند بهکار میروند. مطالعات بسیاری در حال انجاماند تا بررسی کنند آیا بیفوسفوناتها باید بهعنوان قسمتی از درمان استاندارد در سرطانهای سینه ابتدایی استفاده شوند یا خیر.
ویتامین D
مطالعات اخیر نشان میدهند، در زنانی با مراحل اولیه سرطان سینه که سطح ویتامین D پایینی دارند، احتمال بازگشت و عود سرطان در یک نقطه دوردست بدن بالاتر است و پیش آگهی بیماری بدتری دارند. مطالعات بیشتری برای اثبات این فرضیه باید انجام شود و هنوز مشخص نیست که مصرف مکملهای حاوی ویتامین D کمککنندهاند یا خیر.
آنچه باید در مورد سرطان پستان بدانید
مقدمه
این مقاله حاوی اطلاعات مهمی از سرطان پستان است.
در زیر اطلاعاتی از علتهای ممکن، غربالگری، علائم، تشخیص، درمان، و مراقبتهای حمایتی و همچنین مطالبی دربارۀ چگونگی کنار آمدن با این بیماری وجود دارد.
پستان
پستانها در ناحیه قفسۀ سینه که دندهها را میپوشانند قرار دارند. هر پستان از 15 تا 20 لوب تشکیل شده، که هر کدام از این لوبها لوبولهای ریزتری دارند. لوبولها هم شامل غدههای ریزی هستند که میتوانند شیر تولید کنند. بعد از تولد نوزاد، شیر از لوبولها به لولههای نازکی به نام مجاری شیری میریزد و به نوک پستان میرسد. نوک پستان در مرکز ناحیه تیره رنگی از پوست بهنام هالة پستان قرار دارد. بین لوبولها و مجاری شیری را چربی و بافت فیبروز پرکرده است.
در پستان همچنین عروق لنفاوی هم وجود دارند، که این رگها به اندام گرد و کوچکی بهنام غدد لنفاوی منتهی میشوند. دستههای غدد لنفاوی نزدیک پستان درزیر بغل ، بالای استخوان ترقوه و در قفسۀ سینه پشت پستان قرار دارند. غدد لنفاوی باکتریها، سلولهای سرطانی و هر مادۀ مضر دیگری را به خود جذب میکنند.
درک بهتر سرطان
سرطان از سلول، یعنی بلوکهایی که بافت را میسازند شروع میشود و بافتها هم اعضای بدن را میسازد.
معمولاً سلولها با نیاز بدن، رشد میکنند و سلولهای جدید را تشکیل میدهند. سلولی که پیر میشود، میمیرد و سلولهای جدید دیگری جای آن را میگیرند.
گاه در این روند اشکال بهوجود میآید و در حالیکه بدن نیازی ندارد، سلولهای جدید تشکیل میشوند و سلولهای پیر هم وقتی که باید، نمیمیرند. این سلولهای اضافی تودهای از بافتها را تشکیل میدهند که به آنها توده، غده یا تومور میگویند.
تومور یا خوشخیم و یا بدخیم است.
سلولهای سرطانی در صورت انتشار، معمولاً در غدد لنفاوی نزدیک پستان یافت میشوند. سرطان پستان هم تقریباً به تمام نقاط دیگر بدن منتشر میشود. رایجترین نقاط عبارتند از استخوانها، کبد، ریهها، و مغز. تومور جدید هم همان سلولهای غیرعادی و همان نام تومور اولیه را دارد. مثلاً اگر سرطان پستان به استخوانها سرایت کند، سلولهای سرطانی داخل استخوان در واقع سلولهای سرطان پستان هستند. نام بیماری هم سرطان متاستاتیک پستان است، نهسرطان استخوان؛ به همین دلیل درمان آن هم مانند درمان سرطان پستان است، نه سرطان استخوان. پزشکان این نوع سرطان جدید را تومور «دوردست» یا بیماری متاستاتیک مینامند.
عوامل خطرزا
کسی علت دقیق سرطان پستان را نمیداند. پزشکها هم معمولاً نمیتوانند توضیح دهند که چرا زنی به سرطان پستان مبتلا میشود و زن دیگری نمیشود. آنها فقط میدانند که ضربه خوردن، کبود شدن، یا لمس پستان باعث بروز سرطان پستان نمیشود، و دیگر اینکه سرطان پستان مُـسری نیست یعنی کسی از کسیسرطان پستان نمیگیرد.
بنابر تحقیقات، احتمال ابتلا به سرطان پستان در زنانی که بعضی عوامل خطرزا را دارند، بیشتر از زنان دیگر است. عامل خطرزا به چیزی میگویند که احتمال بروز یک بیماری را بالا ببرد.
بنابر مطالعات، این موارد عوامل خطرزای سرطان پستان هستند :
مطالعه در مورد سایر عوامل خطرزا ادامه دارد. محققان در حال مطالعة تأثیرات برنامۀ غذایی، فعالیت بدنی، و ژنتیک بر احتمال خطر سرطان پستان هستند. آنها همچنین در حال بررسی این موضوع هستند که مواد بهخصوصی که در محیط وجود دارند احتمال بروز سرطان پستان را بیشتر میکنند یا خیر.
بسیاری از عوامل خطرزا اجتناب پذیر هستند و بعضی مانند سابقۀ خانوادگی اجتناب ناپذیرند. زنها بهتر است حتیالمقدور با پرهیز از عوامل خطرزای شناخته شده، از خود محافظت کنند.
لازم به ذکر است که بیشتر زنانی که عوامل خطرزای شناخته شده دارند به سرطان پستان مبتلا نمیشوند. درواقع، بهجز بالا رفتن سن، بیش تر زنانِ مبتلا بهسرطان پستان هیچ عامل خطرزای مشخصی ندارند.
اگر فکر میکنید در معرض خطر ابتلا هستید، بهتر است در مورد نگرانی خود با پزشک مشورت کنید. شاید راههایی برای کاهش خطر ابتلا به شما ارائه دهد و یک جدول زمانی معاینات دورهای را برایتان تنظیم کند.
غربالگری
غربالگری سرطان پستان پیش از اینکه علائم آن بروز کند حائز اهمیت است. غربالگری به پزشکان کمک میکند تا بیماری را زود تشخیص دهند و درمان کنند.
پزشک شما شاید یکی از این آزمایشهای غربالگری را برای سرطان پستان به شما پیشنهاد کند:
در مورد زمان شروع و فاصله بین غربالگریها باید از پزشک خود سؤال کنید.
برای شناسایی زودهنگام سرطان پستان
ماموگرام معمولاً توده پستان را پیش از اینکه حس شود نشان میدهد. ماموگرام همچنین لکههای ریز کلسیم را نشان میدهد. به این لکهها میکروکلسیفیکیشن (Microcalcifications) میگویند. توده و یا لکهها معمولاً موجب سرطان، سلولهای پیش سرطانی (Precancerous)، و یا عوارض دیگر میشوند. برای تشخیص وجود سلولهای غیرعادی، به آزمایشهای بیشتری نیاز است.
اگر در ماموگرام شما منطقۀ غیرعادی مشاهده شود، به عکس اشعۀ ایکس بیشتری نیاز است. بعید نیست به نمونهبرداری (بیوپسی) هم نیاز باشد. نمونهبرداری تنها راه تشخیص قطعی سرطان است. (بخش «تشخیص» اطلاعات بیشتری از نمونهبرداری دارد)
ماموگرام بهترین ابزار پزشک جهت تشخیص زودهنگام سرطان پستان است. اما ماموگرام شیوۀ بینقصی نیست:
در ماموگرام (همچنین در عکسهای اشعۀ ایکس دندانپزشکی، و سایر عکسهای رایج اشعۀ ایکس) از میزان بسیار کمی پرتو استفاده میکنند. احتمال هرگونه آسیبی بسیار پایین است اما تکرار عکسبرداری اشعۀ ایکس مشکلساز میشود. فواید آن هم معمولاً بیشتر از خطرات احتمالی آن است. باید از ارائهدهندۀ خدمات پزشکی خود در مورد نیاز به هر عکس اشعۀ ایکس بپرسید. همچنین باید در مورد پوشاندن قسمتهایی از بدن که در عکس نیستند هم پرس و جو کنید.
معاینۀ بالینی سرطان پستان
ارائهدهندۀ خدمات پزشکی در معاینة بالینی، پستان شما را بررسی میکند. معمولاً از شما میخواهد تا بازویتان را بلند کنید و بر سرتان بگذارید، دستهایتان را آویزان کنید، یا دستتان را به باسنتان فشار دهید.
ارائهدهندۀ خدمات پزشکی بهدنبال تفاوت اندازه و شکل دو پستان میگردد. پوست پستان را هم به دنبال بثورات، فرورفتگی و سایر نشانههای غیرعادی بررسی میکند. وی همچنین ممکن است نوک پستان را برای ترشح مایع فشار دهد.
ارائهدهندۀ خدمات پزشکی با انتهای انگشتان خود در جستوجوی توده، تمام پستان، زیر بغل، و اطراف استخوان ترقوه را معاینه میکند. توده پیش از اینکه کسی بتواند آن را حس کند، معمولاً به اندازۀ یک نخود است. معاینه ابتدا در یک سمت انجام میشود و سپس نوبت سمت دیگر بدن است. ارائهدهندۀ خدمات پزشکی همچنین غدد لنفاوی نزدیک پستان را بررسی میکند تا ببیند بزرگ شدهاند یا نشدهاند.
معاینۀ بالینی کامل از پستان معمولاً حدود 10 دقیقه طول میکشد.
برای بررسی هرگونه تغییرات در پستانها بهتر است خودتان پستانها را بهطور ماهیانه معاینه کنید. لازم به ذکر است که با بالا رفتن سن، عادت ماهانه، حاملگی، یائسگی، یا استفاده از قرص ضدحاملگی یا سایر هورمونها هم بعید نیست تغییراتی بهوجود آید. احساس کمی برآمدگی یا غیرهموار بودن طبیعی است. همچنین تورم و حساسیت به لمس درست پیش از شروع و در طول عادت ماهانه هم رایج است.
در صورت مشاهده هرگونه تغییر در پستانها باید با ارائهدهندۀ خدمات پزشکی تماس بگیرید.
معاینۀ شخصی پستان جای تهیۀ منظم ماموگرام برای غربالگری و معاینۀ بالینی منظم پستان را نمیگیرد. هیچ مطالعهای نشان نداده که معاینۀ شخصی پستان باعث کاهش مرگومیر ناشی از سرطان پستان شده باشد.
سؤالاتی که میتوان در مورد غربالگری از پزشک پرسید :
علائم
علائم رایج سرطان پستان عبارتند از :
سرطان پستان در مراحل اولیه معمولاً دردی ندارد. اما در صورت وجود هر نوع درد یا علامتی که برطرف نمیشود باید به ارائهدهندۀ خدمات پزشکی مراجعه کرد. در بیشتر موارد، این علائم مربوط به سرطان نیستند. مشکلات دیگر هم موجب درد میشوند. هر زنی که این علائم را دارد باید با پزشک صحبت کند تا مشکل اصلی هر چه زودتر تشخیص داده و درمان شود.
اگر علائمی دارید و یا نتیجۀ آزمایشهای غربالگری حاکی از سرطان است، پزشک باید بفهمد که این نتایج و علائم از سرطان است و یا از مشکلات دیگرناشی میشود. پزشک شاید از شما دربارۀ سابقۀ پزشکی خود و خانوادهتان بپرسد. یا معاینۀ فیزیکی شوید. پزشک ممکن است شما را برای ماموگرام یا سایر عکسبرداریها بفرستد. در این آزمایشها از بافتهای داخل پستان عکس تهیه میکنند. پس از این آزمایشها، پزشک شاید به این نتیجه برسد که نیازی به آزمایشهای بیشتر نیست. پزشک شاید هم به این نتیجه برسد که باید معاینات بیشتری از شما بشود. یا شاید برای یافتن سلولهای سرطانی نیاز به نمونهبرداری داشته باشید.
معاینۀ بالینی پستان
ارائهدهندۀ خدمات پزشکی پستانها را لمس میکند و بهدنبال سایر علائم میگردد. اگر برآمدگی وجود داشته باشد، پزشک اندازه، شکل، و جنس آن را حس (لمس) میکند. وی همچنین باید ببیند که این توده به آسانی حرکت میکند یا خیر. تودههای خوشخیم معمولاً حس متفاوتی از تودههای سرطانی دارند. تودههای نرم، گرد، و متحرک احتمالاً خوشخیم هستند. تودههای سفت با شکل عجیب که بهنظر میآید به داخل پستان چسبیدهاند بیشتر احتمال دارد که سرطان باشند.
ماموگرام تشخیصی
ماموگرام تشخیصی در واقع عکس اشعۀ ایکس از پستان است. ماموگرام تشخیصی تصاویر واضحتر و با جزئیات بیشتری از مناطقی ارائه میدهد که در ماموگرام غربالگری غیرعادی بهنظر آمدهاند. پزشک از ماموگرام برای بررسی بیشتر تغییرات پستان مانند برآمدگی (توده)، درد، ترشح از نوک پستان، یا تغییر در اندازه و شکل استفاده میکند. ماموگرام تشخیصی معمولاً از قسمت بهخصوصی از پستان تهیه میشود. همچنین در آن از تکنیکهای ویژهای استفاده میشود و دید بهتری نسبت به ماموگرام برای غربالگری ارائه میدهد.
سونوگرافی
دستگاه سونوگرافی امواج صوتی ارسال میکند که انسان نمیشنود. این امواج به بافتها میخورند و برمیگردند. کامپیوتر هم با استفاده از پژواک این امواج، عکسی را تهیه میکند. پزشک این عکسها را در مانیتور میبیند. این عکسها نشان میدهند که توده توپر یا پر از مایع یا ترکیبی از هردوست. به محفظۀ کیسه مانندی که پر از مایع باشد کیست میگویند. کیست سرطان نیست. اما تودۀ توپر شاید سرطان باشد. پزشک پس از آزمایش عکسها را روی نوار ویدیویی ضبط میکند و یا آنها را چاپ میکند. سونوگرافی را میتوان بههمراه ماموگرام انجام داد.
تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (ام.آر.آی)
در تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (ام.آر.آی - MRI) از مغناطیس قوی استفاده میکنند که به کامپیوتر متصل است. ام.آر.آی تصاویر دقیق و با جزئیاتی از بافت پستان تهیه میکند. پزشک این تصاویر را روی مانیتور مشاهده میکند و یا آنها را روی فیلم چاپ میکند. از ام.آر.آی. میتوان بههمراه ماموگرام استفاده کرد.
نمونهبرداری (بیوپسی)
پزشک شما را برای نمونهبرداری به جراح و یا متخصص بیماریهای پستان ارجاع میدهد. برای تشخیص سرطان، نمونهای از مایع و یا بافت از پستان را برمیدارند.
بعضی از نقاط مشکوک معمولاً در ماموگرام دیده میشوند که در معاینۀ بالینی پستان لمس نشدهاند. پزشک می تواند با استفاده از عکسبرداری این نواحی را ببیند و بافت مربوطه را بردارد. بعضی از این عکسبرداریها عبارتند از سونوگرافی، عکسبرداری نقطهگذاری شده با سوزن و یا نمونهبرداری استریوتاکتیک.
پزشک با استفاده از روشهای مختلفی بافت را برمیدارد :
در صورت وجود سلول سرطانی، متخصص آسیبشناس نوع سرطان را تشخیص میدهد. رایجترین نوع سرطان کارسینوم مجراست که سلولهای غیرعادی در دیوارة مجرا مشاهده میشوند. نوع دیگر سرطان هم کارسینوم لوبولار است که سلولهای غیرعادی در لوبولها مشاهده میشوند.
سؤالاتی که میتوان پیش از نمونهبرداری از پزشک پرسید :
آزمایشهای دیگر
اگر سرطان شما را تشخیص دهند، معمولاً پزشک برای شما تست آزمایشگاهی ویژهای تجویز میکند که باید بر بافتهایی انجام شود که قبلاً برداشته شدهاست. این آزمایشها اطلاعات بیشتری از سرطان به پزشک میدهند تا برای درمان برنامهریزی کند.
مرحلهبندی
برای برنامهریزی درمان، پزشک شما باید میزان پیشرفت (مرحله) بیماری را بداند. مرحله بستگی به اندازۀ تومور و این عامل دارد که سرطان منتشر شده یا نه. مرحلهبندی معمولاً شامل عکسبرداری اشعه ایکس و آزمونهای آزمایشگاهی است. این آزمایشها مشخص میکنند که سرطان منتشر شده یا خیر، و در صورتیکه منتشر شده، به چه قسمتهایی از بدن سرایت کرده است. وقتی که سرطان پستان منتشر میشود، سلولهای سرطانی معمولاً در غدد لنفاوی زیربغل یافت میشوند. معمولاً تا پیش از جراحی برای برداشتن تومور از پستان و یا غدد لنفاوی زیر بغل، نمیتوان مرحلۀ سرطان را مشخص کرد.
مراحل سرطان پستان به این شرح است :
سرطان راجعه سرطانی است که پس از یک دورۀ زمانی که از بین رفته، دوباره بر میگردد. این نوع سرطان گاهی بهطور موضعی در پستان یا دیوارۀ قفسه باز میگردد و گاهی به نواحی دیگر بدن مثل استخوان، کبد یا ششها برمیگردد.
درمان
روشهای مختلف درمان براساس مراحل بیماری
بسیاری از زنان مبتلا به سرطان پستان میخواهند خودشان هم در انتخاب نوع درمان سهیم باشند. طبیعی است که بخواهید تا حد امکان در مورد بیماری خود و درمانهای موجود بدانید. اطلاعات بیشتر از سرطان پستان برای خیلی از زنان مفید است.
شوک و فشار عصبی (استرس) ایجاد شده پس از تشخیص، موجب میشود نتوانید هر چه میخواهید از پزشکتان بپرسید. بهتر است پیش از هر قرار ملاقاتی، پرسشهای خود را بنویسید. همچنین از صحبتهای پزشک یادداشت بردارید و یا از او اجازه بگیرید که از ضبط صوت استفاده کنید. و یا شاید بخواهید یکی از دوستان یا اعضای خانوادهتان هنگام صحبت با پزشک جهت شرکت در بحث، یادداشت برداشتن و یا فقط گوش دادن، همراهتان باشد. لازم نیست تمام موارد را یکباره بپرسید. موقعیتهای دیگری هم پیش میآید تا از پزشک یا پرستارتان بخواهید در مورد نکاتی که برایتان واضح نیست، بیشتر توضیح دهند.
پزشک معمولاً شما را به یک متخصص ارجاع میدهد یا شما از او میخواهید که این کار را بکند. جراحان، سرطانشناس بالینی و سرطانشناس متخصص پرتودرمانی، کارشناسانی هستند که سرطان پستان را درمان میکنند. شاید هم بخواهید به متخصص جراحی پلاستیک معرفی شوید.
شیوههای درمانی زنانی که مبتلا به سرطان پستان هستند، انتخابهای درمانی بسیاری دارند. این انتخابها شامل جراحی، پرتودرمانی، شیمیدرمانی، هورموندرمانی و درمان بیولوژیک است. این موارد در زیر توضیح داده میشوند. بسیاری از زنان بیش از یک نوع درمان دریافت میکنند.
انتخاب درمان اساساً بستگی به مرحلۀ بیماری دارد. روشهای مختلف درمانی براساس مرحلۀ بیماری در زیر توضیح داده میشوند.
پزشک نکات مربوط به درمان و نتایج احتمالی هر روش را برایتان توضیح میدهد. مثلاً شاید بخواهید بدانید که یک درمان بخصوص چطور فعالیتهای طبیعی شما را تحت تأثیر قرار میدهد. شما و پزشکتان میتوانید با همکاری هم آن طرح درمانی را انتخاب کنید که با نیازهای پزشکی شما و معیارهای شخصی شما هماهنگ است.
درمان سرطان یا موضعی و یا فراگیر (سیستمیک) است :
از آنجا که سرطان اغلب بافتها و سلولهای سالم را نابود میکند، بروز عوارض جانبی شایع است.
عوارض جانبی اساساً به نوع درمان و مدت آن بستگی دارد و برای همة زنان یکسان نیست و در طول مدت درمان، معمولاً دستخوش تغییر میشوند.
قبل از شروع درمان، تیم درمانی عوارض جانبی احتمالی را برای شما توضیح خواهند داد و راههایی برای کنار آمدن با آنها به شما ارائه میدهند. پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش پیشگیری سرطان مقالههای سودمندی برای درمان سرطان و کنار آمدن با عوارض جانبی آن دارد. این مقالهها شامل«پرتودرمانی و شما (پشتیبانی از بیماران مبتلا به سرطان)»، «شما و شیمیدرمانی»، «درمان زیستشناختی» و «راهنماییهای خوردن برای بیماران سرطانی (قبل، در طول و بعد از درمان)» است.
در هر مرحلهای از بیماری، مراقبتهایی وجود دارد که به کمک آن میتوان درد و نشانههای دیگر را مهار کرد، از عوارض جانبی درمان رها شد و نگرانیهای روحی را هم کم کرد.
همچنین شاید بخواهید درباره شرکت در پژوهشهای بالینی ـ مطالعة تحقیقاتی در مورد شیوههای جدید درمان ـ با پزشکتان صحبت کنید.
سؤالاتی که میتوانید پیش از شروع درمان از پزشک بپرسید :
|
جراحی رایجترین شیوۀ درمان سرطان پستان است. انواع مختلف جراحی وجود دارد. پزشک هرکدام از انواع جراحی را برایتان توضیح میدهد و در مورد فواید و خطرات احتمالی هر کدام شرح میدهد و آنها را با هم مقایسه میکند و همچنین توضیح میدهد که هر کدام از آنها چطور ظاهر شما را تغییر خواهد داد.
در این نوع جراحی، جراح برش جداگانهای انجام میدهد و اغلب غدد لنفاوی زیر بغل را هم برمیدارند. به این کار، تشریح غدد لنفاوی زیر بغل میگویند. این شیوه نشان میدهد که سلولهای سرطانی وارد غدد لنفاوی شدهاند یا نه.
پس از این نوع جراحی (حفظ پستان) پستان بیماران را اکثراً پرتودرمانی پستان میکنند. این درمان سلولهای سرطانی را که احیاناً در پستان باقی ماندهاند، نابود میکند.
در این جراحی پستان را برمیدارند (و یا حتیالامکان بافت را هم برمیدارند). در بیشتر موارد، جراح، غدد لنفاوی زیر بغل را نیز برمیدارد. برخی از بیماران بعد از جراحی پرتودرمانی میشوند.
مطالعات نشان میدهد که میزان موفقیت جراحی نگهدارندۀ پستان (همراه با پرتودرمانی)، و پستانبرداری در مراحل اول و دوم سرطان پستان یکسان است.
نمونهبرداری غدة لنفاوی نگهبان: شیوهای تازه برای بررسی سلولهای سرطانی در غدد لنفاوی است. جراح تعداد کمی از غدد لنفاوی را برمیدارد، به نحوی که موجب عوارض جانبی کمتری شود. اگر پزشک در غدد زیر بغل سلولهای سرطانی بیابد، معمولاً غدد لنفاوی زیر بغل تشریح میشود.مطالعات درباره نمونهبرداری غدد لنفاوی محافظ در دست انجام است. این مطالعات آثار دائمی برداشتن تعداد اندکی از غدد لنفاوی را بررسی میکند.
در جراحی نگهدارندۀ پستان، جراح تومور و مقداری از بافت اطراف آن را برمیدارد. جراح احیاناً غدد لنفاوی زیر بغل را هم برمیدارد. جراح گاهی مقداری از پوشش عضلات قفسۀ سینۀ زیر تومور را هم برمیدارد.
در پستانبرداری کامل (ساده) جراح تمام پستان را بر میدارد. تعدادی از غدد لنفاوی زیر بغل را هم برمیدارند.
در برداشتن تعدیلشده کامل پستان (modified radical mastectomy) جراح همة پستان و اکثر و یا همۀ غدد لنفاوی زیر بغل را برمیدارد. اغلب، لایۀ پوشانندۀ عضلات قفسة سینه را هم برمیدارند. شاید هم قسمت کوچکی از عضلات قفسۀ سینه را هم جهت دسترسی آسانتر برای برداشتن غدد لنفاوی بردارند.
شاید شما بازسازی پستان را انتخاب کنید. این عمل در واقع جراحی ترمیمی جهت بازسازی مجدد شکل پستان است. این جراحی گاهی همزمان با پستانبرداری و یا دیرتر انجام میشود. اگر تمایل به بازسازی دارید، بهتر است قبل از عمل پس�
گروه نوآوری و فناوری اطلاعات پژوهشکده علوم غدد و متابولیسم فعالیت خود را در خصوص روز نوآوری دانشگاه با برگزاری بیش از 10 جلسه از آبان ماه سال 90 تاکنون پیگیری نموده است. در ابتدا از گروه های علمی پژوهشکده در خواست شد تا همه فعالیت های علمی و اجرایی گروه را در قالب نقشه ذهنی در نرم افزار Free Plane ترسیم کنند. به همین منظور کتابچه راهنمای استفاده از نرم افزار Free Plane تهیه و نمایندگان گروه ها به صورت حضوری نیز آموزش های لازم را دریافت نمودند. سپس در جلسات تعیین شده که به صورت هفتگی برگزار شد نمایندگان گروه ها Mind Map گروه را ارائه نموده ، اشکالات و پیشنهادات مناسب جهت تکمیل آن از جانب اعضای گروه نوآوری ارائه می شد. پس از تکمیل نسخه 1 ، جهت تعیین شایستگی های محوری گروه ها در صدد تهیه نسخه 2 Mind Map بر آمدند. در حال حاضر کمیته اجرایی روز نوآوری با حضور جناب آقای دکتر امینی دبیر پژوهشکده ، جناب آقای دکتر ترابی ; سرپرست و دیگر اعضای گروه با برگزاری جلسات روزانه فعالیت های خودرا پیگیری می کنند.
آنوریسم های مغزی آنوریسم مغزی چیست؟
آنوریسم یک بیرون زدگی بصورت حباب در جدار شریان های مغزی است در حقیقت آنوریسم عروق مغزی ناشی از یک ضعف در جدار شریان های مغزی است که بتدریج به علت بالا بودن فشار در داخل عروق سبب برجستگی و ایجاد حباب می شود و چون جدار آن ها ضعیف تر از جدار طبیعی شریانها است ممکن است پاره شود و سبب خونریزی مغزی شود خونریزی می تواند در فضای ساب ارداکنویید اتفاق افتد که خون همراه با CSF ( مایع مغزی نخاعی) است و یا در داخل خود نسج مغز ایجاد شود که خونریزی داخل مغزی (اینتراسربرال هماتوما ) گویند.
علائم بیماری علائم خونریزی ناشی از آنوریسم مغزی بصورت سردرد بسیار شدید و ناگهانی است و معمولاً بدون سابقه قبلی است و در بیمارانی که قبلاً سردرد های معمولی داشته اند این سردرد بسیار شدیدتر و متفاوت است. علائم دیگر شامل تغییر سطح هوشیاری و حتی کوما- اختلالات حرکتی در دست و پا ، استفراغ ، تشنج می باشد.
اقدامات تشخیصی اولین اقدام تشخیصی انجام سی تی اسکن مغزی است در موارد مشکوک بررسی مایع مغزی نخاعی (CSF) نیاز است و وقتی به ضایعه عروق مغزی شک کردیم اقدامات بعدی مثل سی تی اسکن ، آنژیوگرافی ضروری است. درمان امروزه روش درمان در آنوریسم های مغزی به دو نوع تقسیم می شود.
1. روش اندوواسکولار ( اینترونشن ) که در این روش از طریق عروق مغزی بدون عمل جراحی باز و بدون باز کردن جمجمه با استفاده از کاتتر و مواد مخصوص وارد شریان شده و آنوریسم را پیدا کرده و با تزریق مواد خاص یا بالون این ضایعه عروق را مسدود می کنند.
2. روش عمل جراحی باز در این روش با عمل جراحی ضایعه عروق را پیدا کرده و با استفاده از کلیپس های مخصوص آنوریسم را می بندند. هر دو روش دارای فواید و عوارض های می باشد. لذا انتخاب هر روش بهتر است با نظر پزشک معالج باشد.
درمان آنوریسم های که بطور اتفاقی کشف می شوند: در صورتی که اندازه آنوریسم بیش از 3 میلی متر باشد این آنوریسم باید درمان شود و بسته شود. در صورتی که اولین آنژیوگرافی در بیمار منفی بود بعد از آن باید سی تی آنژیوگرافی شود و اگر منفی بود دو هفته بعد آنژیوگرافی تکرار شود.
زمان جراحی زمان جراحی در اولین فرصت می باشد و هر چه زودتر انجام شود فقط در مواردی که حال عمومی بیمار خوب نباشد و بیمار در حالت ساب کوما و یا کوما است عمل جراحی تا به هوش آمدن بیمار باید به نعویق افتد.
برخی از این غذاها عبارتند ازا:
ویتامین d: مطالعات ثابت کرده است که مصرف ویتامین d به اندازه کافی باعث کاهش احتمال ابتلا به دیابت نوع 2 می شود. در حالیکه فقدان ویتامین d احتمال مقاومت به انسولین را افزایش می دهد. پیشنهاد می شود که بزرگسالان با توجه به سنشان، روزانه 200 تا 600 واحد بین الملل(iu) ویتامین d مصرف کنند. برخلاف سایر ویتامین ها ، بدن می تواند ویتامین d را به کمک پوست تولید کند. 30 حضور در معرض نور خورشید باعث تولید 10000 تا 12000 (iu)ویتامین d می شود. همچنین غذاهایی مثل شیر غنی شده، دانه سویا، ماهی سالمون و تونا و... سرشار از ویتامین d است. استفاده از مکمل ها نیز روش خوبی برای دریافت این ویتامین می باشد. مطالعه ای ثابت کرده است که زنانی که روزانه 800(iu) ویتامین d – به خصوص همراه کلسیم- مصرف می کنند به صورت بارزی کمتر دچار دیابت نوع دو می شوند.
منیزیم: منیزیم یکی دیگر از مواد معدنی است که مانع از بروز دیابت می شود. مصرف این ماده معدنی مانع از بروز دیابت نوع 2 بویژه در زنان چاق می شود. مقدار مصرف پیشنهادی به طور روزانه 400تا 420 میلی گرم برای مردان بزرگسال و 320 میلی گرم برای زنان می باشد. بهترین منابع این ماده معدنی عبارتند از : دانه گل آفتاب گردان، اسفناج، زلف عروسان، کونیولا، برنج وحشی، بادام، توفو(خمیر سویا)، ماهی لیبوت، لوبیا سفید ، غلات و میوه ها و سبزیجات تازه.
مخچه بزرگترین بخش پسمغز است و در حفرهٔ مغزی پسین یعنی در عقب بصل النخاع و پل مغزی و در زیر چادر مخچهای قرار میگیرد. مخچه مسئول هماهنگ کردن حرکات ارادی بدن میباشد. در بخش قدامی، مخچه در مجاورت با بطن چهارم مغزی، پل مغزی و بصل النخاع قرار گرفته و در ناحیهٔ خلفی تحتانی در مجاورت با بخش صدفی استخوان پس سری و در ناحیهٔ فوقانی در مجاورت با چادر مخچهای قرار دارد. مخچه ظاهری شبیه تخم مرغ داشته و دچار مقداری تغییر شکل شده است، بدین معنی که از بالا به پایین پهن شده و در خط وسط فشرده شده و از طرفی به طرف دیگر کشیده شده است. مخچه وزنی معادل با ۱۵۰ گرم دارد (مردان بزرگسال). در بالغین وزن مخچه یک هشتم و در اطفال یک بیستم وزن مغز را تشکیل میدهد
مخچه به تنهایی نمیتواند باعث کنترل اعمال عضلانی شود. بلکه همیشه با همکاری سایر سیستمهای کنترل حرکت، عمل میکند. مخچه نقشهای عمدهای در زمان بندی فعالیتهای حرکتی و در رفتن سریع و نرم از یک حرکت به حرکت بعدی بازی میکند. به طورکلی مخچه دارای تقریباً ۳۰ میلیون واحد عملی تقریباً یکسان است. اگر چه اکثر تصمیم گیریها به وسیله قشر (کورتکس) مغز صورت میگیرد، اما چگونگی تنظیم تعادل، تونسیته عضلات، جهت حرکات و میزان نیروی لازم جهت انجام یک حرکت به وسیله عضلات و نیز تعیین این که کدام عضو این حرکت را انجام دهد به عهده مخچه است.
مخچه از قدیم یک "ناحیه ساکت مغز" خوانده شده است و این موضوع به طور عمده به این دلیل است که تحریک الکتریکی این ساختار هیچ گونه احساسی تولید نمیکند و به ندرت موجب حرکت میشود. با این وجود حذف مخچه واقعاً موجب غیرطبیعی شدن شدید حرکت ما میشود. مخچه به ویژه برای کنترل فعالیتهای عضلانی بسیار سریع از قبیل دویدن، ماشین نویسی، نواختن پیانو و حتی صحبت کردن اهمیت حیاتی دارد. نبود این ناحیه از مغز موجب ناهماهنگ شدن تقریباً کامل این فعالیتها میشود. با وجودی که نبود مخچه موجب فلج شدن هیچ عضلهای نمیشود. اما چگونه مخچه میتواند تا این حد مهم باشد در حالی که هیچ گونه توانایی مستقیمی برای ایجاد انقباض عضله ندارد؟ پاسخ این است که مخچه به برنامه ریزی متوالی (حرکت پشت سر هم) فعالیتهای حرکتی کمک کرده و هم چنین فعالیتهای حرکتی بدن را به طور مرتب کنترل میکند و آنها را تصحیح میکند تا این حرکات با پیامهایی که از طرف مغز دیکته میشود، مطابقت پیدا کند.
در واقع مخچه به طور مداوم اطلاعات جدید را از نواحی کنترل حرکت (در مغز و نخاع) دریافت میکند. هم چنین اطلاعاتی از قسمتهای مختلف بدن از قبیل ماهیچه، مفصل، پوست، چشم و گوش دریافت میکند. سپس مخچه حرکاتی را که واقعاً انجام شدهاند را با حرکاتی که مورد نظر سیستم حرکتی بوده مقایسه میکند. اگر این دو حرکت به طور رضایت بخشی با هم نخوانند، آن گاه پیامهای مناسب برای لحظهای مجدداً به داخل سیستم حرکتی ارسال میشوند تا سطوح فعالیت عضلات ویژه را کاهش یا افزایش دهند. همچنین مخچه هنگامی که حرکت کنونی فرد هنوز در حال انجام است، در برنامه ریزی حرکت متوالی بعدی (در جزیی از ثانیه جلوتر از آن) به قشر مغز کمک میکند. مخچه از حرکات کنونی خود نیز درس میگیرد. به این معنی که اگر حرکتی آن طوری که دقیقاً مورد نظر بوده انجام نشود، مدار نورونی مخچه یاد میگیرد که دفعه بعد حرکت قوی تر یا ضعیف تری انجام دهد و انقباضات بعدی عضله را با حرکات مورد نظر تطبیق دهد. از جمله علایمی که نشانه صدمه خوردن به مخچه است، عبارتند از: اختلال در تکلم، تلوتلو خوردن هنگام راه رفتن و لرزش در جریان انجام کار ارادی. هم چنین صدمه به مخچه باعث میشود که شخص توانایی انجام حرکات دقیق را نداشته باشد. به عنوان مثال نتواند خط راست بکشد یا با چکش روی میخ بکوبد. البته باید توجه داشت که نوع اختلال ایجاد شده بستگی به نوع آسیب وارد شده دارد. به عنوان مثال در صورت وارد آمدن آسیب جزیی به قشر مخچه، فرد میتواند حرکات معمول خود را به آهستگی انجام دهد
هیپوترمی زمانی رخ می دهد که مکانیسم های کنترل بدن شما قادر به حفظ درجه حرارت طبیعی بدن نیستند . درجه حرارت مرکزی بدن شما بطور طبیعی حدود ۳۷ درجه سانتیگراد می باشد . درجه حرارت داخلی حدود ۳۵ درجه سانتیگراد یا کمتر نشانگر هیپوترمی است .
علائم و نشانه هائی که ممکن است ایجاد شوند شامل کاهش تدریجی توانائی های جسمی و ذهنی می باشد . هیپوترمی شدید می تواند منجر به مرگ شود . بیشترین افراد در معرض خطر افراد مسن ،اطفال ، بیماران ذهنی یا مبتلا به آلزایمر که قدرت قضاوت در مورد نیاز به پناهگاه را ندارند و بیماران مسموم ، بی خانمان و افراد گرفتار در سرما بعلت خرابی اتومبیل می باشند .
پوشیدن لباس های محافظ و رعایت سایر نکات ایمنی می تواند باعث عدم افت درجه حرارت بدن شما به سطوح مرگبار شود . توجه به علائم و نشانه های زودرس هیپوترمی نیز مهم می باشد .
زمانی که در خارج از منزل مشغول فعالیتهائی مثل پیک نیک ، شکار ، ماهیگیری ، قایق سواری و اسکی می باشید نسبت به وضعیت هوا و اینکه شما یا همراهانتان خیس و سرد شوید توجه کنید . زمانیکه آب تبخیر می شود سطح پوست شما سرد شده و درجه حرارت داخلی شما سقوط می کند . وزیدن باد روی سطوح خیس بدن شما به میزان زیادی تبخیر و سرما را افزایش می دهد . بهترین روش مقابله با سرما و رطوبت قبل از اینکه دچارهیپوترمی شدید شوید حرکت بداخل منزل یا پناهگاه و به سرعت گرم و خشک شدن می باشد .
افت درجه حرارت مرکزی بدن به میزان ۳۵ درجه سانتیگراد یا کمتر علامت اصلی هیپوترمی می باشد . این حالت معمولاً به تدریج رخ می دهد . اغلب افراد متوجه نمی شوند که نیاز به مراقبت پزشکی دارند .
علائم شایع عبارتند از :
لرز ( که کوشش بدن شما برای تولید حرارت از طریق فعالیت عضلات می باشد )
تلوتلوخوردن
آهسته و نامفهوم صحبت کردن
ناله کردن
این رفتارها می تواند نتیجه تغییرات در هماهنگی حرکتی و سطح هوشیاری بعلت هیپوترمی باشد .
سایر علائم و نشانه ها عبارتند از :
تکلم نامفهوم
کاهش غیرطبیعی سرعت تنفس
پوست سرد و رنگ پریده
خستگی و بیحالی
شدت هیپوترمی بسته به اینکه چه میزان درجه حرارت مرکزی بدن شما کاهش یابد متفاوت است . هیپوترمی شدید نهایتاً منجر به نارسائی قلبی و تنفسی و سپس مرگ خواهد شد .
علت هیپوترمی معمولاً قرار گرفتن طولانی مدت در معرض درجه حرارت های پائین یا محیط سرد و مرطوب می باشد .
سایر عوامل مؤثر شامل پوشش ناکافی و غفلت از پوشاندن سر ، دست ها و پاها می باشد . بطور طبیعی میزان نامتناسبی از حرارت از طریق سر از دست می رود . هیپوترمی فقط در هوای سرد زمستانی زمانی که درجه حرارت پائین است یا باد سرد می وزد رخ نمی دهد بلکه در حالات وشرایط خفیف تری نیز امکان بروز دارد . باران شدیدی که در یک روز سرد تا پوست شما را خیس کند اگر بداخل خانه نرفته و خود را گرم و خشک نکنید نیز می تواند منجر به هیپوترمی شود .
سقوط ناگهانی بداخل آب سرد نیز می تواند یک علت باشد . هیپوترمی بسته به درجه حرارت آب ممکن است ظرف چند دقیقه در معرض آن قرار گرفتن و یا ساعت ها بعد رخ دهد . لازم نیست که آب در حد یخ زدن سرد باشد تا باعث هیپوترمی شود . بدن شما حرارت را در آب سریعتر از هوا از دست می دهد . هر درجه حرارت آبی کمتر از درجه حرارت بدن باعث می شود که بدن شما مقداری حرارت از دست بدهد .
لباس های بسیار سرد و خیس بخصوص در صورت وزش باد و حضور در آب سرد همه می تواند در افزایش احتمال هیپوترمی نقش داشته باشد . افراد بسیار مسن ، بسیار جوان یا مبتلا به بعضی بیماریهای بخصوص مستعد هیپوترمی می باشند .
۱- عوامل خطرساز برای افراد مسن : افراد ۶۵ سال به بالا بخصوص مستعد هیپوترمی هستند چون ممکن است دچار سایر بیماریها بوده یا داروهائی مصرف کنند که با قدرت بدن برای تنظیم درجه حرارت بدن تداخل داشته باشد .
۲ - عوامل خطرساز در کودکان : کودکان سریعتر از بالغین حرارت از دست می دهند . نسبت سر به بدن در اطفال بیش از بالغین بوده ، بنابراین اطفال به از دست دادن حرارت از طریق سر مستعد تر هستند همچنین اطفال ممکن است بعلت بازیگوشی خود به سرما توجه نکنند . همچنین ممکن است در هوای سرد لباس کافی نپوشند و یا اینکه زمانی که احساس سرما می کنند به داخل خانه نیایند . اطفال شیرخوار نیز بسیار مستعد هستند چون مکانیسم های کارای کمتری برای تولید حرارت دارند .
۳ - سایر عواملی که ممکن است شما را در معرض خطر قرار دهد :
الف - اختلالات روانی : افرادی که دچار بیماری آلزایمر یا سایر بیماریهای دارای اختلال ذهنی هستند . ممکن است از خطرات در هوای سرد ماندن آگاه نباشند . خروج از منزل و سرگردان شدن در مبتلایان به آلزایمر شایع بوده و بسیاری از آنان نمی توانند راه خود را به سمت خانه پیدا کنند .
ب - مصرف الکل : الکل ممکن است باعث شود بدن شما از داخل احساس گرما کند اما قدرت بدن شما را برای حفظ گرما کاهش می دهد .
ج - بیماریها : بعضی از بیماریها بر قدرت بدن جهت پاسخ دهی به سرما یا تولید گرما تأثیر می گذارند . این بیماریها عبارتند از کم کاری درمان نشده تیروئید ، آرتریت شدید ، بیماری پارکینسون ، تروما ، صدمات ستون فقرات ، سوختگی ها ، اختلالات عروق یا اعصاب که بر حس اندام ها تأثیر می گذارند ( برای مثال نوروپاتی محیطی در بیماران دیابتیک ) ، کاهش آب بدن و هر حالتی که فعالیت را محدود کرده یا مانع جریان طبیعی خون شود . افراد مستعد احتمال بیشتری دارد که یک یا بیشتر این بیماریها را داشته باشند .
د - درجه حرارت آب : عامل دیگری که به وقوع هیپوترمی کمک می کند ، مدت زمانی است که شما در آب سرد هستید . زمان نجات وقتی که فردی بطور اتفاقی در آب سرد سقوط می کند حیاتی است . شانس بقاء تحت تأثیر درجه حرارت آب می باشد . هر چقدر آب سردتر باشد شانس بقا کمتر است .
زمان احتمال زنده ماندن در آب | فاصله تا بیهوشی | درجه حرارت آب |
کمتر از ۱۵-۴۵ | کمتر از ۱۵ دقیقه | زیر صفر درجه سانتیگراد |
۹۰-۳۰ دقیقه | ۶--۳۰ دقیقه | ۱۱-۵ درجه |
۳-۱ ساعت | ۲-۱ ساعت | ۱۷-۱۱ درجه |
۴۰-۲ ساعت | ۷-۲ ساعت | ۲۳-۱۷ درجه |
۳ ساعت با به بالا | ۱۲-۳ ساعت | ۲۹-۲۳ درجه |
نامشخص | نامشخص | بالای ۲۹ درجه سانتیگراد |
هر فردی که در معرض هوا یا آب سرد قرار گرفته و در حال لرز است از لحاظ ذهنی اختلال پیدا می کند ، پوست سرد و مرطوب دارد ، خسته به نظر می رسد و دچار اختلال تکلم است باید مورد مراقبت پزشکی قرار گیرد . تازمانیکه کمک از راه برسد خود را گرم و خشک نگه داشته و ترجیحاً در داخل منزل یا حداقل بدور از محل وزش باد قرار دهید .
عوارض هیپوترمی بستگی به میزان کاهش درجه حرارت بدن شما دارد . اگر در آب باشید ممکن است هوشیاری خود را از دست داده و قبل از اینکه کاهش درجه حرارت بدن شما باعث مرگ شود غرق شوید .
سایر عوارض عبارتند از :
یخ زدگی
از دست دادن اندامها
کوما
هر چقدر درجه حرارت مرکزی بدن شما کاهش بیشتری پیدا کند احتمال عوارض و صدمات دائمی بیشتر است .
کسی که دچار هیپوترمی شده است باید هر چه سریعتر تحت درمان قرار گیرد . تا زمانی که مراقبت های پزشکی از راه برسد اقدامات زیر ضروری است .
۱ - خارج کردن فرد از محیط سرد : ممانعت از افت بیشتر درجه حرارت حیاتی است . اگر شما قادر به خارج کردن فرد از محیط سرما نیستید به هر طریق ممکن فرد را از معرض سرما و باد محافظت کنید .
۲ - لباس های خیس را در آورید : در صورتیکه لباس های فرد خیس شده است ، آنها را درآورده و یا لباس خشک جایگزین کنید . سر فرد را بپوشانید . سعی کنید بیمار را زیاد حرکت ندهید . اگر لازم است لباسها را پاره کنید .
۳ - فرد را از زمین سرد جدا کنید : فرد را روی پتو یا سطح گرم دیگری بخوابانید .
۴ - مراقب تنفس فرد باشید : بیمار مبتلا به هیپوترمی شدید ممکن است بیهوش بوده و علامت واضحی از ضربان قلب و یا تنفس نداشته باشد . در صورتیکه تنفس بیمار متوقف شده یا بسیار کم و سطحی است در صورتیکه می توانید احیاء قلبی تنفسی را شروع کنید .
۵ - حرارت بدن خود را تقسیم کنید : برای گرم کردن بدن بیمار لباس های خود را درآورده و کنار بیمار پوست به پوست دراز بکشید ، سپس هر دو بدن را با یک پتو بپوشانید .
۶ - از نوشابه های گرم استفاده شود ؛ اگر بیمار بیهوش است و قادر به بلع می باشد به او یک نوشابه گرم غیرالکلی بدهید .
۱ - از حرارت مستقیم استفاده نکنید : از آب گرم یا لامپ حرارتی یا کیسه آب گرم برای گرم کردن بیمار استفاده نکنید . بلکه کمپرس گرم روی گردن ، دیواره قفسه سینه و کشاله ران بگذارید . برای گرم کردن بازوها و پاها تلاش نکنید . گرمای اعمال شده به پاها و دستها باعث حرکت یافتن خون سرد به سمت قلب ، ریه ها و مغز و در نتیجه کاهش درجه حرارت مرکزی بدن می شود . این مسئله می تواند کشنده باشد .
۲ - بیمار را ماساژندهید : با مبتلایان به هیپوترمی به آرامی رفتار کنید چون آنها در معرض خطر ایست قلبی هستند .
۳ - از نوشابه های الکلی استفاده نکنید : الکل قدرت بدن برای حفظ گرما را کاهش می دهد .
پزشک می تواند در صورت نیاز اقداماتی برای گرم کردن بدن از داخل انجام دهد . یک روش دادن مایعات گرم از طریق ورید می باشد . در موارد هیپوترمی شدید همودیالیز می تواند به سرعت درجه حرارت بدن را به میزان طبیعی برگرداند . همودیالیزیک روش پزشکی است که مایع اضافی ، مواد شیمیائی و دفعی را از خون توسط فیلتر کردن خون از طریق یک کلیه مصنوعی خارج می سازد . این روش معمولاً در مبتلایان به نارسائی کلیه مورد استفاده قرار می گیرد . در مورد هیپوترمی خون فقط در خارج از بدن گرم شده و به بدن بازگردانده می شود .
برای افراد در معرض خطر هیپوترمی مانند افراد مسن ، مبتلایان به اختلالات جسمی یا ذهنی و افراد بی خانمان برنامه های اجتماعی و خدمات حمایتی پزشکی و اجتماعی دارای ارزش زیادی است . عمل به این برنامه ها و بررسی آنها روی افراد گروههای مستعد ، پیشگیری از قرار گرفتن طولانی مدت در معرض سرما و تأمین حرارت کافی راههای کاهش تعداد موارد مرگ و میر بعلت هیپوترمی می باشد .
قبل از اینکه خودتان یا اطفالتان بداخل هوای سرد بروید به موارد زیر توجه کنید :
۱ - پوشش : کلاه یا پوشش دیگری برای جلوگیری از فقدان حرارت از طریق سر ، صورت و گردن بپوشید . دست های خود را با دستکش های بدون انگشتی بپوشانید . در اینگونه دستکش ها انگشتان در تماس مستقیم با یکدیگر بوده و گرم باقی می مانند.
۲ - فعالیت زیاده از حد : از فعالیت هائی که باعث تعریق زیاد می شوند اجتناب کنید . ترکیب لباس خیس و هوای سرد می تواند باعث مشکل شود .
۳ - لباس چند لایه : لباس های سبک چند لایه مناسب بپوشید . رویه خارجی لباس از جنس مواد دافع آب برای محافظت بسیار مفید هستند . لایه های داخلی لباس از جنس ابریشم ، پشم یا پلی پروپیلن به نسبت کتان حرارت بیشتری را حفظ می کند .
۴ - خشک ماندن : تا جائیکه ممکن است خشک بمانید . در فصل زمستان به قسمت هائی از لباس که برف می تواند وارد شود دقت کنید .
در طی ماههای سرد تجهیزات اورژانس را در ماشین خود داشته باشید . این تجهیزات شامل پتو ، کبریت ، شمع و مقداری مواد غذائی می باشد . تلفن همراه نیز مفید است . در صورتیکه اتومبیل شما در برف گیر کرده است در مورد روشن نگه داشتن موتور دقت کنید چون ورود مونوکسید کربن بداخل اتومبیل می تواند یک خطر خاموش باشد .
لازم نیست آب بسیار سرد باشد تا باعث هیپوترمی شود . هر آبی که سردتر از درجه حرارت بدن باشد می تواند باعث از دست دادن حرارت شود . آب سردتر از ۲۰ درجه سانتیگراد می تواند به سرعت باعث هیپوترمی شود . در صورتیکه به داخل آب سقوط کنید رعایت نکات زیر مدت بقای شما را در آب سرد افزایش می دهد .
۱ - جلیقه نجات بپوشید . اگر برای قایق سواری می روید جلیقه نجات بپوشید . جلیقه نجات به شما کمک می کند که در آب بدون مصرف انرژی شناور مانده و مدت طولانی تری در آب سرد زنده بمانید و همچنین تا حدی حرارت بدن راحفظ می کند .
۲ - نترسید : اگر نمی توانید به درستی شنا کنید آرام بمانید . حرکات غیرضروری باعث مصرف انرژی اضافی و از دست دادن حرارت بدن می شود .
۳ - بدن خود را به شکلی قرار دهید که از دست دادن حرارت به حداقل برسد .
زانوها را به سینه چسبانده تا از تنه خود محافظت کنید . اگر جلیقه نجاتی پوشیده اید که در اینحالت صورت شما را به سمت پائین می برد پاهای خود را کنار هم گذاشته ، بازوها را به پهلوها چسبانده و سر را به عقب ببرید .
۴ - اگر به شکل گروهی به داخل آب سرد سقوط کرده اید با چسبیدن به یکدیگر گرم بمانید .
۵ - لباس های خود را در نیاورید و زیپ و دکمه های لباس خود را ببندید . سر خود را بپوشانید . لایه آب مابین لباسها و بدن شما گرم شده مانند عایق عمل می کند .
۶ - برای شنا کردن تلاش نکنید مگر اینکه به یک محل امن نزدیک باشید . شنا نکنید مگر اینکه یک قایق ، جلیقه نجات یا فرد دیگری نزدیک شما باشد . شنا کردن انرژی زیادی مصرف کرده ، درجه حرارت بدن را کاهش داده و مدت زمان بقا را بیش از ۵۰ درصد کوتاه میکند .
این مقاله تنها در مورد تومورهای مغزی اولیه است؛ سرطانی که از قسمت دیگر بدن به مغز گسترش مییابد، با تومورهای مغزی اولیه متفاوت است.
سرطان ریه، سرطان پستان، سرطان کلیه، ملانوم، و دیگر انواع سرطان معمولاً به مغز گسترش مییابند. زمانیکه این امر اتفاق میافتد، این تومورها، تومورهای مغزی متاستاتیک نامیده میشوند.
افراد مبتلا به تومورهای مغزی متاستاتیک گزینههای درمانی متفاوتی دارند. درمان اساساً به این بستگی دارد که سرطان در کجا آغاز شده است. بهجای این مقاله، اگر بخواهید، میتوانید گزیدة مقالات پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) را دربارة سرطان متاستاتیک مطالعه کنید.
این مقاله در مورد تشخیص، درمان و مراقبتهای حمایتی به شما اطلاعات میدهد؛ آگاهی از مراقبتهای پزشکی در تومورهای مغزی، به شما کمک میکند تا نقش مؤثری در انتخاب مراقبت از خود داشته باشید.
این مقاله شامل فهرستی از سؤالات است که میتوانید از پزشک خود بپرسید. بسیاری از مردم فکر میکنند که بههمراه داشتن فهرستی از سؤالات هنگام دیدار پزشک مفید است؛ برای فراموش نکردن آنچه پزشک به شما میگوید میتوانید یادداشتبرداری کرده یا از ضبط صوت استفاده کنید؛ همچنین میتوانید یکی از اعضای خانواده و یا یکی از دوستانتان را جهت یادداشتبرداری، پرسیدن سؤال یا فقط گوشدادن به صحبتهای پزشک با خود ببرید.
برای آگاهی از جدیدترین اطلاعات دربارة سرطان مغز، لطفاً به پایگاه ما: http://www.ncii.ir مراجعه کنید.
مغز
مغز تودۀ نرم و اسفنجی از بافتها است، که محافظت میشود توسط :
مغز کارهایی را که تصمیم به انجام آن میگیریم (مانند راه رفتن و یا حرف زدن) و کارهایی را که بدن ما بدون فکر کردن انجام میدهد (مانند تنفس) هدایت میکند. مغز همچنین مسئول حواس پنجگانة ما (بینایی، شنوایی، بساوایی، چشایی و بویایی)، حافظه، احساسات، و شخصیت ما است و شبکهای از عصبها، پیامها را از مغز به بقیه بدن و بالعکس میرسانند؛ برخی عصبها مستقیماً از مغز به چشمها، گوشها، و دیگر قسمتهای سر میروند؛ عصبهای دیگر در درون نخاع قرار دارند تا مغز را به دیگر قسمتهای بدن وصل کنند.
در داخل مغز و ستون فقرات، سلولهای گلیال (Glial )، سلولهای عصبی را محاصره میکنند و آنها را در مکان خود ثابت نگه میدارند.
سه بخش مهم در مغز فعالیتهای مختلفی را کنترل میکنند :
مخ: مخ از اطلاعات داده شده توسط حواس استفاده میکند تا به ما بگوید در اطراف ما چه میگذرد و بدن ما چگونه باید به آنها پاسخ دهد. این بخش از مغز، کنترلکنندۀ مطالعه، تفکر، یادگیری، صحبت، و احساسات است.
مخ به نیمکرههای مغزی چپ و راست تقسیم میشود. نیمکره راست عضلات سمت چپ و نیمکره چپ عضلات سمت راست بدن را کنترل میکند.
درجات تومور و انواع آن
درجة تومور
انواع تومورهای اولیة مغز
هنگامیکه بیشتر سلولهای طبیعی، پیر و یا آسیبدیده میشوند، از بین میروند و سلولهای جدیدی جای آنها را میگیرند. برخی اوقات، این فرآیند اشتباه پیش میرود؛ سلولهای جدید در هنگامیکه بدن به آنها نیاز ندارد تشکیل میشوند و سلولهای پیر و یا آسیب دیده عادی ازبین نمیروند. تولید سلولهای اضافی اغلب تشکیل تودهای از بافت را میدهد، که به آن رشد زائد و یا تومور اطلاق میشود؛ تومورهای اولیة مغز میتوانند خوشخیم و یا بدخیم باشند.
تومورهای خوشخیم مغزی دارای سلولهای سرطانی نیستند.
تومورهای مغزی بدخیم (که سرطان مغزی نیز نامیده میشود) حاوی سلولهای سرطانی هستند :
درجه بندی تومور
پزشکان، تومورهای مغزی را براساس درجه آنها دستهبندی میکنند؛ تومور درجه یک، توموری است که سلولهایش در زیر میکروسکوپ قابل رؤیت باشند.
درجه یک : بافت خوشخیم است. سلولها تقریباً شبیه سلولهای طبیعی مغزی هستند و به آرامی رشد میکنند.
درجه دو : بافت بدخیم است و در مقایسه با تومورهای درجه1، سلولها شباهت کمتری به سلولهای طبیعی دارند.
درجه سه : بافت بدخیم، سلولهایی دارد که با سلولهای طبیعی متفاوت است؛ سلولهای غیرطبیعی فعالانه رشد میکنند (آناپلاستیک Anaplastic).
درجه چهار : بافتهای بدخیم سلولهایی بسیار شبیه به سلولهای غیرطبیعی با تمایل به رشد سریع، دارند.
سلولهای تومورهای درجه پایین (درجه یک و دو) طبیعیتر بهنظر میرسند، و عموماً کندتر از سلولهای تومورهای درجه بالا (درجه سه و چهار) رشد میکنند.
در طی زمان، یک تومور درجه پایین ممکن است تبدیل به تومور درجه بالا شود. به هرحال، این تغییر اغلب در بین بزرگسالان بیشتر از کودکان اتفاق میافتد.
میتوانید گزیدة مقالات سرطان پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) به نام درجة تومور را مطالعه کنید.
انواع تومورهای مغزی اولیه
انواع مختلفی از تومورهای مغزی اولیه وجود دارند؛ تومورهای مغزی اولیه براساس نوع سلولها و یا قسمتی از مغز که در آن شروع به رشد میکنند، نامگذاری میشوند. برای مثال، بیشتر تومورهای مغزی اولیه در سلولهای گلیال (Glial) شروع میشوند. این نوع تومور گلیوم (Glioma) نامیده میشود.
شایعترین انواع تومورهای مغزی دربزرگسالان عبارتند از:
آستروسیتوما(Astrocytoma) : این تومور درسلولهای گلیال (Glial) ستارهای شکل، که آستروسیت (Astrocytes) نامیده میشوند، شروع میشود. این تومور میتواند در هر درجهای باشد، در بزرگسالان، یک آستروسیتوما (Astrocytoma) اغلب در مخ بهوجود آورد.
منینژیوم(Meningioma) : این تومور در مننژ (Meninnges) بروز میکند. این نوع تومور میتواند درجه یک، دو یا سه باشد. معمولاً به صورت خوشخیم (درجه یک) شروع میشود و بهآرامی رشد میکند.
الیگودندروبلاستوما (Oligodendroglimoa) : این تومور در سلولهای مادة چرب پوششدهندة عصبها، که آن را محافظت میکند، بروز میکند. این اتفاق معمولاً در مخ رخ میدهد؛ این بیماری در افراد میانسال شایعتر است و میتواند در درجات دو و سه باشد.
شایعترین انواع تومورهای مغزی درکودکان عبارتند از :
مدولوبلاستوما (Medulloblastoma ) : این تومور معمولاً در مخچه بروز میکند و به تومور اولیه نوروآکتودرمال (Neuroectodermal ) معروف است. این تومور درجه چهار است.
آستروسیتومای درجه یک و یادو : در کودکان، این تومور درجه پایین در هر قسمتی از مغز ممکن است بروز کند. شایعترین آستروسیتوما در کودکان، آستروسیتوم پیلوسیتیک جوانان است. تومور این بیماری درجه یک است.
تومور اپاندیموم (Ependymoma) : این تومور درسلولهایی که حفرة مغز و یا کانال مرکزی نخاع را میپوشانند بروز میکند. این نوع بیماری در کودکان و نوجوانان شایعتر است و میتواند درجه یک، دو و یا سه باشد.
گلیوم ساقه مغز (Brain Stem Glioma) : این تومور در پایینترین قسمت مغز بروز میکند و میتواند درجه پایین و یا بالا باشد. شایعترین نوع آن گلیوم منتشر داخل پل مغز است.
میتوانید جهت کسب اطلاعات بیشتر دربارۀ انواع تومورهای مغزی به پایگاه http://www.ncii.ir مراجعه کنید.
عوامل خطرزا
هنگامیکه به شما میگویند دچار تومور مغزی شدهاید، طبیعی است اگر با خود بیاندیشید چه عاملی باعث بروز بیماری در شما شده است؛ اما هیچکس علت دقیق تومورهای مغزی را نمیداند. پزشکان بهندرت میتوانند توضیح دهند که چرا یک فرد دچار تومور مغزی میشود ولی دیگری نمیشود.
محققان در حال مطالعه هستند که ببینند آیا افراد دارای عوامل خطرزا خاص، به نسبت دیگران، بیشتر در معرض خطر ابتلا به تومور مغزی هستند یا خیر؛ عامل خطرزا آن چیزی است که احتمال ابتلا به یک بیماری را افزایش میدهد.
در مطالعات به عوامل خطرزای زیر برای تومورهای مغزی دست یافتهاند :
محققان در حال مطالعه این نکته هستند که آیا استفاده از تلفن همراه، داشتن جراحات در ناحیة سر، و یا قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی خاص در محل کار و یا میدانهای مغناطیسی، عوامل خطرزای مهمی هستند یا نه؛ مطالعات هنوز ارتباط مداومی بین این عوامل بروز بیماری خاص و تومورهای مغزی نشان ندادهاند، اما باید مطالعات بیشتری در این مورد انجام گیرد.
علائم بیماری
علائم تومور مغزی بستگی به اندازه تومور و محل آن دارد. علائم هنگامی بروز میکنند که تومور بر عصبهای یک قسمت از مغز فشار آوردند و یا به آن صدمه بزنند. علاوه بر این، علائم ممکن است هنگامی آشکار شوند که تومور، مانع جریان مایع در داخل یا اطراف مغز، و یا تجمع مایع موجب تورم مغز شود. موارد زیر رایجترین علائم تومورهای مغزی هستند:
اغلب اوقات، این علائم بهعلت وجود تومور مغزی نیستند و برخی دیگر از مشکلات سلامت نیز میتوانند باعث بروز این علائم شوند. اگر شما دارای هر یک از این علائم هستید، بایستی با پزشک خود مشورت کنید تا این مشکلات تشخیص داده شده درمان شوند.
تشخیص بیماری
اگر شما دارای علائمی هستند که از احتمال وجود تومور مغزی خبر میدهد، پزشک بایستی یک معاینه فیزیکی از شما بهعمل آورد و سؤالاتی دربارة سابقة بیماریهای شخصی و خانوادگیتان بپرسد.
پزشک شما ممکن است دستور آزمایشهای دیگری را نیز بدهد :
جراح میتواند جهت بررسی سلولهای توموری، به دو طریق به بافتها دست بیاید :
اگر تومور در ساقه مغز و یا بخش معین دیگری باشد، جراح نمیتواند بدون آسیب رساندن به بافتهای طبیعی مغز، از تومور نمونهبرداری کند؛ در این شرایط، پزشک جهت آگاهی هر چه بیشتر از تومور مغز، از CT و یا MRI و یا دیگر آزمایشهای تصویربرداری استفاده میکند.
فردی که نیاز به بیوپسی دارد، میتواند از پزشک این سؤالات را بپرسد :
درمان
جراحی
پرتودرمانی
شیمیدرمانی
افرادی که دارای تومور مغزی هستند، چند گزینة درمان در اختیار دارند؛ این گزینهها عبارتند از جراحی، پرتودرمانی، و شیمیدرمانی. بسیاری از بیماران ترکیبی از این درمانها را دریافت میکنند.
انتخاب نحوۀ درمان اساساً بستگی به موارد زیر دارد :
برای برخی از انواع سرطان مغز، پزشک باید بداند آیا سلولهای سرطانی در مایع مغزی نخاعی نیز وجود دارند یا نه.
پزشک میتواند گزینههای درمانی، نتایج احتمالی و عوارض جانبی را برای شما تشریح کند. از آنجا که درمان سرطان معمولاً به سلولها و بافتهای سالم نیز آسیب میرساند، عوارض جانبی هم بسیار شایع هستند. بنابراین قبل از آغاز درمان، از تیم خدمات پزشکی خود درباره عوارض جانبی احتمالی و اینکه در چه صورت درمان میتواند فعالیتهای طبیعی شما را تغییر دهد، سؤال کنید. شما به کمک تیم خدمات پزشکیتان میتوانید برنامة درمانی طراحی کنید که نیازهای پزشکی و شخصی شما را برآورده کند.
اگر میخواهید در مورد شرکت در پژوهشهای بالینی، مطالعة تحقیقاتی شیوههای جدید درمان، اطلاعاتی بهدست آورید، به بخش شرکت در تحقیقات سرطانمراجعه کنید.
پزشک ممکن است شما را به نزد یک متخصص بفرستد، و یا اینکه شما چنین درخواستی از او داشته باشید؛ متخصصین درمان تومورهای مغزی عبارتند از: متخصص بیماریهای مغز و اعصاب، جراح مغز و اعصاب، سرطانشناس تومورهای مغزی، رادیوتراپیست آنکولوژیست (Radiation Oncologist) و رادیولوژیست عصبی.
گروه خدمات پزشکی همچنین شامل یک پرستار سرطانشناس، کارشناس تغذیه، مشاور بهداشت روان، مددکار اجتماعی، فیزیوتراپیست یا توان درمانگر، یک درمانگر شغلی و گفتار درمان، و نیز یک متخصص درمان فیزیکی است؛ کودکان هم شاید به یک مربی جهت کمک به انجام تکالیف درسیشان نیاز داشتهباشند. (اطلاعات بیشتری در مورد درمانگرها و مربیان به شما ارائه میدهد)
شاید لازم باشد قبل از شروع درمان، این سؤالات را از پزشکتان بپرسید.
جراحی
جراحی اولین شیوة معمول برای درمان اغلب تومورهای مغزی است. برای جراحی بایستی بیهوشی عمومی دریافت کنید و قبلاً هم موی سر خود را بتراشید؛ البته همیشه نیازی به تراشیدن تمامی سر خود ندارید.
جراحی جهت بازکردن جمجمه را کرانیوتومی Craniotomy مینامند؛ برای این کار جراح برشی در پوست سر شما ایجاد کرده و از اره مخصوصی برای بریدن مقداری از استخوان جمجمه استفاده میکند.
گاهی ممکن است هنگامیکه جراح تمامی تومور مغز یا بخشی از آن را برمیدارد به هوش باشید؛ جراح تا مقدار ممکن تومور را بر میدارد و از شما خواسته میشود که مثلاً پای خود را حرکت دهید، بشمرید، یا الفبا را بگویید و یا یک داستان نقل کنید. توانایی شما در انجام این دستورها به جراح کمک میکند تا از بخشهای مهم مغز مراقبت کند.
بعد از اینکه تومور برداشته شد، جراح سوراخ جمجمه را با تکهای از استخوان و یا با تکه فلز میپوشاند و سپس برش پوست را بخیه میزند.
برخی مواقع جراحی غیرممکن است، مثلاً اگر تومور در ساقه مغز و یا بخش خاص دیگری باشد، جراح ممکن است قادر نباشد بدون آسیب رساندن به بافتهای طبیعی مغز، تومور را بردارد. این افراد که نمیتوانند مورد جراحی قرار گیرند، باید پرتودرمانی و یا دیگر درمانها را دریافت کنند.در چند روز اول پس از جراحی ممکن است سردرد داشته باشید و یا احساس بیقراری کنید در اینصورت دارو میتواند معمولاً درد را کنترل کند.
قبل از جراحی، بایستی برنامة کاهش درد را با گروه پزشکی خود در میان بگذارید . بعد از جراحی، تیم شما میتواند، در صورتیکه نیاز به تسکین درد بیشتری داشتهباشد، برنامة خود را با شما تنظیم کند.
شما همچنین ممکن است گاهی احساس خستگی و یا ضعف کنید. زمان مورد نیاز برای دورة نقاهت در افراد مختلف متفاوت است. ممکن است چند روزی را هم در بیمارستان سپری کنید.
برخی مشکلات غیرمعمول دیگر نیز بعد از جراحی تومور مغزی اتفاق میافتد. مغز ممکن است متورم شده یا مایع در جمجمه جمع شود. گروه پزشکی شما، علائم تورم و یا تجمع مایع را کنترل کند؛ به طور مرتب در شما مورد بررسی قرار میدهد. شما ممکن است برای کمک به کاهش تورم استروئید (کورتن) دریافت کنید.
جهت بیرون کشیدن مایع، شاید به جراحی دومی هم نیاز باشد. جراح یک لولة باریک بلند در بطن مغز قرار میدهد. (برای برخی افراد، شانت قبل از انجام عمل جراحی تعبیه میشود) لوله از زیرپوست به قسمت دیگری از بدن ـ معمولاً به شکم ـ وصل میشود. مایع اضافه از مغز بیرون کشیده شده به داخل شکم ریخته میشود. برخی اوقات هم مایع به داخل قلب ریخته میشود.
عفونت مشکل دیگری است که ممکن است بعد از جراحی اتفاق بیفتد، در اینصورت گروه درمانی به شما آنتیبیوتیک میدهد.
جراحی مغز گاهی میتواند به بافتهای سالم نیز آسیب برساند؛ آسیب مغزی ممکن است یک مشکل جدی باشد و میتواند باعث بروز مشکلاتی در فکر کردن، دیدن، و یا صحبت کردن شود. برخی اوقات هم این آسیب مغزی دائمی و یا طولانی است. و شاید به توان درمانگری، گفتار درمانی، و یا درمانی شغلی نیاز داشته باشید. به بخش بازتوانی مراجعه کنید.
شما بهتر است در مورد جراحی این سؤالها را از پزشکتان بپرسید :
پرتودرمانی
پرتودرمانی، با استفاده از اشعه ایکس بسیار قوی، اشعه گاما، و یا پروتون، باعث از بین بردن سلولهای سرطانی میشود.
پرتودرمانی معمولاً بعد از جراحی آغاز میشود. پرتو، سلولهای توموری را که ممکن است در برخی بخشها باقی مانده باشند از بین میبرد. برخی اوقات، در مورد بیمارانی که نمیتوانند جراحی شوند، از پرتودرمانی استفاده میکنند.
پزشکان جهت درمان تومورهای مغزی از انواع پرتودرمانی خارجی و داخلی استفاده میکنند.
• پرتودرمانی خارجی: اگر جهت درمان به یک درمانگاه و یا بیمارستان بروید، دستگاه بزرگی در خارج از بدن، اشعههای پرتو را به سر شما میتاباند. از آنجاییکه سلولهای سرطانی میتوانند در بافتهای سالم اطراف تومور نیز گسترش پیدا کرده باشند، پرتو به تومور، بافتهای مغزی اطراف و یا تمامی مغز نیز تابانده میشود؛ همچنین برخی بیماران به تابش پرتو بر نخاع نیز نیاز دارند. برنامة درمان به سن، نوع و اندازه تومور بستگی دارد. پرتودرمانی خارجی تفکیک شده (Fractionated External Beam Therapy) شایعترین شیوة پرتودرمانی است، که برای افراد دارای تومور مغزی استفاده میشود. استفاده از دوز کامل پرتو در طول چندین هفته، به حفظ بافتهای سالم در ناحیه تومور کمک میکند. معمولاً درمان پنج روز در هفته و به مدت چندین هفته است. یک ویزیت معمولی اغلب کمتر از یک ساعت و هر درمان فقط چند دقیقه طول میکشد.
برخی مراکز درمانی در حال بررسی روشهای جدیدی جهت بهکارگیری پرتودرمانی خارجی هستند :
پرتودرمانی داخلی (پرتودرمانی ایمپلنت و یا براکیتراپی) : پرتودرمانی داخلی معمولاً برای درمان تومورهای مغزی رایج و در دست مطالعه است. پرتو از مادة رادیواکتیو موجود درایمپلنتهایی که دانهها (Seeds) نامیده میشوند، متصاعد میشود. دانهها در داخل مغز کار گذاشته میشوند و برای ماهها پرتوهایی متصاعد میکنند؛ بعد از تمام شدن پرتو، این دانهها نیازی به برداشته شدن ندارند.
برخی افراد بعد از درمان دچار عوارض جانبی کمی شده یا اصلاً دچار عوارض جانبی نمیشوند. در موارد نادری هم افراد تا چندین ساعت بعد از پرتودرمانی خارجی دچار حالت تهوع میشوند. گروه پزشکی شما میتواند شیوههایی ارائه دهد که به شما برای غلبه بر این مشکل کمک کند. پرتودرمانی گاهی هم باعث میشود شما بعد از هر درمان شدیداً احساس خستگی کنید. البته استراحت کردن بسیار اهمیت دارد، اما پزشکان معمولاً به افراد توصیه میکنند تا آنجا که میتوانند فعال باقی بمانند.
علاوه بر این، پرتودرمانی خارجی معمولاً باعث از دست دادن مو در آن قسمت از سر میشود که مورد درمان واقع شده است. معمولاً ظرف چندین ماه موها دوباره شروع به رشد میکنند. پرتودرمانی همچنین باعث میشود که پوست سر و گوشها قرمز، خشک و حساس شود. گروه خدمات پزشکی شما میتواند شیوههایی را برای کاهش این مشکلات به شما پیشنهاد کند.
برخی اوقات پرتودرمانی باعث میشود که بافت مغز متورم شود. شما ممکن است دچار سردرد شوید یا احساس فشار کنید. گروه خدمات پزشکی شما میتواند مراقب علائم بروز این مشکلات باشد. آنها میتوانند داروهایی را برای کاهش این ناراحتیها تجویز کنند. پرتو گاهی بافتهای سالم مغز را از بین میبرد و اگرچه این امر بسیار نادر است، این عارضه جانبی میتواند باعث سردرد، تشنج و حتی مرگ شود.
پرتو ممکن است به غده هیپوفیز و دیگر قسمتهای مغز آسیب برساند. برای کودکان، این عارضه باعث مشکلات یادگیری و کندی رشد و پیشرفت میشود؛ علاوه بر این، پرتو خطر ایجاد تومورهای ثانویه را در مراحل بعدی زندگی افزایش میدهد.
مطالعة مقالة پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) به نام «پرتودرمانی و شما» میتواند مفید باشد.
بهتر است قبلاً این سؤالها را دربارۀ پرتودرمانی از پزشکتان بپرسید :
شیمیدرمانی
گاهی اوقات از شیمیدرمانی، یعنی استفاده از داروها برای از بین بردن سلولهای سرطانی، جهت درمان تومورهای مغزی استفاده میشود. داروها به شیوههای زیر به بیمار داده میشود:
عوارض جانبی شیمیدرمانی اساساً بستگی به این دارد که چه نوع دارو و چه مقدار از آن به بیمار داده شده است. عوارض جانبی رایج عبارتند از حالت تهوع و استفراغ، از دست دادن اشتها، سردرد، تب و لرز، و احساس ضعف. اگر داروها سطح سلولهای خونی سالم را پایین بیاورد، احتمال بیشتری دارد که شما دچار عفونت، کبودی و یا خونریزی و نیز احساس ضعف و خستگی شوید. گروه خدمات پزشکی شما به بررسی سطح پایین سلولهای خونی خواهد پرداخت. برخی از عوارض با مصرف دارو کاهش پیدا خواهند کرد.
افرادی که یک ایمپلنت (یک ویفر) حاوی دارو را دریافت میکنند جهت کنترل علائم عفونت بعد از جراحی توسط گروه خدمات پزشکی تحت نظر قرار میگیرند. عفونت میتواند با استفاده از آنتیبیوتیک درمان شود.
برای اطلاعات بیشتر میتوانید مقالة پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) به نام «شما و شیمیدرمانی» را مطالعه کنید.
بهتر است این سؤالات را درباره شیمیدرمانی از پزشکتان بپرسید :
نظر دوم
قبل از شروع درمان، شاید بخواهید از نظر دومی دربارۀ تشخیص بیماری و برنامه درمانی خود آگاه شوید. برخی افراد نگران این هستند که پزشکشان ممکن است از این نظر دومی را درخواست کنند رنجیدهخاطر شود. معمولاً خلاف این موضوع صحت دارد و بیشتر پزشکان از نظر دوم استقبال میکنند.
اگر شما نظر دومی دریافت کنید، پزشک جدید ممکن است با تشخیص و برنامة درمانی پزشک اول موافق باشد و یا شیوۀ دیگری را پیشنهاد کند. در هر دو صورت، اطلاعات شما بیشتر میشود و شاید بتوانید احساس کنترل بیشتری بر بیماری خود داشته باشید. شما با دانستن اینکه گزینههایتان را مورد بررسی قرار دادهاید میتوانید نسبت به تصمیماتی که اتخاذ کردهاید احساس اعتماد بیشتری کنید.
ممکن است جمعآوری نظرهای مختلف پزشکی و دیدن پزشکان دیگر، مستلزم زمان و تلاش زیادی باشد. در بسیاری موارد، صرف چندین هفته وقت برای گرفتن نظر دوم مشکلی ندارد و تأخیر در شروع درمان معمولاً باعث کماثر شدن آن نمیشود. برای کسب اطمینان، بایستی در مورد تأخیر در درمان با پزشکتان مشورت کنید. چون در برخی افراد مبتلا به تومور مغری درمان فوری لازم است.
شیوههایی زیادی برای یافتن یک پزشک برای گرفتن نظر دوم وجود دارد. میتوانید برای دستیابی به مراکز درمانی و پزشکان متخصص میتوانید به آدرس پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) مراجعه کنید.
تغذیه
مهم است که شما با خوب غذا خوردن از خود مراقبت کنید. شما نیاز دارید که مقدار مناسبی از کالریها را برای حفظ وزن مناسب مصرف کنید. شما همچنین نیاز دارید برای حفظ قدرت خود پروتئین کافی دریافت کنید. خوب غذا خوردن به شما کمک میکند احساس بهتری کرده و انرژی بیشتری داشته باشید.
برخی مواقع بهخصوص در طی و با بلافاصله بعد از درمان، ممکن است علاقهای به غذا خوردن نداشتهباشید. و احساس ناراحتی و خستگی کنید. ممکن است احساس کنید که غذاها به خوشمزگی گذشته نیستند. علاوه بر این، عوارض جانبی درمان (از قبیل اشتهای کم، حالت تهوع، استفراغ، و یا تاول زدن دهان) میتوانند باعث شوند که غذا خوردن برایتان سخت شود. پزشک شما، یک متخصص تغذیه، و یا یک مراقب سلامت دیگر میتوانند به شما پیشنهادهایی جهت کنار آمدن با این مشکلات ارائه دهند. علاوه بر این، مقاله پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) به نام «نکات خوردن» نظرات و دستورات غذایی مفیدی ارائه میدهد.
مراقبت حمایتی
تومور مغزی و درمان آن میتواند منجر به دیگر مشکلات سلامت شود. لازم است جهت جلوگیری و یا کنترل این مشکلات مراقبت حمایتی دریافت کنید.
میتوانید قبل، در طی، و یا بعد از درمان سرطان مراقبت حمایتی دریافت کنید. این امر میتواند آرامش شما و کیفیت زندگی شما را در طی درمان بهبود ببخشید.
گروه خدمات پزشکی شما میتواند در مشکلات زیر به شما کمک نماید :
اطلاعات درباره شانت را میتوان در قسمت جراحی از بخش درمان یافت.
بیماران بسیاری که تومور مغزی دارند در طی درمانهایی که برای کند کردن پیشرفت بیماری انجام میشوند مراقبت حمایتی دریافت میکنند.
برخی بیماران تصمیم میگیرند که درمان ضدتومور را دریافت نکرده و تنها مراقبت حمایتی را جهت مدیریت علائم دریافت کنند.
بازتوانی
بازتوانی میتواند بخش مهمی از برنامه درمانی باشد. اهداف بازتوانی بستگی به نیاز شما و اینکه تومور چگونه بر توانایی شما درانجام فعالیتهای روزمره تأثیر گذاشته است، بستگی دارد.
برخی افراد ممکن است هرگز نتوانند دوباره تمامی تواناییهایی را که قبل از تومور مغزی و درمان آن داشتهاند بهدست آورند. اما تیم پزشکی شما تمام تلاش خود را میکند تا شما هرچه زودتر به فعالیتهای روزمره و طبیعی خود برگردید.
پیگیری سلامتی بیمار پس از درمان
شما بعد از درمان تومور مغز به معاینههای عمومی منظم نیاز دارید. برای مثال، در مورد انواع خاصی از تومورهای مغزی، هر سه ماه یکبار نیاز به معاینه عمومی است. معاینههای عمومی کمک میکنند که این اطمینان را بهوجود آورند که هرگونه تغییراتی در سلامت شما مورد توجه واقع شده و در صورت نیاز تحت درمان قرار خواهد گرفت.
اگر شما در حین معاینههای عمومی هرگونه مشکل سلامتی داشتهباشید، باید با پزشک خود تماس بگیرید.
پزشک شما را در مورد احتمال برگشت تومور معاینه میکند علاوه بر این معاینه عمومی کمک میکند مشکلات سلامتی که میتوانند در اثر درمان سرطان بهوجود آیند تشخیص داده شوند.
معاینههای عمومی شامل معاینات دقیق فیزیکی و عصبی و نیز MRI و سیتیاسکن است. اگر شما یک شانت داشتهباشید، پزشک، شما آن را بررسی میکند تا ببیند آیا به خوبی کار میکند یا نه.
در پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) در بخش انتشارات فهرست کتابهایی مرتبط با سرطان وجود دارد که به شما دربارة سؤالات دربارة پیگیری سلامتی بیمار پس از درمان و دیگر کرانها کمک میکند. مطالعة مقالة پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) به نام امید به آینده: زندگی بعد از درمان سرطان مفید است. همچنین میتوانید گزیدة مقالات مقالة پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) به نام پیگیری سلامتی بیمار پس از درمان سرطان را مورد مطالعه قرار دهید.
منابع حمایتی
آگاهی از اینکه مبتلا به تومور مغزی هستید میتواند زندگی شما و نیز زندگی افراد نزدیک شما را تغییر دهد. مدیریت این تغییرات میتواند سخت باشد. این امر طبیعی است که شما، خانواده شما، و دوستانتان برای غلبه بر احساساتی که تشخیص بیماری میتواند برای شما به همراه بیاورد نیاز به کمک داشته باشید.
نگرانیها دربارۀ درمان و مدیریت عوارض جانبی آنها، ماندن در بیمارستان، صورتحسابهای پزشکی، بسیار متداول است. شما ممکن است نگران مراقبت از خانواده، حفظ شغل، و یا ادامه فعالیتهای روزمره خود باشید.
اینها افراد و مؤسساتی هستند که میتوانید برای حمایت به آنها مراجعه کنید :
مشارکت در تحقیقات سرطان
تحقیقات سرطان میتواند منجر به پیشرفت واقعی در تشخیص و درمان تومورهای مغزی شود. ادامه تحقیق، این امید را ایجاد میکند که درآینده حتماً افراد بیشتری که مبتلا به تومور مغزی هستند بهطور موفقیتآمیز درمان شوند.
پزشکان سراسر دنیا در حال انجام پژوهشهای بالینی متعددی هستند (مطالعات تحقیقاتی که درآن افراد بهطور داوطلبانه شرکت میکنند). پژوهشهای بالینی برای این طراحی شدهاند تا بفهمند که آیا شیوههای جدید مطمئن و مؤثر هستند.
پزشکان در حال یافتن شیوههای بهتری برای مراقبت از بزرگسالان و کودکان مبتلا به تومورهای مغزی هستند. آنها در حال آزمایش داروهای جدید و ترکیب داروها با پرتودرمانی هستند. آنها همچنین در حال مطالعه این امر هستند که چگونه داروها ممکن است عوارض جانبی درمانی را کاهش دهند.
حتی اگر افراد در یک پژوهش بالینی بهطور مستقیم از این امر منتفع نشوند، احتمالاً میتوانند با کمک به پزشکان در آگاهی بیشتر از تومورهای مغزی و چگونگی کنترل آنها مشارکت مهمی در درمان سرطان داشته باشند. اگرچه پژوهشهای بالینی ممکن است ایجاد خطر کنند، پزشکان هر کاری را برای محافظت از بیمارانشان انجام میدهند.
اگر شما علاقهمند به مشارکت در پژوهشهای بالینی هستید، با پزشک خودتان صحبت کنید. بهتر است مقالة پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) به نام «مشارکت در مطالعات تحقیقاتی درمان سرطان» را مطالعه کنید. این مقاله چگونگی انجام مطالعات درمانی و منافع و خطرات احتمالی آنها را تشریح میکند.
این مقاله تنها در مورد تومورهای مغزی اولیه است؛ سرطانی که از قسمت دیگر بدن به مغز گسترش مییابد، با تومورهای مغزی اولیه متفاوت است.
سرطان ریه، سرطان پستان، سرطان کلیه، ملانوم، و دیگر انواع سرطان معمولاً به مغز گسترش مییابند. زمانیکه این امر اتفاق میافتد، این تومورها، تومورهای مغزی متاستاتیک نامیده میشوند.
افراد مبتلا به تومورهای مغزی متاستاتیک گزینههای درمانی متفاوتی دارند. درمان اساساً به این بستگی دارد که سرطان در کجا آغاز شده است. بهجای این مقاله، اگر بخواهید، میتوانید گزیدة مقالات پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) را دربارة سرطان متاستاتیک مطالعه کنید.
این مقاله در مورد تشخیص، درمان و مراقبتهای حمایتی به شما اطلاعات میدهد؛ آگاهی از مراقبتهای پزشکی در تومورهای مغزی، به شما کمک میکند تا نقش مؤثری در انتخاب مراقبت از خود داشته باشید.
این مقاله شامل فهرستی از سؤالات است که میتوانید از پزشک خود بپرسید. بسیاری از مردم فکر میکنند که بههمراه داشتن فهرستی از سؤالات هنگام دیدار پزشک مفید است؛ برای فراموش نکردن آنچه پزشک به شما میگوید میتوانید یادداشتبرداری کرده یا از ضبط صوت استفاده کنید؛ همچنین میتوانید یکی از اعضای خانواده و یا یکی از دوستانتان را جهت یادداشتبرداری، پرسیدن سؤال یا فقط گوشدادن به صحبتهای پزشک با خود ببرید.
برای آگاهی از جدیدترین اطلاعات دربارة سرطان مغز، لطفاً به پایگاه ما: http://www.ncii.ir مراجعه کنید.
مغز
مغز تودۀ نرم و اسفنجی از بافتها است، که محافظت میشود توسط :
مغز کارهایی را که تصمیم به انجام آن میگیریم (مانند راه رفتن و یا حرف زدن) و کارهایی را که بدن ما بدون فکر کردن انجام میدهد (مانند تنفس) هدایت میکند. مغز همچنین مسئول حواس پنجگانة ما (بینایی، شنوایی، بساوایی، چشایی و بویایی)، حافظه، احساسات، و شخصیت ما است و شبکهای از عصبها، پیامها را از مغز به بقیه بدن و بالعکس میرسانند؛ برخی عصبها مستقیماً از مغز به چشمها، گوشها، و دیگر قسمتهای سر میروند؛ عصبهای دیگر در درون نخاع قرار دارند تا مغز را به دیگر قسمتهای بدن وصل کنند.
در داخل مغز و ستون فقرات، سلولهای گلیال (Glial )، سلولهای عصبی را محاصره میکنند و آنها را در مکان خود ثابت نگه میدارند.
سه بخش مهم در مغز فعالیتهای مختلفی را کنترل میکنند :
مخ: مخ از اطلاعات داده شده توسط حواس استفاده میکند تا به ما بگوید در اطراف ما چه میگذرد و بدن ما چگونه باید به آنها پاسخ دهد. این بخش از مغز، کنترلکنندۀ مطالعه، تفکر، یادگیری، صحبت، و احساسات است.
مخ به نیمکرههای مغزی چپ و راست تقسیم میشود. نیمکره راست عضلات سمت چپ و نیمکره چپ عضلات سمت راست بدن را کنترل میکند.
درجات تومور و انواع آن
درجة تومور
انواع تومورهای اولیة مغز
هنگامیکه بیشتر سلولهای طبیعی، پیر و یا آسیبدیده میشوند، از بین میروند و سلولهای جدیدی جای آنها را میگیرند. برخی اوقات، این فرآیند اشتباه پیش میرود؛ سلولهای جدید در هنگامیکه بدن به آنها نیاز ندارد تشکیل میشوند و سلولهای پیر و یا آسیب دیده عادی ازبین نمیروند. تولید سلولهای اضافی اغلب تشکیل تودهای از بافت را میدهد، که به آن رشد زائد و یا تومور اطلاق میشود؛ تومورهای اولیة مغز میتوانند خوشخیم و یا بدخیم باشند.
تومورهای خوشخیم مغزی دارای سلولهای سرطانی نیستند.
تومورهای مغزی بدخیم (که سرطان مغزی نیز نامیده میشود) حاوی سلولهای سرطانی هستند :
درجه بندی تومور
پزشکان، تومورهای مغزی را براساس درجه آنها دستهبندی میکنند؛ تومور درجه یک، توموری است که سلولهایش در زیر میکروسکوپ قابل رؤیت باشند.
درجه یک : بافت خوشخیم است. سلولها تقریباً شبیه سلولهای طبیعی مغزی هستند و به آرامی رشد میکنند.
درجه دو : بافت بدخیم است و در مقایسه با تومورهای درجه1، سلولها شباهت کمتری به سلولهای طبیعی دارند.
درجه سه : بافت بدخیم، سلولهایی دارد که با سلولهای طبیعی متفاوت است؛ سلولهای غیرطبیعی فعالانه رشد میکنند (آناپلاستیک Anaplastic).
درجه چهار : بافتهای بدخیم سلولهایی بسیار شبیه به سلولهای غیرطبیعی با تمایل به رشد سریع، دارند.
سلولهای تومورهای درجه پایین (درجه یک و دو) طبیعیتر بهنظر میرسند، و عموماً کندتر از سلولهای تومورهای درجه بالا (درجه سه و چهار) رشد میکنند.
در طی زمان، یک تومور درجه پایین ممکن است تبدیل به تومور درجه بالا شود. به هرحال، این تغییر اغلب در بین بزرگسالان بیشتر از کودکان اتفاق میافتد.
میتوانید گزیدة مقالات سرطان پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) به نام درجة تومور را مطالعه کنید.
انواع تومورهای مغزی اولیه
انواع مختلفی از تومورهای مغزی اولیه وجود دارند؛ تومورهای مغزی اولیه براساس نوع سلولها و یا قسمتی از مغز که در آن شروع به رشد میکنند، نامگذاری میشوند. برای مثال، بیشتر تومورهای مغزی اولیه در سلولهای گلیال (Glial) شروع میشوند. این نوع تومور گلیوم (Glioma) نامیده میشود.
شایعترین انواع تومورهای مغزی دربزرگسالان عبارتند از:
آستروسیتوما(Astrocytoma) : این تومور درسلولهای گلیال (Glial) ستارهای شکل، که آستروسیت (Astrocytes) نامیده میشوند، شروع میشود. این تومور میتواند در هر درجهای باشد، در بزرگسالان، یک آستروسیتوما (Astrocytoma) اغلب در مخ بهوجود آورد.
منینژیوم(Meningioma) : این تومور در مننژ (Meninnges) بروز میکند. این نوع تومور میتواند درجه یک، دو یا سه باشد. معمولاً به صورت خوشخیم (درجه یک) شروع میشود و بهآرامی رشد میکند.
الیگودندروبلاستوما (Oligodendroglimoa) : این تومور در سلولهای مادة چرب پوششدهندة عصبها، که آن را محافظت میکند، بروز میکند. این اتفاق معمولاً در مخ رخ میدهد؛ این بیماری در افراد میانسال شایعتر است و میتواند در درجات دو و سه باشد.
شایعترین انواع تومورهای مغزی درکودکان عبارتند از :
مدولوبلاستوما (Medulloblastoma ) : این تومور معمولاً در مخچه بروز میکند و به تومور اولیه نوروآکتودرمال (Neuroectodermal ) معروف است. این تومور درجه چهار است.
آستروسیتومای درجه یک و یادو : در کودکان، این تومور درجه پایین در هر قسمتی از مغز ممکن است بروز کند. شایعترین آستروسیتوما در کودکان، آستروسیتوم پیلوسیتیک جوانان است. تومور این بیماری درجه یک است.
تومور اپاندیموم (Ependymoma) : این تومور درسلولهایی که حفرة مغز و یا کانال مرکزی نخاع را میپوشانند بروز میکند. این نوع بیماری در کودکان و نوجوانان شایعتر است و میتواند درجه یک، دو و یا سه باشد.
گلیوم ساقه مغز (Brain Stem Glioma) : این تومور در پایینترین قسمت مغز بروز میکند و میتواند درجه پایین و یا بالا باشد. شایعترین نوع آن گلیوم منتشر داخل پل مغز است.
میتوانید جهت کسب اطلاعات بیشتر دربارۀ انواع تومورهای مغزی به پایگاه http://www.ncii.ir مراجعه کنید.
عوامل خطرزا
هنگامیکه به شما میگویند دچار تومور مغزی شدهاید، طبیعی است اگر با خود بیاندیشید چه عاملی باعث بروز بیماری در شما شده است؛ اما هیچکس علت دقیق تومورهای مغزی را نمیداند. پزشکان بهندرت میتوانند توضیح دهند که چرا یک فرد دچار تومور مغزی میشود ولی دیگری نمیشود.
محققان در حال مطالعه هستند که ببینند آیا افراد دارای عوامل خطرزا خاص، به نسبت دیگران، بیشتر در معرض خطر ابتلا به تومور مغزی هستند یا خیر؛ عامل خطرزا آن چیزی است که احتمال ابتلا به یک بیماری را افزایش میدهد.
در مطالعات به عوامل خطرزای زیر برای تومورهای مغزی دست یافتهاند :
محققان در حال مطالعه این نکته هستند که آیا استفاده از تلفن همراه، داشتن جراحات در ناحیة سر، و یا قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی خاص در محل کار و یا میدانهای مغناطیسی، عوامل خطرزای مهمی هستند یا نه؛ مطالعات هنوز ارتباط مداومی بین این عوامل بروز بیماری خاص و تومورهای مغزی نشان ندادهاند، اما باید مطالعات بیشتری در این مورد انجام گیرد.
علائم بیماری
علائم تومور مغزی بستگی به اندازه تومور و محل آن دارد. علائم هنگامی بروز میکنند که تومور بر عصبهای یک قسمت از مغز فشار آوردند و یا به آن صدمه بزنند. علاوه بر این، علائم ممکن است هنگامی آشکار شوند که تومور، مانع جریان مایع در داخل یا اطراف مغز، و یا تجمع مایع موجب تورم مغز شود. موارد زیر رایجترین علائم تومورهای مغزی هستند:
اغلب اوقات، این علائم بهعلت وجود تومور مغزی نیستند و برخی دیگر از مشکلات سلامت نیز میتوانند باعث بروز این علائم شوند. اگر شما دارای هر یک از این علائم هستید، بایستی با پزشک خود مشورت کنید تا این مشکلات تشخیص داده شده درمان شوند.
تشخیص بیماری
اگر شما دارای علائمی هستند که از احتمال وجود تومور مغزی خبر میدهد، پزشک بایستی یک معاینه فیزیکی از شما بهعمل آورد و سؤالاتی دربارة سابقة بیماریهای شخصی و خانوادگیتان بپرسد.
پزشک شما ممکن است دستور آزمایشهای دیگری را نیز بدهد :
جراح میتواند جهت بررسی سلولهای توموری، به دو طریق به بافتها دست بیاید :
اگر تومور در ساقه مغز و یا بخش معین دیگری باشد، جراح نمیتواند بدون آسیب رساندن به بافتهای طبیعی مغز، از تومور نمونهبرداری کند؛ در این شرایط، پزشک جهت آگاهی هر چه بیشتر از تومور مغز، از CT و یا MRI و یا دیگر آزمایشهای تصویربرداری استفاده میکند.
فردی که نیاز به بیوپسی دارد، میتواند از پزشک این سؤالات را بپرسد :
درمان
جراحی
پرتودرمانی
شیمیدرمانی
افرادی که دارای تومور مغزی هستند، چند گزینة درمان در اختیار دارند؛ این گزینهها عبارتند از جراحی، پرتودرمانی، و شیمیدرمانی. بسیاری از بیماران ترکیبی از این درمانها را دریافت میکنند.
انتخاب نحوۀ درمان اساساً بستگی به موارد زیر دارد :
برای برخی از انواع سرطان مغز، پزشک باید بداند آیا سلولهای سرطانی در مایع مغزی نخاعی نیز وجود دارند یا نه.
پزشک میتواند گزینههای درمانی، نتایج احتمالی و عوارض جانبی را برای شما تشریح کند. از آنجا که درمان سرطان معمولاً به سلولها و بافتهای سالم نیز آسیب میرساند، عوارض جانبی هم بسیار شایع هستند. بنابراین قبل از آغاز درمان، از تیم خدمات پزشکی خود درباره عوارض جانبی احتمالی و اینکه در چه صورت درمان میتواند فعالیتهای طبیعی شما را تغییر دهد، سؤال کنید. شما به کمک تیم خدمات پزشکیتان میتوانید برنامة درمانی طراحی کنید که نیازهای پزشکی و شخصی شما را برآورده کند.
اگر میخواهید در مورد شرکت در پژوهشهای بالینی، مطالعة تحقیقاتی شیوههای جدید درمان، اطلاعاتی بهدست آورید، به بخش شرکت در تحقیقات سرطانمراجعه کنید.
پزشک ممکن است شما را به نزد یک متخصص بفرستد، و یا اینکه شما چنین درخواستی از او داشته باشید؛ متخصصین درمان تومورهای مغزی عبارتند از: متخصص بیماریهای مغز و اعصاب، جراح مغز و اعصاب، سرطانشناس تومورهای مغزی، رادیوتراپیست آنکولوژیست (Radiation Oncologist) و رادیولوژیست عصبی.
گروه خدمات پزشکی همچنین شامل یک پرستار سرطانشناس، کارشناس تغذیه، مشاور بهداشت روان، مددکار اجتماعی، فیزیوتراپیست یا توان درمانگر، یک درمانگر شغلی و گفتار درمان، و نیز یک متخصص درمان فیزیکی است؛ کودکان هم شاید به یک مربی جهت کمک به انجام تکالیف درسیشان نیاز داشتهباشند. (اطلاعات بیشتری در مورد درمانگرها و مربیان به شما ارائه میدهد)
شاید لازم باشد قبل از شروع درمان، این سؤالات را از پزشکتان بپرسید.
جراحی
جراحی اولین شیوة معمول برای درمان اغلب تومورهای مغزی است. برای جراحی بایستی بیهوشی عمومی دریافت کنید و قبلاً هم موی سر خود را بتراشید؛ البته همیشه نیازی به تراشیدن تمامی سر خود ندارید.
جراحی جهت بازکردن جمجمه را کرانیوتومی Craniotomy مینامند؛ برای این کار جراح برشی در پوست سر شما ایجاد کرده و از اره مخصوصی برای بریدن مقداری از استخوان جمجمه استفاده میکند.
گاهی ممکن است هنگامیکه جراح تمامی تومور مغز یا بخشی از آن را برمیدارد به هوش باشید؛ جراح تا مقدار ممکن تومور را بر میدارد و از شما خواسته میشود که مثلاً پای خود را حرکت دهید، بشمرید، یا الفبا را بگویید و یا یک داستان نقل کنید. توانایی شما در انجام این دستورها به جراح کمک میکند تا از بخشهای مهم مغز مراقبت کند.
بعد از اینکه تومور برداشته شد، جراح سوراخ جمجمه را با تکهای از استخوان و یا با تکه فلز میپوشاند و سپس برش پوست را بخیه میزند.
برخی مواقع جراحی غیرممکن است، مثلاً اگر تومور در ساقه مغز و یا بخش خاص دیگری باشد، جراح ممکن است قادر نباشد بدون آسیب رساندن به بافتهای طبیعی مغز، تومور را بردارد. این افراد که نمیتوانند مورد جراحی قرار گیرند، باید پرتودرمانی و یا دیگر درمانها را دریافت کنند.در چند روز اول پس از جراحی ممکن است سردرد داشته باشید و یا احساس بیقراری کنید در اینصورت دارو میتواند معمولاً درد را کنترل کند.
قبل از جراحی، بایستی برنامة کاهش درد را با گروه پزشکی خود در میان بگذارید . بعد از جراحی، تیم شما میتواند، در صورتیکه نیاز به تسکین درد بیشتری داشتهباشد، برنامة خود را با شما تنظیم کند.
شما همچنین ممکن است گاهی احساس خستگی و یا ضعف کنید. زمان مورد نیاز برای دورة نقاهت در افراد مختلف متفاوت است. ممکن است چند روزی را هم در بیمارستان سپری کنید.
برخی مشکلات غیرمعمول دیگر نیز بعد از جراحی تومور مغزی اتفاق میافتد. مغز ممکن است متورم شده یا مایع در جمجمه جمع شود. گروه پزشکی شما، علائم تورم و یا تجمع مایع را کنترل کند؛ به طور مرتب در شما مورد بررسی قرار میدهد. شما ممکن است برای کمک به کاهش تورم استروئید (کورتن) دریافت کنید.
جهت بیرون کشیدن مایع، شاید به جراحی دومی هم نیاز باشد. جراح یک لولة باریک بلند در بطن مغز قرار میدهد. (برای برخی افراد، شانت قبل از انجام عمل جراحی تعبیه میشود) لوله از زیرپوست به قسمت دیگری از بدن ـ معمولاً به شکم ـ وصل میشود. مایع اضافه از مغز بیرون کشیده شده به داخل شکم ریخته میشود. برخی اوقات هم مایع به داخل قلب ریخته میشود.
عفونت مشکل دیگری است که ممکن است بعد از جراحی اتفاق بیفتد، در اینصورت گروه درمانی به شما آنتیبیوتیک میدهد.
جراحی مغز گاهی میتواند به بافتهای سالم نیز آسیب برساند؛ آسیب مغزی ممکن است یک مشکل جدی باشد و میتواند باعث بروز مشکلاتی در فکر کردن، دیدن، و یا صحبت کردن شود. برخی اوقات هم این آسیب مغزی دائمی و یا طولانی است. و شاید به توان درمانگری، گفتار درمانی، و یا درمانی شغلی نیاز داشته باشید. به بخش بازتوانی مراجعه کنید.
شما بهتر است در مورد جراحی این سؤالها را از پزشکتان بپرسید :
پرتودرمانی
پرتودرمانی، با استفاده از اشعه ایکس بسیار قوی، اشعه گاما، و یا پروتون، باعث از بین بردن سلولهای سرطانی میشود.
پرتودرمانی معمولاً بعد از جراحی آغاز میشود. پرتو، سلولهای توموری را که ممکن است در برخی بخشها باقی مانده باشند از بین میبرد. برخی اوقات، در مورد بیمارانی که نمیتوانند جراحی شوند، از پرتودرمانی استفاده میکنند.
پزشکان جهت درمان تومورهای مغزی از انواع پرتودرمانی خارجی و داخلی استفاده میکنند.
• پرتودرمانی خارجی: اگر جهت درمان به یک درمانگاه و یا بیمارستان بروید، دستگاه بزرگی در خارج از بدن، اشعههای پرتو را به سر شما میتاباند. از آنجاییکه سلولهای سرطانی میتوانند در بافتهای سالم اطراف تومور نیز گسترش پیدا کرده باشند، پرتو به تومور، بافتهای مغزی اطراف و یا تمامی مغز نیز تابانده میشود؛ همچنین برخی بیماران به تابش پرتو بر نخاع نیز نیاز دارند. برنامة درمان به سن، نوع و اندازه تومور بستگی دارد. پرتودرمانی خارجی تفکیک شده (Fractionated External Beam Therapy) شایعترین شیوة پرتودرمانی است، که برای افراد دارای تومور مغزی استفاده میشود. استفاده از دوز کامل پرتو در طول چندین هفته، به حفظ بافتهای سالم در ناحیه تومور کمک میکند. معمولاً درمان پنج روز در هفته و به مدت چندین هفته است. یک ویزیت معمولی اغلب کمتر از یک ساعت و هر درمان فقط چند دقیقه طول میکشد.
برخی مراکز درمانی در حال بررسی روشهای جدیدی جهت بهکارگیری پرتودرمانی خارجی هستند :
پرتودرمانی داخلی (پرتودرمانی ایمپلنت و یا براکیتراپی) : پرتودرمانی داخلی معمولاً برای درمان تومورهای مغزی رایج و در دست مطالعه است. پرتو از مادة رادیواکتیو موجود درایمپلنتهایی که دانهها (Seeds) نامیده میشوند، متصاعد میشود. دانهها در داخل مغز کار گذاشته میشوند و برای ماهها پرتوهایی متصاعد میکنند؛ بعد از تمام شدن پرتو، این دانهها نیازی به برداشته شدن ندارند.
برخی افراد بعد از درمان دچار عوارض جانبی کمی شده یا اصلاً دچار عوارض جانبی نمیشوند. در موارد نادری هم افراد تا چندین ساعت بعد از پرتودرمانی خارجی دچار حالت تهوع میشوند. گروه پزشکی شما میتواند شیوههایی ارائه دهد که به شما برای غلبه بر این مشکل کمک کند. پرتودرمانی گاهی هم باعث میشود شما بعد از هر درمان شدیداً احساس خستگی کنید. البته استراحت کردن بسیار اهمیت دارد، اما پزشکان معمولاً به افراد توصیه میکنند تا آنجا که میتوانند فعال باقی بمانند.
علاوه بر این، پرتودرمانی خارجی معمولاً باعث از دست دادن مو در آن قسمت از سر میشود که مورد درمان واقع شده است. معمولاً ظرف چندین ماه موها دوباره شروع به رشد میکنند. پرتودرمانی همچنین باعث میشود که پوست سر و گوشها قرمز، خشک و حساس شود. گروه خدمات پزشکی شما میتواند شیوههایی را برای کاهش این مشکلات به شما پیشنهاد کند.
برخی اوقات پرتودرمانی باعث میشود که بافت مغز متورم شود. شما ممکن است دچار سردرد شوید یا احساس فشار کنید. گروه خدمات پزشکی شما میتواند مراقب علائم بروز این مشکلات باشد. آنها میتوانند داروهایی را برای کاهش این ناراحتیها تجویز کنند. پرتو گاهی بافتهای سالم مغز را از بین میبرد و اگرچه این امر بسیار نادر است، این عارضه جانبی میتواند باعث سردرد، تشنج و حتی مرگ شود.
پرتو ممکن است به غده هیپوفیز و دیگر قسمتهای مغز آسیب برساند. برای کودکان، این عارضه باعث مشکلات یادگیری و کندی رشد و پیشرفت میشود؛ علاوه بر این، پرتو خطر ایجاد تومورهای ثانویه را در مراحل بعدی زندگی افزایش میدهد.
مطالعة مقالة پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) به نام «پرتودرمانی و شما» میتواند مفید باشد.
بهتر است قبلاً این سؤالها را دربارۀ پرتودرمانی از پزشکتان بپرسید :
شیمیدرمانی
گاهی اوقات از شیمیدرمانی، یعنی استفاده از داروها برای از بین بردن سلولهای سرطانی، جهت درمان تومورهای مغزی استفاده میشود. داروها به شیوههای زیر به بیمار داده میشود:
عوارض جانبی شیمیدرمانی اساساً بستگی به این دارد که چه نوع دارو و چه مقدار از آن به بیمار داده شده است. عوارض جانبی رایج عبارتند از حالت تهوع و استفراغ، از دست دادن اشتها، سردرد، تب و لرز، و احساس ضعف. اگر داروها سطح سلولهای خونی سالم را پایین بیاورد، احتمال بیشتری دارد که شما دچار عفونت، کبودی و یا خونریزی و نیز احساس ضعف و خستگی شوید. گروه خدمات پزشکی شما به بررسی سطح پایین سلولهای خونی خواهد پرداخت. برخی از عوارض با مصرف دارو کاهش پیدا خواهند کرد.
افرادی که یک ایمپلنت (یک ویفر) حاوی دارو را دریافت میکنند جهت کنترل علائم عفونت بعد از جراحی توسط گروه خدمات پزشکی تحت نظر قرار میگیرند. عفونت میتواند با استفاده از آنتیبیوتیک درمان شود.
برای اطلاعات بیشتر میتوانید مقالة پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) به نام «شما و شیمیدرمانی» را مطالعه کنید.
بهتر است این سؤالات را درباره شیمیدرمانی از پزشکتان بپرسید :
نظر دوم
قبل از شروع درمان، شاید بخواهید از نظر دومی دربارۀ تشخیص بیماری و برنامه درمانی خود آگاه شوید. برخی افراد نگران این هستند که پزشکشان ممکن است از این نظر دومی را درخواست کنند رنجیدهخاطر شود. معمولاً خلاف این موضوع صحت دارد و بیشتر پزشکان از نظر دوم استقبال میکنند.
اگر شما نظر دومی دریافت کنید، پزشک جدید ممکن است با تشخیص و برنامة درمانی پزشک اول موافق باشد و یا شیوۀ دیگری را پیشنهاد کند. در هر دو صورت، اطلاعات شما بیشتر میشود و شاید بتوانید احساس کنترل بیشتری بر بیماری خود داشته باشید. شما با دانستن اینکه گزینههایتان را مورد بررسی قرار دادهاید میتوانید نسبت به تصمیماتی که اتخاذ کردهاید احساس اعتماد بیشتری کنید.
ممکن است جمعآوری نظرهای مختلف پزشکی و دیدن پزشکان دیگر، مستلزم زمان و تلاش زیادی باشد. در بسیاری موارد، صرف چندین هفته وقت برای گرفتن نظر دوم مشکلی ندارد و تأخیر در شروع درمان معمولاً باعث کماثر شدن آن نمیشود. برای کسب اطمینان، بایستی در مورد تأخیر در درمان با پزشکتان مشورت کنید. چون در برخی افراد مبتلا به تومور مغری درمان فوری لازم است.
شیوههایی زیادی برای یافتن یک پزشک برای گرفتن نظر دوم وجود دارد. میتوانید برای دستیابی به مراکز درمانی و پزشکان متخصص میتوانید به آدرس پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) مراجعه کنید.
تغذیه
مهم است که شما با خوب غذا خوردن از خود مراقبت کنید. شما نیاز دارید که مقدار مناسبی از کالریها را برای حفظ وزن مناسب مصرف کنید. شما همچنین نیاز دارید برای حفظ قدرت خود پروتئین کافی دریافت کنید. خوب غذا خوردن به شما کمک میکند احساس بهتری کرده و انرژی بیشتری داشته باشید.
برخی مواقع بهخصوص در طی و با بلافاصله بعد از درمان، ممکن است علاقهای به غذا خوردن نداشتهباشید. و احساس ناراحتی و خستگی کنید. ممکن است احساس کنید که غذاها به خوشمزگی گذشته نیستند. علاوه بر این، عوارض جانبی درمان (از قبیل اشتهای کم، حالت تهوع، استفراغ، و یا تاول زدن دهان) میتوانند باعث شوند که غذا خوردن برایتان سخت شود. پزشک شما، یک متخصص تغذیه، و یا یک مراقب سلامت دیگر میتوانند به شما پیشنهادهایی جهت کنار آمدن با این مشکلات ارائه دهند. علاوه بر این، مقاله پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) به نام «نکات خوردن» نظرات و دستورات غذایی مفیدی ارائه میدهد.
مراقبت حمایتی
تومور مغزی و درمان آن میتواند منجر به دیگر مشکلات سلامت شود. لازم است جهت جلوگیری و یا کنترل این مشکلات مراقبت حمایتی دریافت کنید.
میتوانید قبل، در طی، و یا بعد از درمان سرطان مراقبت حمایتی دریافت کنید. این امر میتواند آرامش شما و کیفیت زندگی شما را در طی درمان بهبود ببخشید.
گروه خدمات پزشکی شما میتواند در مشکلات زیر به شما کمک نماید :
اطلاعات درباره شانت را میتوان در قسمت جراحی از بخش درمان یافت.
بیماران بسیاری که تومور مغزی دارند در طی درمانهایی که برای کند کردن پیشرفت بیماری انجام میشوند مراقبت حمایتی دریافت میکنند.
برخی بیماران تصمیم میگیرند که درمان ضدتومور را دریافت نکرده و تنها مراقبت حمایتی را جهت مدیریت علائم دریافت کنند.
بازتوانی
بازتوانی میتواند بخش مهمی از برنامه درمانی باشد. اهداف بازتوانی بستگی به نیاز شما و اینکه تومور چگونه بر توانایی شما درانجام فعالیتهای روزمره تأثیر گذاشته است، بستگی دارد.
برخی افراد ممکن است هرگز نتوانند دوباره تمامی تواناییهایی را که قبل از تومور مغزی و درمان آن داشتهاند بهدست آورند. اما تیم پزشکی شما تمام تلاش خود را میکند تا شما هرچه زودتر به فعالیتهای روزمره و طبیعی خود برگردید.
پیگیری سلامتی بیمار پس از درمان
شما بعد از درمان تومور مغز به معاینههای عمومی منظم نیاز دارید. برای مثال، در مورد انواع خاصی از تومورهای مغزی، هر سه ماه یکبار نیاز به معاینه عمومی است. معاینههای عمومی کمک میکنند که این اطمینان را بهوجود آورند که هرگونه تغییراتی در سلامت شما مورد توجه واقع شده و در صورت نیاز تحت درمان قرار خواهد گرفت.
اگر شما در حین معاینههای عمومی هرگونه مشکل سلامتی داشتهباشید، باید با پزشک خود تماس بگیرید.
پزشک شما را در مورد احتمال برگشت تومور معاینه میکند علاوه بر این معاینه عمومی کمک میکند مشکلات سلامتی که میتوانند در اثر درمان سرطان بهوجود آیند تشخیص داده شوند.
معاینههای عمومی شامل معاینات دقیق فیزیکی و عصبی و نیز MRI و سیتیاسکن است. اگر شما یک شانت داشتهباشید، پزشک، شما آن را بررسی میکند تا ببیند آیا به خوبی کار میکند یا نه.
در پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) در بخش انتشارات فهرست کتابهایی مرتبط با سرطان وجود دارد که به شما دربارة سؤالات دربارة پیگیری سلامتی بیمار پس از درمان و دیگر کرانها کمک میکند. مطالعة مقالة پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) به نام امید به آینده: زندگی بعد از درمان سرطان مفید است. همچنین میتوانید گزیدة مقالات مقالة پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) به نام پیگیری سلامتی بیمار پس از درمان سرطان را مورد مطالعه قرار دهید.
منابع حمایتی
آگاهی از اینکه مبتلا به تومور مغزی هستید میتواند زندگی شما و نیز زندگی افراد نزدیک شما را تغییر دهد. مدیریت این تغییرات میتواند سخت باشد. این امر طبیعی است که شما، خانواده شما، و دوستانتان برای غلبه بر احساساتی که تشخیص بیماری میتواند برای شما به همراه بیاورد نیاز به کمک داشته باشید.
نگرانیها دربارۀ درمان و مدیریت عوارض جانبی آنها، ماندن در بیمارستان، صورتحسابهای پزشکی، بسیار متداول است. شما ممکن است نگران مراقبت از خانواده، حفظ شغل، و یا ادامه فعالیتهای روزمره خود باشید.
اینها افراد و مؤسساتی هستند که میتوانید برای حمایت به آنها مراجعه کنید :
مشارکت در تحقیقات سرطان
تحقیقات سرطان میتواند منجر به پیشرفت واقعی در تشخیص و درمان تومورهای مغزی شود. ادامه تحقیق، این امید را ایجاد میکند که درآینده حتماً افراد بیشتری که مبتلا به تومور مغزی هستند بهطور موفقیتآمیز درمان شوند.
پزشکان سراسر دنیا در حال انجام پژوهشهای بالینی متعددی هستند (مطالعات تحقیقاتی که درآن افراد بهطور داوطلبانه شرکت میکنند). پژوهشهای بالینی برای این طراحی شدهاند تا بفهمند که آیا شیوههای جدید مطمئن و مؤثر هستند.
پزشکان در حال یافتن شیوههای بهتری برای مراقبت از بزرگسالان و کودکان مبتلا به تومورهای مغزی هستند. آنها در حال آزمایش داروهای جدید و ترکیب داروها با پرتودرمانی هستند. آنها همچنین در حال مطالعه این امر هستند که چگونه داروها ممکن است عوارض جانبی درمانی را کاهش دهند.
حتی اگر افراد در یک پژوهش بالینی بهطور مستقیم از این امر منتفع نشوند، احتمالاً میتوانند با کمک به پزشکان در آگاهی بیشتر از تومورهای مغزی و چگونگی کنترل آنها مشارکت مهمی در درمان سرطان داشته باشند. اگرچه پژوهشهای بالینی ممکن است ایجاد خطر کنند، پزشکان هر کاری را برای محافظت از بیمارانشان انجام میدهند.
اگر شما علاقهمند به مشارکت در پژوهشهای بالینی هستید، با پزشک خودتان صحبت کنید. بهتر است مقالة پایگاه علمی، پزشکی و آموزشی مؤسسة تحقیقات، آموزش و پیشگیری سرطان (www.ncii.ir) به نام «مشارکت در مطالعات تحقیقاتی درمان سرطان» را مطالعه کنید. این مقاله چگونگی انجام مطالعات درمانی و منافع و خطرات احتمالی آنها را تشریح میکند.
اضطراب، واکنشی طبیعی به سرطان است؛ احتمال دارد بیمار هنگام انجام آزمایشهای غربالگری، انتظار برای دریافت نتایج آزمایشها، دریافت برگة تشخیصسرطان، در حین روند درمان سرطان یا پیشبینی عود سرطان دچار اضطراب شود و این اضطراب میتواند موجب افزایش احساس درد، اختلالات خواب، حالت تهوع و استفراغ و اختلال در کیفیت زندگی بیمار و خانوادة وی شود. اگر اضطراب شدید درمان نشود، احتمالاً باعث کوتاه شدن عمر بیمار میشود.
احساس اضطراب در مبتلایان به سرطان در زمان و موقعیتهای مختلف متفاوت است. ممکن است بیمار با گسترش سرطان یا تشدید درمان بیشتر مضطرب شود و میزان اضطراب هم در بیماران مختلف متفاوت است. اغلب بیماران با آگاهی بیشتر دربارة سرطان خود و نوع درمانی که بر روی آنها انجام میشود، اضطرابشان کاهش مییابد. برای برخی از بیماران، بهخصوص آنها که پیش از تشخیص سرطان دچار اضطراب شدید بودهاند، احساس اضطراب ممکن است آنچنان طاقتفرسا باشد، که در درمان اخلال ایجاد کند. بیمارانی که پیش از تشخیص سرطان تجربة اضطراب شدید را نداشتهاند، اغلب دچار اختلالات اضطرابی مربوط به سرطاننخواهند شد.
اضطراب شدید در هنگام درمان سرطان، بیشتر در بیمارانی بروز میکند که سابقة اختلالات اضطرابی یا تجربة اضطراب در زمان تشخیص سرطان را داشتهاند. بیمارانی که دارای افراد خانواده یا دوستان اندک، درد شدید، معلولیت، سرطان بدون پاسخ به درمان و یا سابقة آسیب دیدگی شدید جسمی یا عاطفی هستند نیز ممکن است دچار اضطراب شوند. گسترش (متاستاز) سرطان به دستگاه عصبی مرکزی و همچنین تومورهای ریوی هم میتوانند باعث ایجاد مشکلات جسمی منجربه اضطراب شوند؛ بهعلاوه بسیاری از داروها و درمانهای سرطان نیز موجب تشدید احساس اضطراب میشوند.
برخلاف تصور بسیاری از افراد، دلیل اضطراب بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته ترس از مرگ نیست، بلکه بیشتر بهخاطر ترس از درد غیرقابل تحمل، تنها ماندن و یا سربار دیگران بودن است. بسیاری از دیگر عوامل اضطراب را میتوان با روشهای درمانی برطرف (درمان) کرد.
علل بروز
Description and Cause
اختلال سازگاری.
اختلال هراسی.
ترس بیمارگونه (فوببیا).
اختلال وسواسی جبری.
اختلال استرسزای پس از آسیب.
اختلال اضطرابی فراگیر.
اختلال اضطرابی ناشی از دیگر شرایط عمومی پزشکی.
ممکن است برخی افراد به دلایلی غیر از سرطان تجربة اضطراب شدید را، داشته باشند. چنین شرایط پراضطرابی گاه به دلیل تشخیص سرطان عود میکند و یا تشدید میشود. غالب اوقات بیماران دچار وحشت بیش از حد میشوند و نمیتوانند اطلاعاتی را که توسط بهدارانشان به آنها داده میشود به درستی درک کنند و یا توانایی به پایان رساندن روند درمان خود را از دست میدهند. پزشک میتواند بهمنظور برنامهریزی درمان، برای بیماری که دچار عارضة اضطراب است، سؤالات زیر را از وی بپرسد:
اختلالات اضطرابی شامل اختلال سازگاری، اختلال هراسی، ترسهای بیمارگونه، اختلال وسواسی جبری، اختلال استرسزای پس از آسیب، اختلال اضطرابی فراگیر و اختلال اضطراب ناشی از دیگر شرایط عمومی پزشکی میشوند. هر یک از این اختلالات در زیر مورد بحث قرار گرفتهاند.
اختلال سازگاری( Adjustment Disorder )
اختلال سازگاری عبارت است از بروز رفتارها یا خلقوخویی در بیمار پس از تشخیص سرطان، که بسیار شدیدتر از آن چیزی است که از وی انتظار میرود. نشانههای این اختلال عبارتند از: عصبی بودن شدید، نگرانی، دلشوره و ناتوانی از حضور در سر کار، مدرسه و یا بودن در کنار دیگران. اختلال سازگاری در بیماران مبتلا به سرطان، بیشتر در دورههای بحرانی بیماری روی میدهد. این دورهها شامل آزمایشهای تشخیصی، اطلاع از تشخیص سرطان و اطلاع از عود بیماری است. بسیاری از مبتلایان به سرطان میتوانند ظرف چند روز و به روشهای مختلفی اختلال سازگاری را پشت سر بگذارند، از جملة این روشها میتوان به صحبتهای اطمینانبخش مراقبین، انجام تمرینات تمدد اعصاب، مصرف دارو و شرکت در برنامههای مخصوص حمایتی و آموزشی اشاره کرد.
اختلال هراس( Panic Disorder)
بیماران مبتلا به اختلال هراس، دچار اضطراب بیش از حد هستند. این بیماران اغلب دچار تنگی نفس، سبکی سر، ضربان سریع قلب، لرز، تعریق بیش از حد، حالت تهوع، احساس خارش و سوزش یا ترس از «دیوانه شدن» میشوند. حملههای ناشی از این اختلال معمولاً برای چند دقیقه ادامه مییابد و میتوان آنها را با دارو برطرف (درمان) کرد. نشانههای اختلال هراس بسیار شبیه به دیگر بیماریهاست.
ترسهای بیمارگونه ( Phobias)
فوبیا، عبارت است از ترس یا اجتناب مدام از یک موقعیت یا شئ خاص. مبتلایان به فوبیا معمولاً دچار اضطراب شدید هستند و از قرار گرفتن در موقعیتهایی که باعث هراسشان میشود، اجتناب میکنند. مبتلایان به سرطان ممکن است از آمپول بترسند، همچنین از محیطهای کوچک نیز هراس داشته باشند و از انجام آزمایشهایی که باید در محیطهای محدود و بسته انجام شود – مانند تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (Magnetic Resonance Imaging-MRT)- سر باز زنند.
اختلال وسواسی جبری ( Obsessive-Compulsive Disorder)
فرد مبتلا به اختلال وسواسی جبری دچار افکار، ایدهها یا تصورات (وسواسی) دائمی هستند که باید مستمراً آنها را عملی کنند (جبر وسواسی)؛ معمولاً بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری چون افکار و رفتارشان آنها را بهگونهای درگیر میکند که نمیتوانند عملکردی طبیعی داشته باشند، قادر به اتمام روند درمان سرطاننیستند. اختلال وسواسی جبری را میتوان با دارو و روان درمانی، معالجه کرد. اختلال وسواسی جبری در بیمارانی که پیش از تشخیص سرطان دچار این اختلال نبودهاند، بهندرت بروز میکند.
اختلال استرسزای پس از آسیب(Post-Traumatic Stress Disorder)
معمولاً تشخیص سرطان در فردی که قبلاً تجربة حادثهای مهلک را داشته است، باعث میشود مجدداً آن آسیب را در ذهن مجسم کند و از آن رنج ببرد. بیمارانسرطانی که پیش از ابتلا به سرطان دچار اختلال تنشزای پس از آسیب بودهاند، اغلب پیش از عمل جراحی، شیمیدرمانی، فرایندهای پزشکی دردناک یا تعویض بانداژ دچار اضطراب شدید میشوند. اختلال استرسزای پس از آسیب را میتوان با رواندرمانی برطرف کرد.
اختلال اضطرابی فراگیر(Generalized Anxiety Disorder)
بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی فراگیر غالباً دچار اضطراب شدید و دائم یا نگرانی بیدلیل میشوند؛ بهعنوان مثال، بیمارانی که تمام افراد خانواده و دوستانشان از آنها مراقبت میکنند، باز هم از اینکه کسی از آنها مراقبت نکند و به فکرشان نباشد نگرانند. و یا با وجود داشتن منابع مالی کافی و بیمه، از ناتوانی در پرداخت هزینة درمان خود میترسند. اختلال اضطرابی فراگیر پس از افسردگی شدید بیمار روی میدهد. فرد مبتلا به این اختلال معمولاً احساس کجخلقی یا درماندگی میکند، انقباض عضلانی، تنگی نفس، تپش قلب، تعرق و سبکی سر دارد و بهسرعت دچار خستگی مفرط میشود.
اختلال اضطرابی ناشی از دیگر شرایط عمومی پزشکی
(Anxiety Disorder Caused by Other General Medical Conditions)
مبتلایان به سرطان گاه دچار اضطراب ناشی از دیگر شرایط عمومی پزشکی هم میشوند. بیمارانی که دچار درد شدید هستند، احساس اضطراب میکنند که این اضطراب به نوبة خود درد را افزایش میدهد. بروز ناگهانی اضطراب شدید میتواند نشانة وجود عفونت، ذاتالریه (Pneumonia) یا بر هم خوردن تعادل شیمیایی بدن باشد؛ این امر معمولاً پیش از سکتة قلبی یا بر اثر ایجاد لختة خون در ریه، به همراه درد در قفسة سینه، یا مشکلات تنفسی بروز میکند. افت میزان اکسیژنی که باید توسط خون به بدن برسد نیز موجب این میشود که بیمار احساس تنگی نفس یا خفگی کرده ایجاد اضطراب کند.
اضطراب میتواند از عوارض جانبی مستقیم با غیرمستقیم دارو نیز باشد؛ برخی از داروها موجب اضطراب میشوند و بعضی دیگر ممکن است ایجاد بیقراری، آشفتگی، افسردگی، افکار منجر به خودکشی، تحریکپذیری یا لرز بکنند.
برخی از انواع خاص تومور، میتوانند با برهم زدن تعادل شیمیایی بدن یا ایجاد تنگی نفس، موجب ایجاد اضطراب و یا بروز نشانههایی شوند که شبیه به علائم اضطراب و وحشتزدگی باشد.
برای اطلاعات بیشتر به مقالات زیر مراجعه کنید:
سازگاری طبیعی و اختلال در سازگاری.
اختلال استرسزای پس از آسیب.
• درمان( Treatment)
تفکیک ترسهای طبیعی مربوط به سرطان از ترسهای شدید غیرعادی، که میتوان آنها را در ردة اختلالات اضطرابی جای داد، اغلب دشوار است. درمان این ترسها به این امر بستگی دارد که اضطراب، زندگی روزمرة بیمار را به چه شکل تحت تأثیر قرار میدهد. معمولاً اضطرابی را که به دلیل درد یا دیگر شرایط جسمی بهوجود میآید با درمان منشاء ایجاد آن، مهار میکنند.
درمان اضطراب با دادن اطلاعات کافی و لازم به بیمار و حمایت مناسب از وی شروع میشود. بهکارگیری راهبردهای سازگاری، مانند اینکه بیمار با این دید به ماجرا نگاه کند که سرطان مشکلی قابل حل است؛ کسب اطلاعات کافی و لازم برای درک کامل بیماری و گزینههای درمانی آن و استفاده از منابع در دسترس و سیستمهای حمایتی، میتواند در جهت رهایی از اضطراب مفید باشد. بیماران میتوانند از دیگر درمانهای اضطراب نیز استفاده کنند، از جمله: رواندرمانی، گروه درمانی، خانواده درمانی، شرکت در گروههای خودیاری، هیپنوتیزم، و روشهای تمدد اعصاب مانند تصور هدایت شده (Guided imagery)، نوعی تمرکز کانونی بر تصورات روانی که به رفع و مهار اضطراب کمک میکند، یا بازخورد زیستی (Biofeedback) روشی که برای آشکار شدن زودهنگام نشانههای اضطراب، جهت آماده شدن برای مقابله با آن استفاده میشود. از دارو نیز، به همراه این روشها و یا بهتنهایی، برای رفع یا کاهش اضطراب استفاده میشود. بیماران نباید به دلیل ترس از اعتیاد، از مصرف داروهای ضد اضطراب خودداری کنند؛ داروهایی که پزشک برای رفع نشانههای اضطراب مصرف آن را تجویز میکند، به اندازة کافی بوده میزان آن با کاهش نشانههای اضطراب بهتدریج کمتر خواهد شد.
بررسیها نشان داده که داروهای ضدافسردگی در درمان اختلالات اضطرابی مؤثرند؛ با اینحال، کودکان و نوجوانانی که با داروهای ضدافسردگی تحت درمان هستند، بیشتر در معرض خطر افکار و رفتارهای منجر به خودکشی هستند. برای بهدست آوردن اطلاعات بیشتر در اینباره، به خلاصة مربوط به افسردگی بخش درمان مراجعه کنید.
ملاحظات پس از درمان ( Post-treatment Considerations)
احتمال دارد پس از پایان درمان، افراد نجات یافته از سرطان با گونههای جدیدی از اضطراب روبرو شوند، این قبیل افراد به دلیل سؤالات همکاران یا دیگران دربارةسرطان، یا روبرو شدن با مشکلات مربوط به بیمه درمانی خود دچار اضطراب میشوند. ترس این افراد معمولاً از عواقب آزمایشهای پس از درمان و آزمایشهای تشخیصی، یا عود سرطان است. افرادی که از سرطان نجات یافتهاند، به دلایلی از قبیل دگرگونی تصور از خود، اختلال در عملکرد جنسی، مسائل مربوط به باروری یا اختلال استرسزای پس از آسیب، دچار اضطراب میشوند. برنامههای ویژة پس از درمان (Survivorship)، گروههای حمایتی، مشاوره و دیگر مراجع، بهمنظور سازگاری مجدد بیماران با زندگی پس از درمان سرطان، در دسترساند.
لومبار کانال استنوزیز Lumbar stenosis تنگی کانال کمری به دو صورت وجود دارد نوع تکاملی که از نظر آناتومیک قطر کانال در مراحل تشکیل ستون فقرات کم است و علائم آن در افراد جوان ظاهر می شود و فرم دژنراتیو که با افزایش سن ناشی از تغییرات استئوآرتروز ضخامت لیگامانها و ایجاد استخوان اضافی در لبه مهره ها و مفاصل بین مهره ای ایجاد می شود.
علائم آن بصورت احساس ضعف و بی حسی در اندامها تحتانی خصوصا در موقع ایستادن و راه رفتن است بطوری که بیمار پس از چند متر راه رفتن دچار علائم می شود و با نشستن و استراحت بهبودی می یابد.
درمان این بیماری عمل جراحی و باز کردن کانال مهره های کمری است. نتایج جراحی این بیماران خوب است
این بیماری با حرکات غیر طبیعی یک طرفه صورت مشخص می شود که از اطراف چشم شروع شده و به اطراف دهان ادامه می یابد و یکطرفه می باشد و باعث انحراف صورت می شود و این مشکل بصورت حمله ای و تکرار شونده است.
علت بیماری
علت بیماری فشار یک شریان مغز بر روی عصب زوج 7 (عصب صورتی ) در محل ورود عصب به ساقه مغز اتفاق می افتد و فشار شریان باعث تحریک عصب و علائم آن در صورت می شود.
روش درمان بیماری
درمان این بیماری عمل جراحی می باشد که بصورت عمل جراحی مغزی و جداکردن عصب هفت از شریان می باشد و بین این دو عصب مواد مصنوعی قرار می گیرد تا از اتصال مجدداً آن جلوگیری شود.
آندوسکوپی ( درون بین ) از روش های جدیدی می باشد که برای درمان بعضی از ضایعات مغزی ( تومورها ، کیست ها ، هیدروسفالی) امروزه قابل استفاده است. اصولاٌ روش هایminimal invasive (روش های کمتر تهاجمی) روز به روز در پزشکی کاربرد بیشتری پیدا می کند و این آرزویی که به لطف پیشرفت تکنولوژی و سیستم های اوپتیک و دیجیتال محقق شده است شاید برای اولین بار حدود یکصد سال پیش بود که جراحان تلاش کردند از آندوسکوپی جهت درمان ضایعات مغزی استفاده کنند ولی ابزار لازم در دسترس نبود ولی از حدود بیست سال پیش جراحان توانستند بطور عملی روش های آندوسکوپی را بکار ببرند و و امروزه بطور وسیعی در پزشکی و در جراحی اعصاب استفاده می شود. مغز و عناصر عصبی به دلیل آناتومی خاصی و نیز محافظت توسط پرده های مغزی و استخوان جمجمه محدودیت هایی برای استفاده از آندوسکوپی در مغز ایجاد می کنند ولی طراحی وسایل جدید آندوسکوپی راههایی را برای دست یابی به ضایعات مغزی از طریق آندوسکوپی فراهم کرده است. روش آندوسکوپی بطور کل ظرافت خاصی دارد و میزان برش و باز کردن جمجمه و آسیب مغزی بسیار کمتر است ولی از طرفی محدودیت های خاصی نیز دارد. آندوسکوپی در تومورهای قاعده جمجمه تومورهای ناحیه قاعده جمجمه خصوصاً تومورهای هیپوفیز تومورهای سینوس های اسفنوثیدال و پاراناژال با آندوسکوپی از طریق بینی و سینوس ها قابل انجام است و با توجه به ارتباط بین بینی با سینوس دسترسی به قاعده جمجمه در ایت تومورها از طریق آندوسکوپی بسیار کمک کننده است. و با دید بهتر و آسیب کمتر در عناصر آناتومیک طبیعی بسیاری از ضایعات تومورال و کیست های این ناحیه با روش آندوسکوپی قابل جراحی است. آندوسکوپی اینتراکرانیال (ضایعات داخل جمجمه) در ضایعات داخل جمجمه خصوصاً هیدروسفالی ، کیست ، تومورهای کیستیک جهت درمان یا نمونه برداری آندوسکوپی قابل انجام است. اخیراً با پیشرفت در سیستم ها و ابزار آندوسکوپی طیف بیمارهای قابل درمان مغزی با روش آندوسکوپی بسیار وسیع تر شده است ودر بسیاری از تومورها، خونریزی ها، کیست ها و ضایعات مغزی کمک کننده است. و در کنار استفاده از میکروسکوپ بعنوان یک ابزار تکمیلی می تواند در افزایش کیفیت جراحی و کاهش عوارض کمک کند. آندوسکوپ های جدید که قابل انعطاف هستند (Flexible erodes) قدرت مانور بیشتری برای جراحان فراهم کرده است. آندوسکوپی در هیدروسفالی شاید بتوان گفت بهترین و موثرترین مورد استفاده از آندوسکوپ در ضایعات مغزی در درمان بیماری هیدروسفالی می باشد. با توجه به اینکه قبلا تنها راه درمان هیدروسفالی استفاده از شنت های مغزی بوده و شنت مغزی یک جسم خارجی می باشد و عوارض آن شامل عفونت و اختلال در کارکرد شنت منجر به عود و عوارض زیادی می شد امروزه بطور وسیعی با کمک آندوسکوپ می توان هیدروسفالی را درمان کرد و نتایجی بسیار خوبی با این روش بدست آمده است و در حقیقت بهترین روش در حال حاضر برای درمان هیدروسفالی روش آندوسکوپی است. لازم به ذکر است که در هیدروسفالی ها از نوع انسدادی و مدلتی لوکولیتد ( چند حفره ای ) مفید است . تشخیص این مسئله بر عهده پزشک معالج می باشد. | |
صفحات
با استفاده از سیستم جست و جوی اطلاعاتمی توانید به راحتی سریع ترین پزشک برا ا تخصص مورد نظر خود داشته باشید. برای دسترسی به این سیستم و برخورداری از تمام امکانات موجود در این سایت می توانید از طریق منوی کاربری در بالای سایت یا از طریق این لینک عضو شوید.
آدرس : تهران- فلکه دوم صادقیه- بزرگراه اشرفی اصفهانی- برج نگین رضا طبقه ۱۸جنوبی- واحد ۱۸۰۴
کد پستی : 1471791969
تلفن 09126236586
Email : reza.ranaei@gmail.com